خوزنا : عيد فطر در خوزستان چيز ديگرى است
دوشنبه، 6 مرداد 1393 - 13:01 کد خبر:34698
عيد فطر در ميان مسلمانان جهان و به ويژه ايرانيها آداب بسياري دارد و هر شهري براي اين عيد آدابي دارد. مثلا در آذربايجان شرقي بزرگترها بعد از رويت هلال ماه رمضان به چهره يك كودك معصوم يا يك فرد مومن و نمازخوان نگاه ميكنند. در استان مازندران مردم برخي شهرها با پختن آش دوغ و رشته و توزيع آن در ميان مردم بر سر مزار مردگان خود نذر خود را ادا ميكنند. طبخ آش معروف به آش حضرت ابوالفضل العباس (ع) و توزيع آن در صبحگاه عيد بين مردم از آداب و رسوم قديمي اين روز در بين يزديها است. در ساوه در روز عيد سعيد فطر فرستادن عيدي توسط تازه داماد به خانه نامزد خود رسم است و در استان هرمزگان مردم در روز عيد فطر با صبحانه عيد شامل چاي، برنج و گوشت پذيرايي ميشوند اما عيد فطر در خوزستان چيز ديگري است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ـ منطقه خوزستان ـ ايران با وجود قوميتهاي مختلف مملو از فرهنگها و آداب و رسوم زيبا و اكثرا جالب و ناشناخته براي اقوام ديگر است. آشنايي با آداب و سنن يك قوم و شناساندان آنها باعث نزديكي و قرابت اقوام كشورمان به يكديگر و نزديكي فرهنگها و ارتباط بيشتر آنها ميشود. قوم عرب در ايران از اقوامي است كه با گذشت زمان و ارتباط با اقوام مختلف مانند لر، بختياري و كرد و بعضاً ترك و بلوچ در استان و همجواري اين استان با استانهايي با زبان و قوميتهاي ديگر باز هم آن قسمتي از آداب و سنن خود را كه از اجدادشان به ارث بردهاند در طول سال اجرا ميكنند و به آنها پايبندند.
اقوام ايراني آداب و رسوم مخصوص خود معمولاً در مناسبتهاي طول سال را كه اكثرا مناسبتهاي ديني مذهبي هستند برپا ميكنند و قوم عرب در خوزستان نيز از اين قاعده مستثني نيستند و در مناسبتهاي مختلف مانند ماه محرم و دهه عاشورا و ماه مبارك رمضان اين ارث به جا مانده از اجدادشان را برپا ميكنند كه اين روزها انجام اين گونه مراسم فرهنگي و ميراثي و آداب و رسوم و سنن قديمي با وجود تلاش براي احياي آنها خيلي كمرنگ شده اما هستند عدهاي كه ايراني و اسلامي و شيعه بودنشان آنها را به برپايي اين گونه مراسم مناسبتي واميدارد.
ماه مبارك رمضان در بين عربهاي خوزستان عزيز و گرامي و باشكوه است به طوري كه بيشتر آنها معتقدند حال و هواي اين ماه با ساير ماههاي سال كاملاً متفاوت است. آنها همچنين همت و اهتمام خاصي به عيد سعيد فطر براي باشكوهتر برگزار كردنش به پاس طاعت يك ماهه، پذيرش عبادت و شكرگذاري، آمرزش و پاكيزگي از گناه و شستن ذنوب و آراستگي به عطر ايمان به كار ميگيرند.
قبل از عيد فطر شبها و بعد از افطار در ماه مبارك رمضان دور همنشيني در منازل براي عبادت يا جلسات قرآن در ميان اكثر جوانان عرب خوزستان رايج است. در اين مراسم صرف غذا قبل از سحري به عنوان ميان وعده و طرح مسايل ديني و بحث در مورد آنها از كارهايي است كه انجام ميشود. همچنين از بازي "امحبس" يا همان گل يا پوچ خودمان به عنوان بهانهاي براي شادي و تفريح در شبهاي اين ماه بهره ميبرند كه به صورت دسته جمعي و شاد همراه با خواندن ترانههاي عربي قديمي اين بازي را انجام ميدهند و تا قبل از سحر اين شب زندهداريها ادامه دارد.
عربهاي خوزستان دو روز قبل از عيد را "امالوسخ" و يك روز مانده به عيد را "امالحلس" مينامند. "امالوسخ" به معناي روز چركين است. در اين روز مردم عرب به نظافت خانههاي خود ميپردازند تا دستآويزي باشد براي خانه تكاني. اين مردم با ايمان پس از يك ماه روزهداري در ضيافت الهي كه حال معنوي خود را تغيير دادهاند و خانه دل خود را حسابي تكاندهاند اكنون براي ضيافت مهمانانشان در عيد فطر خانهها و منازل خود را براي فرارسيدن عيد و اكرام مهمان تميز و آماده ميكنند. در واقع اين مردم دلها و خانههاي خود را غبارروبي ميكنند.
روز بعد از "امالوسخ" را "امالحلس" مينامند. "امالحلس" نيز كه نامي محلي و قديمي است به معناي روز نظافت و رسيدگي شخصي است كه در آن جوانان به ظاهر خود رسيدگي ميكنند. همه مهياي رسيدن عيد ميشوند و حالا كه بوي عيدي به مشام همه رسيده جوان و پير، مرد و زن و حتي كودكان به نظافت شخصي ميپردازند. البته واژه حلس ديگر كمتر به كار برده ميشود. عربهاي خوزستان براي خريد عيد در روزهاي پاياني ماه مبارك روانه بازار شده و از كوچك تا بزرگ لباسهاي جديد و نو ميخرند.
ريش سفيدان و بزرگان هر خاندان اين عيد را بهترين زمان براي دور ريختن كينهها و كدورتها ميان دو برادر يا آشناياني كه از يكديگر كدورتي به دل داشته باشند ميدانند و تلاش ميكنند با آشتي دادن آنها بذر دوستي و محبت را در دلها بكارند و فضا را براي عيد مهيا ميكنند.
بازارهاي اين روزهاي خوزستان ديدن دارند چراكه پر رونق هستند و كسب و كارشان به راه. در روزهاي نزديك به اين عيد بزرگ اسلام مردم خوزستان با اين كه درد و رنج كمرشان را خم كرده و ديگر تاب مشكلات اقتصادي را ندارند اما باز هم در بازارها ديده ميشوند. قيمتها روزبهروز و اين روزها ساعت به ساعت بيشتر ميشوند. حالا كه تحريم و مشكلات اقتصادي به مردم فشار ميآورد بهتر است كه لااقل مردم هواي همديگر را داشته باشند و اين روزهاي زيبا را به يكديگر سخت نگيرند تا طعم شيرين عيد با اين گرانيها تلخ نشود.
پدر خانواده شب عيد فطر فطريه را كنار ميگذارد تا نوع دوستي را در شب عيد هم فراموش نكرده باشد. همه آماده رؤيت هلال ماه شوال ميشوند؛ هلالي كه دوري از پلشتيها و زشتيها و نزديكي و روي آوردن به دوستيها و زيباييها را پس از يك ماه رياضت و دينداري به ارمغان ميآورد.
هلال ماه شوال كه رؤيت شد ابتدا اعضاي خانواده به يكديگر تبريك ميگويند و بعد از آن پيرمردان، ميانسالان و جوانان هر قبيلهاي شب عيد نزد خانوادههايي ميروند كه عزيزي را در طول اين يك سال از دست دادهاند تا عيد را به بازماندگان تبريك بگويند و به آنها دلداري داده باشند.
شب عيد نزد مردم عرب خوزستان ديگر مانند شبهاي يك ماه پيش نيست. همه زود ميخوابند تا فردا صبح اول وقت آماده نماز عيد فطر شوند. مرد و زن، پير و جوان با لباس و رخت نو و مخصوص عيد كه معمولاً لباس عربي دشداشه، چفيه و عگال است به سوي نماز عيد ميشتابند تا نداي «اللّهُمَّ اَهْلَ الكِبْرياءِ وَالعَظَمَةِ، وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَاَهْلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَاَهْلَ التَّقْوَي وَالمَغْفِرَةِ» سر دهند.
صبح عيد فطر مادر خانواده حلوايي با خرما و نوشيدني داغ دارچين كه جايگزين چاي شده و موادش را از شب قبل آماده كرده درست ميكند و آن را سر سفره آجيل عيد فطر ميگذارند تا با آن از مهمان پذيرايي كنند و پدر خانه خود را براي آمدن مهمانها و استقبال از آنها آماده ميكند.
صبح عيد فطر جوانان هر منطقه و قبيلهاي با همان لباس عربي دشداشه، چفيه و عگال به تمام همسايگان و آشنايان به صورت دسته جمعي سر ميزنند و مهمان سفره رنگيني ميشوند كه در آن خانهها پهن شده و كام خود را با شيريني و حلوايي كه مادر خانواده صبح روز عيد پخته شيرين ميكنند. خلاصه در خانهها به روي تمام مهمانان باز است و ميآيند و عيد را تبريك ميگويند.
اين جوانان سپس بنا به رسم عشاير خوزستان با «هوسه» و پايكوبي كوچههاي محلات را طي ميكنند و به منزل ريش سفيدان و بزرگان قبايل ميروند و در مضيف (مكان پذيرايي) گرد هم ميآيند. برخي در اين مجلس به شعرسرايي ميپردازند و صداي ترنم شعرهاي شعبي به گوش ميرسد. قهوه هم كه پاي ثابت تمام مراسمات و جشنها چه در غم و چه در شادي در ميان عربها است. قهوه را براي تمام مهمانان آماده و تعارف ميكنند و با آجيل كام خود را شيرين ميكنند و تلخي قهوه را همان طور كه تلخي زندگي را اين روزها از ياد بردهاند از بين ميبرند. در پايان عيد ديدني از هر خانهاي به كودكان آن خانه عيدي ميدهند.
در روز عيد فطر در خانهها باز است و همسايهها با گفتن «يا الله» و «عيدكم مبارك يا اهل البيت» وارد خانهها شده و با گفتن جملاتي نظير «عيدكم مبارك» و «ايامكم سعيده» و «الله ايعوده عليكم بخير و عافية» كه ورد زبان كوچك و بزرگ و زن و مرد است به خانه همسايهها ميروند.
ظهر روز عيد هم تمام پسران يا برادران يك خانواده در خانه پدري يا برادر بزرگتر دور هم جمع ميشوند و بازار بگو و بخند را گرم ميكنند و ناهار را دور هم و سر يك سفره چه پير و چه جوان، چه مرد و چه زن و چه كودك صرف ميكنند. بعد از ظهر هم پدر خانواده پس از تبريك عيد به تك تك پسرها عيدي آنها را كه از صبح روز عيد كنار گذاشته به آنها ميدهد.
اين روزها علاوه بر روح معنوي كه ايجاد شده مردم مشكلات و دغدغههاي خود و تمام خبرهايي كه آدم را از آدميت متنفر ميسازد رها ميكنند. اين خود نعمتي از نعمتهاي اين عيد است كه يك آرامش روحي و رواني در ذهن و جان و روان اين مردم خونگرم جاري ميسازد تا به دور از تمام مشكلات اقتصادي، معيشتي و سختيهاي روز افزون براي شادي، سرور، برادري، اتحاد و وحدت بيشتر گردهم آيند.
آرزوي هر انسان نيكانديشي است كه مردم تمام جهان و مسلمانان در تمام احوال اين گونه برادر، متحد، دوست و عاشق يكديگر و زندگي باشند؛ نه تنها در عيد فطر كه در همه مناسبتها. اين مناسبتها و اين اعياد آمدني و رفتنياند اما برادريها، شاديها و دوستيها است كه در ميان ما ميمانند.
هادى عبياوى ـ ايسناي خوزستان