خوزنا : قربانيان جامعه يا جامعهي قرباني!
سه شنبه، 19 بهمن 1400 - 21:49 کد خبر:128966
فراتحليل
قربانيان جامعه يا جامعهي قرباني!
قتل ناموسي در اهواز؛ افكار عمومي را بهشدت جريحهدار كرده است. اين حادثه دهشتبار چون دشنهاي به قلب جامعه فرورفته است. فراتر از قاتل و مقتول كه هر دو قربانيان واقعي و تاريخي اين سلسله حوادث در جوامع، اديان، زمانها و مكانهاي مختلف بودهاند. اما خانودهها مضطرب شدهاند. جامعه ترسيده است. مردم عصباني و سرخورده هستند. اقدام سريع نيروي انتظامي در ساعتهاي اوليه براي دستگيري قاتل و مصاحبه رئيس كل دادگستري استان خوزستان مبني بر رسيدگي قانوني، قاطع و سريع به اين پرونده، اتخاذ مواضع روشن در محكوميت جنايت توسط كنشگران فرهنگي و اجتماعي، روشنگري رسانههاي گروهي متعهد؛ آرامش موقتي را به جامعه بازگردانده و البته انتظاري ايجاد كرده است. از سوي ديگر فضاي مجازي و نظام قبيلگي كه هر دو چون مجرماني، معاونت در اين قتل را انجام دادهاند، تركتازي ميكنند. بازار اتهامزني بر عليه شريعت، قانون، قوميت، نظام جمهوري اسلامي؛ داغِ داغ است!

قتل هاي ناموسي يك نوع آدمكشي است كه در آن، يك زن به خاطر رفتار جنسي نامشروعي كه مرتكب شده يا احتمال داده ميشود كه مرتكب شده باشد، به قتل ميرسد.[۱] قبيحترين اعمال انساني و جنايتبارترين رفتار بشري است و هر نظام حقوقي بر مبناي سياست كيفري خود، مجازاتي متناسب با اين قباحت وضع ميكند. در نظام حقوقي ايران و مطابق قانون مجازات اسلامي كه بر مبناي فقه شيعه استوار است، مجازات قتل عمد به طور عام، قصاص است؛ نمونهاي از اين قتلها، قتل ناموسي است. قتلهاي ناموسي در واقع قتلهايي هستند كه در آنها زني به دست پدر، برادر، شوهر يا مردي از خويشاوندان به انگيزهي حفظ ناموس و شرف به قتل ميرسد. بسيار جاي تعجب است كه قربانيان اين جنايات معمولاً دختران و زنان بيگناه هستند نه مرداني كه دست به تجاوز زدهاند. كشته شدن زنها و دختران در اينگونه قتلها هيچ اثري ايجاد نميكند و حتي گاهي گفته ميشود كه حق آنها بوده است. ضمن اينكه اين قتلها بسيار فجيع بوده و برخلاف همهي قتلها، قاتل فراري نيست و به راحتي خود را معرفي ميكند و خانوادهي مقتولان نيز معمولاً خواستار مجازات قاتل نيستند و حتي در مواردي، قتل را وظيفهي قاتل دانسته و براي كاهش مجازات او تقاضاي عفو ميكنند[۲]
با استناد به نتايج پژوهشهاي زارع و غانمي[۳]، ۱۳۸۷؛ رستمپور[۴]، ۱۳۹۱؛ بهمئي[۵]، ۱۳۹۲؛ اميرينژاد[۶]، ۱۳۹۳؛ دولتخواه[۷]، ۱۳۹۴؛ عشايري و عجمي، ۱۳۹۴؛ بهرامي[۸]، ۱۳۹۵؛ شرفي[۹]، ۱۳۹۷؛ مهمترين عوامل اجتماعي موثر بر قتلهاي ناموسي عبارتاند از: تعلق به جامعهي قبيلهاي؛ تعلق به طبقهي اجتماعي پايين؛ حاكميت مردسالاري و توزيع نامناسب قدرت در خانواده؛ فقر شديد فرهنگي؛ تعصب شديد به باورهاي طايفهاي؛ سنتهاي قومي و ناموسپرستي؛ كانون خانوادگي نامناسب؛ دخالت و تحريك ديگران به شكل فشار هنجاري؛ سنتهاي نادرست همسرگزيني و ازدواجهاي اجباري؛ در نظر گرفتن زنان بهمثابه دارايي مردان و موضوع مبادله ميباشند.
براساس آخرين آمار منتشره از طرف سازمان ملل، سالانه چيزي حدود ۵۰۰۰ قتل ناموسي در جهان رخ ميدهد كه بيشتر آنها در جنوب آسيا، شمال آفريقا و خاورميانه رخ ميدهند. هرچند محدودهي وقوع اين جنايات منحصر به بخش جغرافيايي خاصي نميشود، اما گستردگي آن در برخي كشورها بيشتر به چشم ميخورد[۱۰] اين ماجرا در ايران هم يكي از معضلاتي است كه سالهاي سال به عنوان يك رفتار خشونتآميز در مناطقي از كشور رايج است.[۱۱] قتل در همهي كشورها و در همهي گروههاي اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و فرهنگي رخ ميدهد و عليرغم تغيير و تحولات اجتماعي و اقتصادي در سطح جهان، نه تنها پديدهي قتل كاهش نيافته است، بلكه روزبهروز بر دامنهي آن افزوده ميشود.[۱۲] در سالهاي اخير، آمار موجود در مراكز فوريت هاي پليس ۱۱۰ و پليس آگاهي ناجا حكايت از فراواني آمار قتل عمد دارد كه در بين انواع قتلها، قتلهاي ناموسي در برخي از استانها خصوصاً استانهاي مرزي و غرب كشور آمار نگران كنندهاي به خود اختصاص داده كه سهم استانهاي خوزستان، كرمانشاه و ايلام بيشتر از ساير نقاط ايران است؛ به طوري كه براساس نتايج تجزيهوتحليل آمار جرائم، وقوع قتلهاي ناموسي در طول ۵ ساله ( ۱۳۹۵-۱۳۹۱) بهترتيب در استان خوزستان شامل ۳۹/۱ درصد، كرمانشاه ۴۵/۴۸ درصد و ايلام ۴۰ درصد از كل قتلهاي واقعه در سطح استان بوده است. البته اين به آن معنا نيست كه در ساير استانها و استانهاي مركزي ايران، قتل هاي ناموسي وجود ندارد؛ در اين مناطق هم گاهي اين قتلها انجام ميشود، ولي به نسبت استانهاي مرزي به صورت موردي و كمشمار است. در ايران، در ميان انواع قتلها تقريباً بيشترين نسبت قتل در رابطه با مسائل جنسي و ناموسي است و اين نسبت در كل كشور، تا ۳۰ درصد قتلها را شامل ميشود.[۱۳]
در عصر حاضر جرايم خانوادگي، به يك پديدهي جهانشمول مبدل گرديده است. جرايم خانوادگي، تأثيرات ناگواري را بر اجتماع گذاشته و باعث نابسامانيهاي اجتماعات مختلف در جهان گرديده است. برخي از محققين به اين باور هستند كه جرايم خانوادگي راه را براي خشونت در ساختارهاي اجتماعي باز كرده و باعث ايجاد خشونتهاي سياسي گرديده است. جرايم خانوادگي به عمل و يا برخوردي اطلاق ميگردد كه بر اساس آن، شخصي بر شخص ديگري، عمداً، در حومه و يا چارچوب خانواده، صدمهي فيزيكي و يا اخلاقي وارد مينمايد. اين نوع برخورد، كه از ديد حقوقي صدمهي فيزيكي يا معنوي تعريف شده است، ميتواند به گونههاي مختلفي تبارز نمايد.[۱۴]
ما چه مسئوليتي در برابر قتلهاي ناموسي و بهويژه قتل ناموسي در اهواز داريم؟ ما بهعنوان جامعه كه خود قرباني اين قتلها شدهايم؛ چه كاري بايد انجام ميداديم تا به جرم معاونت در قتل متهم نشويم؟! در فرهنگ هر جامعهاي، چه طرحي براي برخورد با زن بهعنوان يك جنس در نظر گرفتهايم؟ در اين فرهنگها، چه طرحي براي حل و فصل منازعات مردان عليه زنان ترويج كردهايم؟ آيا فرهنگ جوامع به افراد ياد ميدهد كه به جنس مقابل احترام بگذارند؟ هر جنس از چه جايگاهي برخوردار هستند؟ آيا فرهنگ جوامع آموزش ميدهد كه در صورت بروز اختلاف در بين همسران، طرفين منازعه بايد مصالحه كنند؟ يا مصالحه و بخشش (از سوي قرباني خشونت يعني زن) نشانهي حقارت، حماقت و ناچاري وي است؟ آيا در فرهنگ جوامع عدم دستيابي مردان به اهدافشان با فشار هنجاري شديد مواجه است؟
در پايان پيشنهاد ميشود: با توجه به جايگاهي كه علما و روحانيون مذهبي در ميان جامعهي ايراني دارند و با توجه به گرايشهاي مذهبي و اسلامي افراد جامعه، محكوميت و غيرشرعي اعلام كردن اين پديده از سوي مراجع تقليد و روحانيون، ميتواند نقش بسيار مهمي در كاهش قتلهاي ناموسي ايفاء كند.
ايجاد تغييرات در نگرش و باورهاي سنتي با ترويج و تعميم فرهنگ پويا و كارآمد توسط مسئولان حوزهي فرهنگي و رسانهاي كشور از جمله القاي غلط بودن ازدواجهاي اجباري فاميلي (ازدواج دخترعمو با پسرعمو) در جامعه با واكاوي و تشريح تبعات ناشي از آن، از نظر رواني، ژنتيكي و غيره لازم به نظر ميرسد.
برخورد جدي، قاطع و تأثيرگذار با گروههاي سازمانيافتهي قاچاق دختران در فضاي مجازي و حقيقي يكي از ضرورتهاي جدي و مهم است كه بايد در اولويت دستگاههاي انتظامي، امنيتي و قضايي قرار بگيرد.
ايجاد تغييرات اساسي در ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه و بازتعريف پديدهي قتلهاي ناموسي بهعنوان راه حل اين رفتار خشن، غيرانساني و غيرشرعي ضروري است. بايسته است سياستگذاران و مجريان كلان فرهنگي كشور، از دانشگاهها و حوزههاي علميه تا سازمان صداوسيما و مطبوعات، همگي، در مسيري واحد ولي با روشهايي متفاوت به سمت اين هدف مهم پيش بروند. در كنار سازوكارهاي قانوني و حقوقي كنترلكننده و بازدارنده، آنچه بسيار ضروري و حياتي است، طراحي راهبردهاي كلان و تدوين برنامههاي اجرايي نظاممند، به منظور تغيير نگرش عمومي به پديدهي قتلهاي ناموسي است. علاوه براين، اين پيشنهادها نيز ممكن است بتواند براي كنترل و كاهش اين پديده و اصلاح نگرش به قتل ناموسي، بهويژه در مناطق محرومتر استان خوزستان، مفيد واقع شود: سياستگذاري براي تقويت برابري جنسيتي، توانمندسازي سازمانهاي مربوط به امور زنان و خانواده، گسترش كمي و كيفي سمنهاي فعال در زمينهي مسائل خانواده و زنان، افزايش سواد حقوقي مردم و بهويژه زنان در جايگاه قربانيان و نجاتيافتگان احتمالي قتلهاي ناموسي، فراهمآوردن سازوكارهاي حمايتي لازم براي زنان و دختران تهديدشده.
بديهي است كه اتخاذ اينگونه راهبردها و سياستهاي اجرايي براي اصلاح نگرش شهروندان خوزستاني به قتل ناموسي، پيش و بيش ازهرچيز نيازمند درنظرگرفتن ويژگيهاي خاص ساختاري اين منطقه به لحاظ اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، امنيتي و قومي است؛ بهگونهاي كه جهتگيري و هدفگذاري سياستهاي اتخاذشده، بايد بر كاهش تنشها، تضاد منافع و تعارضهاي جنسيتي، خانوادگي و اجتماعي برآمده از تغييرات ژرف اقتصادي و فرهنگي در ميان ساكنان اين استان، متمركز شود و نظام جنسيتي فعلي را، كه به مردسالاري تمايل دارد، به سمت پذيرش توانمنديها و جايگاه زنان در جامعه و به رسميت شناختن حقوق شهروندي آنان هدايت كند.
اهواز – لفته منصوري
روز سهشنبه ۱۹ بهمنماه ۱۴۰۰
پانوشت مآخذ و منابع:
[1]- Hassan,Yassmeen (1985). The Passing of Traditional Society, Glencoe: Free press. P: 23.
[۲] - عشايري، طاها و محمد عجمي (۱۳۹۴)، «ريشهيابي جامعهشناختي باورهاي اجتماعي – فرهنگي موثر بر قتلهاي ناموسي» پژوهشهاي اطلاعاتي و جنايي، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۱، صص ۲۹-۵۴.
[۳] - زارع، بيژن و كفاح غانمي (۱۳۸۷)، «بررسي عوامل اجتماعي موثر بر گرايش به قتل بهخاطر شرف در دشتآزدگان»، مجلهي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، سال پانزدهم، شماره ۵۹-۵۸، صص ۱۶۶-۱۳۳.
[۴] - رستمپور، سميه (۱۳۹۱)، واكاوي جامعهشناسي مفهوم ناموس (با تاكيد بر كردستان)، پاياننامهي كارشناسيارشد جامعهشناسي، دانشگاه تهران.
[۵] - بهمئي، راضيه (۱۳۹۲)، مردمنگاري پديده قتلهاي ناموسي در استان خوزستان، پاياننامهي كارشناسيارشد مطالعات زنان، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد باهنر كرمان.
[۶] - اميرينژاد، حسين (۱۳۹۳)، بررسي عوامل جامعهشناختي موثر بر قتلهاي ناموسي در استان خوزستان، پاياننامهي كارشناسيارشد، دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي، دانشگاه شهيد چمران اهواز.
[۷] - دولتخواه، سميه (۱۳۹۴)، مطالعه پديدارشناسانه قتلهاي ناموسي در شهر تهران، پاياننامهي كارشناسيارشد جامعهشناسي، دانشگاه خوارزمي.
[۸] - بهرامي، مرجان (۱۳۹۵)، بررسي عوامل فرهنگي و اجتماعي قتلهاي ناموسي (مطالعه موردي: استان خوزستان)، پاياننامهي كارشناسيارشد حقوق، دانشگاه آزاد اسلامي نراق.
[۹] - شرفي، مهديه (۱۳۹۷)، مطالعه كيفي بروز قتلهاي ناموسي عليه زنان در شهر خرمآباد، پاياننامهي كارشناسيارشد علوم اجتماعي. دانشكده علوم اجتماعي و اقتصاد، دانشگاه الزهرا.
[10] - Tripathi, Anushree & Yadav, Supriya (September 2004). For the Sake of Honour: But Whose Honour? "Honour Crimes" Against Women. AsiaPacific Journal on Human Rights and the Law 5(2):63-78.
[۱۱] - عبدي، عباس ( ۱۳۶۷ )، مسائل اجتماعي قتل در ايران. تهران: نشر جهاد دانشگاهي. چاپ اول، ص ۶۰.
[۱۲] - جاهد، محمدعلي؛ ديندار بوسجين، رقيه و ستوده، مجتبي (پاييز ۱۳۹۰ ). بررسي عوامل دخيل در در وقوع قتل عمد (مطالعهي موردي؛ استان اردبيل بين سالهاي ۱۳۸۹ – ۱۳۸۵ فصلنامهي كارآگاه. ۵ (۱۶)، ص ۱۱۱، صص ۱۰۹-۱۲۸.
[۱۳] - زكي، محمدعلي ( ۱۳۸۳ ). عوامل اجتماعي مؤثر بر قتل در استان اصفهان (پرخاشگري و جنايت). تهران: نشر آگه، ص ۱۴۰.
[۱۴] - محمودي، نيره، مجازي، رحمان، (۱۳۹۵)، سياست جنايي ايران در قبال جرايم خانوادگي، فصلنامه دانش انتظامي البرز، سال چهارم، شماره سيزدهم، ص ۳۶، صص ۵۸-۳۵.فراتحليل
قربانيان جامعه يا جامعهي قرباني!
قتل ناموسي در اهواز؛ افكار عمومي را بهشدت جريحهدار كرده است. اين حادثه دهشتبار چون دشنهاي به قلب جامعه فرورفته است. فراتر از قاتل و مقتول كه هر دو قربانيان واقعي و تاريخي اين سلسله حوادث در جوامع، اديان، زمانها و مكانهاي مختلف بودهاند. اما خانودهها مضطرب شدهاند. جامعه ترسيده است. مردم عصباني و سرخورده هستند. اقدام سريع نيروي انتظامي در ساعتهاي اوليه براي دستگيري قاتل و مصاحبه رئيس كل دادگستري استان خوزستان مبني بر رسيدگي قانوني، قاطع و سريع به اين پرونده، اتخاذ مواضع روشن در محكوميت جنايت توسط كنشگران فرهنگي و اجتماعي، روشنگري رسانههاي گروهي متعهد؛ آرامش موقتي را به جامعه بازگردانده و البته انتظاري ايجاد كرده است. از سوي ديگر فضاي مجازي و نظام قبيلگي كه هر دو چون مجرماني، معاونت در اين قتل را انجام دادهاند، تركتازي ميكنند. بازار اتهامزني بر عليه شريعت، قانون، قوميت، نظام جمهوري اسلامي؛ داغِ داغ است!
قتل هاي ناموسي يك نوع آدمكشي است كه در آن، يك زن به خاطر رفتار جنسي نامشروعي كه مرتكب شده يا احتمال داده ميشود كه مرتكب شده باشد، به قتل ميرسد.[۱] قبيحترين اعمال انساني و جنايتبارترين رفتار بشري است و هر نظام حقوقي بر مبناي سياست كيفري خود، مجازاتي متناسب با اين قباحت وضع ميكند. در نظام حقوقي ايران و مطابق قانون مجازات اسلامي كه بر مبناي فقه شيعه استوار است، مجازات قتل عمد به طور عام، قصاص است؛ نمونهاي از اين قتلها، قتل ناموسي است. قتلهاي ناموسي در واقع قتلهايي هستند كه در آنها زني به دست پدر، برادر، شوهر يا مردي از خويشاوندان به انگيزهي حفظ ناموس و شرف به قتل ميرسد. بسيار جاي تعجب است كه قربانيان اين جنايات معمولاً دختران و زنان بيگناه هستند نه مرداني كه دست به تجاوز زدهاند. كشته شدن زنها و دختران در اينگونه قتلها هيچ اثري ايجاد نميكند و حتي گاهي گفته ميشود كه حق آنها بوده است. ضمن اينكه اين قتلها بسيار فجيع بوده و برخلاف همهي قتلها، قاتل فراري نيست و به راحتي خود را معرفي ميكند و خانوادهي مقتولان نيز معمولاً خواستار مجازات قاتل نيستند و حتي در مواردي، قتل را وظيفهي قاتل دانسته و براي كاهش مجازات او تقاضاي عفو ميكنند[۲]
با استناد به نتايج پژوهشهاي زارع و غانمي[۳]، ۱۳۸۷؛ رستمپور[۴]، ۱۳۹۱؛ بهمئي[۵]، ۱۳۹۲؛ اميرينژاد[۶]، ۱۳۹۳؛ دولتخواه[۷]، ۱۳۹۴؛ عشايري و عجمي، ۱۳۹۴؛ بهرامي[۸]، ۱۳۹۵؛ شرفي[۹]، ۱۳۹۷؛ مهمترين عوامل اجتماعي موثر بر قتلهاي ناموسي عبارتاند از: تعلق به جامعهي قبيلهاي؛ تعلق به طبقهي اجتماعي پايين؛ حاكميت مردسالاري و توزيع نامناسب قدرت در خانواده؛ فقر شديد فرهنگي؛ تعصب شديد به باورهاي طايفهاي؛ سنتهاي قومي و ناموسپرستي؛ كانون خانوادگي نامناسب؛ دخالت و تحريك ديگران به شكل فشار هنجاري؛ سنتهاي نادرست همسرگزيني و ازدواجهاي اجباري؛ در نظر گرفتن زنان بهمثابه دارايي مردان و موضوع مبادله ميباشند.
براساس آخرين آمار منتشره از طرف سازمان ملل، سالانه چيزي حدود ۵۰۰۰ قتل ناموسي در جهان رخ ميدهد كه بيشتر آنها در جنوب آسيا، شمال آفريقا و خاورميانه رخ ميدهند. هرچند محدودهي وقوع اين جنايات منحصر به بخش جغرافيايي خاصي نميشود، اما گستردگي آن در برخي كشورها بيشتر به چشم ميخورد[۱۰] اين ماجرا در ايران هم يكي از معضلاتي است كه سالهاي سال به عنوان يك رفتار خشونتآميز در مناطقي از كشور رايج است.[۱۱] قتل در همهي كشورها و در همهي گروههاي اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و فرهنگي رخ ميدهد و عليرغم تغيير و تحولات اجتماعي و اقتصادي در سطح جهان، نه تنها پديدهي قتل كاهش نيافته است، بلكه روزبهروز بر دامنهي آن افزوده ميشود.[۱۲] در سالهاي اخير، آمار موجود در مراكز فوريت هاي پليس ۱۱۰ و پليس آگاهي ناجا حكايت از فراواني آمار قتل عمد دارد كه در بين انواع قتلها، قتلهاي ناموسي در برخي از استانها خصوصاً استانهاي مرزي و غرب كشور آمار نگران كنندهاي به خود اختصاص داده كه سهم استانهاي خوزستان، كرمانشاه و ايلام بيشتر از ساير نقاط ايران است؛ به طوري كه براساس نتايج تجزيهوتحليل آمار جرائم، وقوع قتلهاي ناموسي در طول ۵ ساله ( ۱۳۹۵-۱۳۹۱) بهترتيب در استان خوزستان شامل ۳۹/۱ درصد، كرمانشاه ۴۵/۴۸ درصد و ايلام ۴۰ درصد از كل قتلهاي واقعه در سطح استان بوده است. البته اين به آن معنا نيست كه در ساير استانها و استانهاي مركزي ايران، قتل هاي ناموسي وجود ندارد؛ در اين مناطق هم گاهي اين قتلها انجام ميشود، ولي به نسبت استانهاي مرزي به صورت موردي و كمشمار است. در ايران، در ميان انواع قتلها تقريباً بيشترين نسبت قتل در رابطه با مسائل جنسي و ناموسي است و اين نسبت در كل كشور، تا ۳۰ درصد قتلها را شامل ميشود.[۱۳]
در عصر حاضر جرايم خانوادگي، به يك پديدهي جهانشمول مبدل گرديده است. جرايم خانوادگي، تأثيرات ناگواري را بر اجتماع گذاشته و باعث نابسامانيهاي اجتماعات مختلف در جهان گرديده است. برخي از محققين به اين باور هستند كه جرايم خانوادگي راه را براي خشونت در ساختارهاي اجتماعي باز كرده و باعث ايجاد خشونتهاي سياسي گرديده است. جرايم خانوادگي به عمل و يا برخوردي اطلاق ميگردد كه بر اساس آن، شخصي بر شخص ديگري، عمداً، در حومه و يا چارچوب خانواده، صدمهي فيزيكي و يا اخلاقي وارد مينمايد. اين نوع برخورد، كه از ديد حقوقي صدمهي فيزيكي يا معنوي تعريف شده است، ميتواند به گونههاي مختلفي تبارز نمايد.[۱۴]
ما چه مسئوليتي در برابر قتلهاي ناموسي و بهويژه قتل ناموسي در اهواز داريم؟ ما بهعنوان جامعه كه خود قرباني اين قتلها شدهايم؛ چه كاري بايد انجام ميداديم تا به جرم معاونت در قتل متهم نشويم؟! در فرهنگ هر جامعهاي، چه طرحي براي برخورد با زن بهعنوان يك جنس در نظر گرفتهايم؟ در اين فرهنگها، چه طرحي براي حل و فصل منازعات مردان عليه زنان ترويج كردهايم؟ آيا فرهنگ جوامع به افراد ياد ميدهد كه به جنس مقابل احترام بگذارند؟ هر جنس از چه جايگاهي برخوردار هستند؟ آيا فرهنگ جوامع آموزش ميدهد كه در صورت بروز اختلاف در بين همسران، طرفين منازعه بايد مصالحه كنند؟ يا مصالحه و بخشش (از سوي قرباني خشونت يعني زن) نشانهي حقارت، حماقت و ناچاري وي است؟ آيا در فرهنگ جوامع عدم دستيابي مردان به اهدافشان با فشار هنجاري شديد مواجه است؟
در پايان پيشنهاد ميشود: با توجه به جايگاهي كه علما و روحانيون مذهبي در ميان جامعهي ايراني دارند و با توجه به گرايشهاي مذهبي و اسلامي افراد جامعه، محكوميت و غيرشرعي اعلام كردن اين پديده از سوي مراجع تقليد و روحانيون، ميتواند نقش بسيار مهمي در كاهش قتلهاي ناموسي ايفاء كند.
ايجاد تغييرات در نگرش و باورهاي سنتي با ترويج و تعميم فرهنگ پويا و كارآمد توسط مسئولان حوزهي فرهنگي و رسانهاي كشور از جمله القاي غلط بودن ازدواجهاي اجباري فاميلي (ازدواج دخترعمو با پسرعمو) در جامعه با واكاوي و تشريح تبعات ناشي از آن، از نظر رواني، ژنتيكي و غيره لازم به نظر ميرسد.
برخورد جدي، قاطع و تأثيرگذار با گروههاي سازمانيافتهي قاچاق دختران در فضاي مجازي و حقيقي يكي از ضرورتهاي جدي و مهم است كه بايد در اولويت دستگاههاي انتظامي، امنيتي و قضايي قرار بگيرد.
ايجاد تغييرات اساسي در ساختار اجتماعي و فرهنگي جامعه و بازتعريف پديدهي قتلهاي ناموسي بهعنوان راه حل اين رفتار خشن، غيرانساني و غيرشرعي ضروري است. بايسته است سياستگذاران و مجريان كلان فرهنگي كشور، از دانشگاهها و حوزههاي علميه تا سازمان صداوسيما و مطبوعات، همگي، در مسيري واحد ولي با روشهايي متفاوت به سمت اين هدف مهم پيش بروند. در كنار سازوكارهاي قانوني و حقوقي كنترلكننده و بازدارنده، آنچه بسيار ضروري و حياتي است، طراحي راهبردهاي كلان و تدوين برنامههاي اجرايي نظاممند، به منظور تغيير نگرش عمومي به پديدهي قتلهاي ناموسي است. علاوه براين، اين پيشنهادها نيز ممكن است بتواند براي كنترل و كاهش اين پديده و اصلاح نگرش به قتل ناموسي، بهويژه در مناطق محرومتر استان خوزستان، مفيد واقع شود: سياستگذاري براي تقويت برابري جنسيتي، توانمندسازي سازمانهاي مربوط به امور زنان و خانواده، گسترش كمي و كيفي سمنهاي فعال در زمينهي مسائل خانواده و زنان، افزايش سواد حقوقي مردم و بهويژه زنان در جايگاه قربانيان و نجاتيافتگان احتمالي قتلهاي ناموسي، فراهمآوردن سازوكارهاي حمايتي لازم براي زنان و دختران تهديدشده.
بديهي است كه اتخاذ اينگونه راهبردها و سياستهاي اجرايي براي اصلاح نگرش شهروندان خوزستاني به قتل ناموسي، پيش و بيش ازهرچيز نيازمند درنظرگرفتن ويژگيهاي خاص ساختاري اين منطقه به لحاظ اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، امنيتي و قومي است؛ بهگونهاي كه جهتگيري و هدفگذاري سياستهاي اتخاذشده، بايد بر كاهش تنشها، تضاد منافع و تعارضهاي جنسيتي، خانوادگي و اجتماعي برآمده از تغييرات ژرف اقتصادي و فرهنگي در ميان ساكنان اين استان، متمركز شود و نظام جنسيتي فعلي را، كه به مردسالاري تمايل دارد، به سمت پذيرش توانمنديها و جايگاه زنان در جامعه و به رسميت شناختن حقوق شهروندي آنان هدايت كند.
اهواز – لفته منصوري
روز سهشنبه ۱۹ بهمنماه ۱۴۰۰
پانوشت مآخذ و منابع:
[1]- Hassan,Yassmeen (1985). The Passing of Traditional Society, Glencoe: Free press. P: 23.
[۲] - عشايري، طاها و محمد عجمي (۱۳۹۴)، «ريشهيابي جامعهشناختي باورهاي اجتماعي – فرهنگي موثر بر قتلهاي ناموسي» پژوهشهاي اطلاعاتي و جنايي، سال دهم، شماره ۱، ص ۳۱، صص ۲۹-۵۴.
[۳] - زارع، بيژن و كفاح غانمي (۱۳۸۷)، «بررسي عوامل اجتماعي موثر بر گرايش به قتل بهخاطر شرف در دشتآزدگان»، مجلهي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، سال پانزدهم، شماره ۵۹-۵۸، صص ۱۶۶-۱۳۳.
[۴] - رستمپور، سميه (۱۳۹۱)، واكاوي جامعهشناسي مفهوم ناموس (با تاكيد بر كردستان)، پاياننامهي كارشناسيارشد جامعهشناسي، دانشگاه تهران.
[۵] - بهمئي، راضيه (۱۳۹۲)، مردمنگاري پديده قتلهاي ناموسي در استان خوزستان، پاياننامهي كارشناسيارشد مطالعات زنان، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه شهيد باهنر كرمان.
[۶] - اميرينژاد، حسين (۱۳۹۳)، بررسي عوامل جامعهشناختي موثر بر قتلهاي ناموسي در استان خوزستان، پاياننامهي كارشناسيارشد، دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي، دانشگاه شهيد چمران اهواز.
[۷] - دولتخواه، سميه (۱۳۹۴)، مطالعه پديدارشناسانه قتلهاي ناموسي در شهر تهران، پاياننامهي كارشناسيارشد جامعهشناسي، دانشگاه خوارزمي.
[۸] - بهرامي، مرجان (۱۳۹۵)، بررسي عوامل فرهنگي و اجتماعي قتلهاي ناموسي (مطالعه موردي: استان خوزستان)، پاياننامهي كارشناسيارشد حقوق، دانشگاه آزاد اسلامي نراق.
[۹] - شرفي، مهديه (۱۳۹۷)، مطالعه كيفي بروز قتلهاي ناموسي عليه زنان در شهر خرمآباد، پاياننامهي كارشناسيارشد علوم اجتماعي. دانشكده علوم اجتماعي و اقتصاد، دانشگاه الزهرا.
[10] - Tripathi, Anushree & Yadav, Supriya (September 2004). For the Sake of Honour: But Whose Honour? "Honour Crimes" Against Women. AsiaPacific Journal on Human Rights and the Law 5(2):63-78.
[۱۱] - عبدي، عباس ( ۱۳۶۷ )، مسائل اجتماعي قتل در ايران. تهران: نشر جهاد دانشگاهي. چاپ اول، ص ۶۰.
[۱۲] - جاهد، محمدعلي؛ ديندار بوسجين، رقيه و ستوده، مجتبي (پاييز ۱۳۹۰ ). بررسي عوامل دخيل در در وقوع قتل عمد (مطالعهي موردي؛ استان اردبيل بين سالهاي ۱۳۸۹ – ۱۳۸۵ فصلنامهي كارآگاه. ۵ (۱۶)، ص ۱۱۱، صص ۱۰۹-۱۲۸.
[۱۳] - زكي، محمدعلي ( ۱۳۸۳ ). عوامل اجتماعي مؤثر بر قتل در استان اصفهان (پرخاشگري و جنايت). تهران: نشر آگه، ص ۱۴۰.
[۱۴] - محمودي، نيره، مجازي، رحمان، (۱۳۹۵)، سياست جنايي ايران در قبال جرايم خانوادگي، فصلنامه دانش انتظامي البرز، سال چهارم، شماره سيزدهم، ص ۳۶، صص ۵۸-۳۵.