پايگاه «پروجكت سينديكيت» يادداشتي منتسب به رئيس جمهوري اسلامي ايران را منتشر كرده است كه در آن دكتر حسن روحاني به تشريح برنامههاي دولت خود در سال جديد ميلادي پرداخته است.
به گزارش خبرگزاري تسنيم، پايگاه «پروجكت سينديكيت» يادداشتي منتسب به رئيس جمهوري اسلامي ايران را منتشر كرده است كه در آن دكتر حسن روحاني به تشريح برنامههاي دولت خود در سال جديد ميلادي پرداخته است. ترجمه متن اين يادداشت در ادامه ارائه شده است:
زماني كه من در مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري شركت كردم، قول دادم كه واقعيتگرايي را با تلاش براي تحقق ايدهالهاي جمهورياسلامي همراه كنم و توانستم حمايت اكثريت قابل توجهي از مردم ايران را در انتخابات كسب كنم. با توجه به حمايت عمومي كه كسب كردم، من متعهد به پيروي از اعتدال و تدبير شدم، اصولي كه هدايتكننده تمامي سياستهاي دولت بنده است. اين تعهد مستقيما منجر به دستيابي به يك توافق موقت بينالمللي در ژنو درباره برنامه اتمي ايران شد. اين اصول همچنان هدايتكننده تصميمگيريهاي ما در سال 2014 خواهد بود.
در واقع، در حوزه سياست خارجي، دولت من رويكردهاي افراطي را كنار گذاشته است. ما به دنبال دستيابي به روابط ديپلماتيك سازنده و مؤثري بوده و بر ايجاد اعتماد متقابل با همسايگان خود و ديگر بازيگران منطقهاي و بينالمللي تمركز داريم، امري كه در نهايت ما را قادر ميسازد تا سياست خارجي خود را به سمتي جهت دهيم كه توسعه اقصاد داخلي حاصل شود. براي رسيدن به اين هدف ما به دنبال از بين بردن تنشها در روابط خارجي خود و تقويت پيوندها با شركاي سنتي و جديدي هستيم. اين اتفاق نيازمند ايجاد اجماع داخلي و شفاف كردن اهداف است، امري كه در حال پيگيري است.
در حالي كه ما از رودرويي و تقابل اجتناب خواهيم كرد، در همان زمان نيز به دنبال منافع بزرگتر خود نيز خواهيم بود. اما در شرايطي كه دنياي كنوني به شدت به هم وابسته و مرتبط است، چالشهاي موجود تنها از طريق تعامل و همكاري ميان دولتها قابل حل خواهد بود. هيچ كشوري (حتي قدرتهاي بزرگ) تنها با تكيه بر توان خود نميتواند از چالش هاي موجود بر سر راه خود عبور كند.
در واقع قدرت اقتصادي كشورهاي درحال توسعه و توان اقتصادهاي نوظهور به سرعت در حال رشد آنها، به حدي رسيده است كه در حال پشت سر گذاشتن كشورهاي پيشرفته هستند. پيش بيني ميشود سهم توليد ناخالص داخلي كشورهاي در حال توسعه و داراي اقتصادهاي نوظهور از حجم اقتصاد جهاني كه در سال 2000 برابر با 40 درصد بود، تا سال 2030 به حدود 60 درصد برسد، و آنها را قادر سازد تا نقشي به مراتب بزرگتر در عرصه جهاني برعهده گيرند.
در اين دوره از تغييرات سريع، ايران نيز ميتواند نقشآفريني جهاني خود را بهبود بخشد. انتخابات اخير رياست جمهوري كه نزديك به 75 درصد واجدان شرايط در آن شركت كردند، نشان دهنده بلوغ مردمسالاري ديني در كشور ما است. فرهنگ و تمدن باستاني ايران، سابقه و تداوم طولاني تشكيل حكومت در اين سرزمين، موقعيت ژئوپولتيك آن، برخورداري از ثبات اجتماعي در ميانه منطقهاي آشوبزده، و بهرهمندي از جوانان تحصيلكرده به ما اين امكان را ميدهد تا به آينده خود با اطمينان بنگريم و به دنبال ايفاي نقش مهمي در عرصه جهاني همانطور كه مردم ما لياقتش را دارند باشيم، نقشي كه هيچ كنشگري در عرصه سياست جهاني نتواند آن را ناديده بگيرد.
ما همچنين در حال بررسي راههايي هستيم تا روابط دو جانبه و چند جانبه خود را با كشورهاي اروپايي و آمريكاي شمالي بر اساس احترام متقابل بازسازي و بهبود ببخشيم. اين موضوع نياز به كاهش تنش و اجراي يك رويكرد جامع كه روابط اقتصادي را نيز شامل شود، دارد.
ميتوانيم اين راه را با اجتناب از هرگونه تنش جديد در روابط ايران و آمريكا شروع كنيم و به طور همزمان براي از بين بردن تنشهايي كه از قبل وجود داشته است و موجب تيرگي روابط دو كشور شده است، تلاش كنيم. اگرچه شايد ما نتوانيم بياعتمادي و سوءظن ايرانيان به دولت هاي آمريكا در طول 60 سال گذشته را فراموش كنيم اما در حال حاضر ما بايد نگاه خود را به آينده متمركز كنيم.
اين بدان معناست كه ما بالاتر از خط مشيهاي سياسي حقير حركت كنيم و گروه هاي مخالف در كشور خود را رهبري كنيم به جاي آنكه از آنها پيروي كنيم.
به نظر ما، همكاري در مسائل مورد علاقه و مشترك نيز ميتواند به كاهش تنشها در منطقه كمك كند. اين بدين معني است كه با كساني كه در آمريكا و منطقه افكار عمومي و جامعه بين المللي را از مسائلي كه خود آنها به طور مستقيم درگير هستند، منحرف ميكنند و خواهان جلوگيري از افزايش قدرت ايران در منطقه هستند، مقابله كنيم.
اما با رفتاري كه به كاهش اميدها براي رسيدن به يك توافق دائمي درباره برنامه هستهاي ايران منجر شود، اين احتمال وجود دارد كه بنبست روابط ايران و آمريكا همچنان ادامه يابد.
منطقه ما اكنون بيش از هر زمان ديگري با فرقه گرايي، درگيري و دشمني گروههاي مختلف و همچنين ايجاد زمينه براي افراط گرايي و تروريسم، دست و پنجه نرم ميكند. در عين حال موضوع استفاده از سلاحهاي شيميايي در سوريه ميتواند مردم منطقه را سالهاي زيادي درگير كند. ما بر اين باور هستيم كه در چنين شرايطي صداي اعتدال در منطقه ميتواند بر روي حوادث منطقه به شكلي سازنده و مثبت تاثيرگذار باشد.
هيچ شكي نيست كه در مقابل آشوب موجود در برخي كشورهاي نزديك به ما كه بر منافع بسياري از نقشآفرينان منطقهاي و جهاني تأثير گذاشته است، نيازمند اتخاذ اقدامات عملي براي اطمينان از ايجاد ثبات در طولاني مدت است. ايران به عنوان يك قدرت اصلي منطقهاي، بهطور كامل اماده حركت در اين مسير بوده و مانع از هيچ تلاشي براي ايجاد ثبات نخواهد شد. در اين شرايط كشورهايي كه ايران را به عنوان يك تهديد مطرح كرده و به دنبال تضعيف اعتبار منطقهاي و جهاني آن است، براي رسيده به صلح و آرامش در منطقه، ميبايست اقدامات خود را متوقف كنند.
من به شخصه از تراژدي انساني رخ داده در كشور سوريه و مصايبي كه طي سه سال اخير بر سر مردم اين كشور آمده است، به شدت متأثر هستم. دولت بنده به عنوان نماينده كشوري كه خود تجربه ترس از حملات شيميايي را از سر گذرانده، به شدت استفاده از اين گونه تسليحات در سوريه را محكوم ميكند. من همچنين نگران از اينكه بخشهايي از سرزمينهاي سوريه به محلي براي خونريزي ايدئولوژيهاي افراطي و فعاليتهاي تروريستي تبديل شده است، نگران هستم. امري كه يادآور وقايع رخ داده در مناطق مرزي شرقي كشورمان در دهه 1990 است. اين موضوع براي بسياري از كشورهاي ديگر نيز مايهه نگراني است. در اين شرايط دست يافتن به يك راه حل با ثبات سياسي در سوريه نيازمند همكاري و تلاشهاي مشترك است.
بنابر اين ما خوشحال هستيم كه در سال 2013 ميلادي ديپلماسي بر تهديدات مربوط به دخالت نظامي در سوريه فائق آمد. ما بايد اين واقعيت را درك كنيم كه سوريه نياز مبرمي به تلاش هاي هماهنگ بين المللي و منطقه اي دارد. ما آماده هستيم تا براي برقراري ثبات و آرامش در سوريه از طريق مذاكرات منطقه اي و فرامنطقه اي مشاركت كنيم.ما بايد از تبديل مذاكرات سوريه به بازي با حاصل جمع صفر جلوگيري كنيم.
در دهه هاي اخير گمانه زني هاي نادرستي در خصوص برنامه صلح آميز هسته اي ايران مطرح شده است. از اوايل دهه 1990 ميلادي فرضيه و پيش بيني هاي مختلفي پشت سر هم در خصوص نزديك شدن ايران به دستيابي به بمب اتمي مطرح شده ولي ثابت شده است كه اين فرضيه ها و پيش بيني ها نادرست و بي پايه و اساس بوده است. در طول اين مدت هشداردهندگان سعي كردند تا ايران را به عنوان يك تهديد بر ضد خاور ميانه و جهان قلمداد كنند.
همه ما مي دانيم كه برهم زننده اصلي آرامش منطقه كيست و اهداف اصلي از فرافكني موضوع هسته اي ايران چه بوده است. ما همچنين مي دانيم كه طرح اين ادعا براي منحرف كردن فشارهاي بين المللي در خصوص متوقف كردن ساخت شهرك هاي صهيونيستي و پايان دادن به اشغال اراضي فلسطين است. اين هشدارهاي نادرست و غلط علي رغم براوردهاي اطلاعات ملي آمريكا ادامه پيدا مي كند. برآوردهاي اطلاعات ملي آمريكا نشان مي دهد كه ايران هيچ تصميمي براي دستيابي به سلاح هسته اي ندارد.
در جريان مبارزات انتخاباتي، من خود را متعهد كردم كه هر كاري در حيطه قدرت من لازم باشد براي حل و فصل سريعتر مناقشات بر سر برنامههاي هستهايمان انجام دهم. براي عمل به اين تعهد و استفاده از اين فرصت كه بر اثر انتخابات اخير ايجاد شده، دولت من مصمم است، هر كاري كه براي يافتن يك راهحل پايدار قابل قبول دو طرفه لازم باشد، انجام دهد. متعاقب توافق اوليه در نوامبر، ما آماده ادامه همكاري با 1+5 (پنج عضو دائم شوراي امنيت به علاوه آلمان) و سايرين براي اطمنيان سازي از شفافيت كامل برنامههاي هستهاي خود هستيم.
اين توانايي صلحآميز هستهاي كه ما به آن رسيدهايم در چارچوب تدابير به رسميت شناخته شده بينالمللي استفاده خواهد شد و نظارت چند جانبه بر آن، همانطور كه در طي سالهاي گذشته صورت ميگرفت براي سازمان بينالمللي انرژي اتمي قابل دسترسي خواهد بود. بدين ترتيب جامعه بينالملي ميتواند به ماهيت صرفا صلح آميز برنامه هستهاي ما اعتماد كند. ما هيچ وقت از حق خود براي بهره بردن از انرژي هستهاي چشم پوشي نخواهيم كرد. اما آماده همكاري براي از بين بردن هرگونه ابهام و سوال منطقي درباره برنامه هستهاي خود هستيم.
اصرار بر اعمال فشار، ارعاب و اقداماتي با هدف قطع كردن دسترسي به طيفي از نيازها _ از تكنولوژي تا پزشكي و غذايي_ تنها فضا را مسموم ميكند و شرايطي را كه براي پيشبرد لازم است از بين ميبرد.
همانطور كه ما در سال 2013 نشان داديم، به صورت كامل آماده تعامل با جامعه بينالمللي و مذاكره با طرفهاي مقابل بر اساس حسن نيت هستيم. ما اميدواريم كه همتايان ما، همچنين آماده استفاده از اين فرصت ايجاد شده باشند.