خوزنا : طلاي آموزش عليه بلاي اعتياد
پنجشنبه، 25 شهریور 1395 - 05:32 کد خبر:57282
خوزنا:
 

محققي به نام سنگال در سال 1999 سه انگيزه در مصرف موادمخد را روي 1500 دانش‌آموز 7 تا 14 ساله در آلاسكا و آمريكا مورد بررسي قرار داده است.
انگيزه تطبيق و كنار آمدن با مسائل
انگيزه تجربه‌اندوزي در مصرف موادمخدر
انگيزه تاثير همتايان و همشاگردي‌ها.
اين انگيزه‌ها، نيازهاي عنوان شده بچه‌ها كه مي‌تواند غير از مصرف موادمخدر باشد، نشان مي‌دهد كه اولين نياز براي كنار آمدن و تطبيق مهارت‌هاف تنها نياز بچه نيست بلكه محلي براي توجه والدين و بزرگتر‌ها و مراقبت‌هاي بهداشتي و رواني است و به نظر مي‌رسد كانون قابل توجهي در پيشگيري از ناراحت‌هاي به وجود آمده ناشي از فشارهاي رواني باشد.
انگيزه دوم بيان‌كننده پديده احتياج قوي كودك يا نوجوان براي ريسك كردن جهت آزمودن هويت و خودباوري است. حذف يا خنثي كردن يك چنين پديده طبيعي و رشد يابنده‌اي از طريق توسل به مقررات محكم و حفاظت شده ممكن است منجر به رفتار پرخاشگرانه بيشتري شود.
انگيزه سوم اصرار و فشار همتايان و همشاگردي‌هاست كه كار را مشكل‌تر مي‌كند، زيرا بچه‌ها به جاي الگوگيري از بزرگترها و والدين خود مبادرت به الگوگيري از يكديگر و راهنمايي همديگر مي‌كنند. وقتي نوجوان شروع به مصرف موادمخدر مي‌كند، متكي بر تاثير همتايان و همشاگردي‌هاي خود است و از اين طريق اطلاعات و ارزش‌هاي مربوط به مصرف موادمخدر را كسب مي‌كنند.
تاريخچه برنامه‌هاي آموزش پيشگيري از اعتياد در مدارس
اگرچه آموزش پيشگيري از سوء‌مصرف مواد مخدر به چندين دهه قبل باز مي‌گردد و تا قبل از دهه 1960 توجهي به آن معطوف نشده است؛ اما كم‌كم با نشر و افزايش مواد مخدر در سراسر جهان و تبديل آن به تجارت پرسود، عكس‌العمل‌ معمول ايجاد و گسترش سريع‌تر برنامه‌هاي آموزشي جهت جلوگيري از مصرف موادمخدر را طلب مي‌كرد. ايمان به امر آموزش به عنوان اولين عامل بازدارنده از اهميت زيادي برخوردار است، ليكن ارزيابي تاثير برنامه‌هاي آموزشي حائز اهميت است. در سال‌هاي 1971 و 1972 يونسكو به يك پژوهش بين‌المللي دست زد تا نقشي را كه آموزش در حل مساله استعمال موادمخدر دارد مشخص كند. اين پژوهش در 14 كشور از جمله ايران و فرانسه انجام شد كه اين دو كشور با وارد كردن دروس ويژه‌اي در برنامه‌هاي تحصيلي، درباره استعمال غيرمجاز و مشخصات موادمخدر مخالفت كرده‌اند.
علت مخالفت ايران بدين شرح بيان شد: «به دنبال جلسات مذاكره با مقامات وزارت آموزش و پرورش، چنين تشخيص داده شد كه براي اجتناب از جلب توجه جوانان و با در نظر گرفتن شرايط كنوني فعلا يك مبارزه آشكار با استعمال مواد مخدر و گنجانيدن آن در برنامه‌هاي روزانه يا هفتگي مدارس مناسب نيست. خوشبختانه نام هروئين يا مورفين در بسياري از مناطق دورافتاده ايران هنوز ناشناخته است و سخن گفتن از آنها ممكن است حتي براي ارضاي حس كنجكاوي يا سرگرمي هم شده ميل به استعمال موادمخدر را در جوانان برانگيزد.
زنگ پيشگيري در مدارس
اگر به امر پيشگيري از جنبه ارشاد و آگاهي دادن به مردم بنگريم، چه بسا با ارتقاي آگاهي آنان نسبت به مضراتي كه به دنبال مصرف موادمخدر برايشان عارض مي‌شود، بتوان مصرف موادمخدر را كنترل كرد.بدين منظور فعاليت‌هاي فرهنگي در راس امر پيشگيري واقع مي‌شوند.
آگاهي دادن به مردم و نهي از منكر و بيان ضررهاي مصرف موادمخدر از شيوه‌هاي آگاه‌سازي و آموزش كاري بس ظريف و متنوع است؛ چرا كه كوچك‌ترين غفلت در انتخاب شيوه و عمل و ارائه اطلاعات غلط منجر به بدآموزي خواهد شد. بنابراين براي آموزش بايد نوع وسيله اطلاع‌رساني، ويژگي‌هاي مخاطبان، متون، تصاوير، مكان و... به دقت انتخاب شوند تا هم آگاهي لازم را ارائه دهند و هم نفرت مورد لزوم را القا كنند.
برنامه‌هاي آموزشي
اهداف به طور مشخص و در راستاي اجتناب با حذف نادرست از موادمخدر يا در راستاي كاهش يا نگهداشتن آن در سطحي است كه عواقب مضر آن را به حداقل برساند. اهداف آموزشي جلوگيري از سوء‌مصرف موادمخدر به طور مجزا به اهداف شناختي، عاطفي و رفتاري تقسيم مي‌شوند. اين اهداف مي‌توانند كوتاه‌مدت، بلندمدت يا ساده و پيچيده باشند. اما در همه اين حالات اين اهداف بايد صريح و منطبق با ديگر اهداف و در چارچوب وسيع‌تر آموزشي باشند. افرادي كه مسووليت دستيابي به اين اهداف را دارند بايد نسبت به آنها به درك لازم رسيده باشند.
يك چنين برنامه‌ريزي آموزشي نيازمند تعريفي روشن از اهداف مورد نظر است. راه‌هايي را كه بايد استفاده كرد تا به اين اهداف رسيد و اندازه‌هايي كه بايد به كار گرفت تا تعيين شود آيا طريقه دستيابي به اهداف ياد شده به نحوي مطلوب پيش مي‌رود و اينكه واقعا اين راه‌حل‌ها به نتيجه مي‌رسند يا نه حائز اهميت است. پس از آن توجه اوليه تعريف مساله‌اي است كه بايد حل شود و نوع سياست مورد استفاده بستگي به درك روشن و طبيعت مساله دارد و مهمترين اهداف آموزش عدم سوء مصرف موادمخدر عبارتند از:
- افزايش اطلاعات صحيح درباره مضرات موادمخدر.
- تغيير ديدگاه‌ها و نگرش‌ها در ارتباط با موادمخدر.
- تبيين ارزش‌ها به منظور ياري دادن به دانش‌آموزان در جهت اتخاذ تصميم در رابطه با مواد مخدر.
- كمك به بلوغ و ثبات عاطفه دانش‌آموزان به منظور كاهش انگيزه براي استفاده از موادمخدر.
- آموزش استفاده مسوولانه از موادمخدر قانوني.
اين اهداف در راستاي هدف كلي تربيتي و كاهش استفاده نادرست از موادمخدر است؛ اما بايد دانست افزايش دانش صحيح در مورد موادمخدر لزوما به هدف كلي سوء‌مصرف موادمخدر منتهي نمي‌شود، زيرا بسياري از رفتارهاي سوء‌آگاهانه است كه ناشي از ضعف اراده است اما قدر مسلم اين است كه افزايش دانش صحيح نيز يكي از عوامل تقويت اراده تقوي است.
آموزش‌هاي مطلوب با روش‌هاي مناسب
آموزش پيشگيري از اعتياد در مدارس زماني موفق خواهد بود كه از روش‌هاي مناسب ذيل استفاده شود:
روش اعطاي بينش: در اين روش سعي بر اين است كه تلقي آدمي از موادمخدر دگرگون شود. ايجاد دگرگوني در تلقي افراد از لوازم قطعي تغيير رفتار و اعمال آدمي است.
روش ترساندن: اين روش تقويت منفي بر اين نكته تاكيد دارد كه كاربرد نادرست انواع موادمخدر، عواقب ناخوشايندي دارد از جمله انواع بيماري‌ها، اختلال‌هاي عاطفي و...
روش زمينه‌سازي: طبق اين روش بايد شرايطي كه تسهيل‌كننده گرايش افراد به اعتياد است، از پيش به نحو مقتضي دگرگون شود.
روش تحريك ايمان: در اين روش محرك ايمان به خداست و كسي كه به خدا ايمان دارد، از نيروي بالقوه‌اي برخوردار است كه مظهر تحولات عظيم دروني خواهد شد و براين اساس فرد كمتر به اعتياد گرايش دارد.
روش مواجهه با نتايج اعمال: براساس اين روش بايد پيامدهاي اعمال افراد را به او نشان داد. پشتوانه اين روش حب ذاتي آدمي است. هنگامي كه فرد بيايد و ببيند كه پيامد عمل او زيان خودش را به بار مي‌آورد، نگاه جدي‌تري به مساله خواهد داشت.
روش مقابله با مشكلات: در اين روش فرد از طريق تمرين ايفاي نقش‌ها يا تكنيك‌هاي مشابه ديگر تلاش مي‌كند با مشكلات اجتماعي و رواني روبه‌رو شد، آنها را حل كندو به اهداف خود برسد. پيش‌فرض اين روش آن است كه افراد آشنا به راه‌هاي مقابله با مشكلات ارتباطي با ديگران كمتر در هنگام تنش به موادمخدر روي مي‌آورند.
روش ابراز توانايي‌ها: هر گاه انسان خود را توانا ببيند و بداند كه كاري از دست او برمي‌آيد، احساس سربلندي و عزت خواهد كرد ولي هرگاه خويشتن را ناتوان بيابد و ببيند كه كاري از او ساخته نيست، احساس سرافكندگي خواهد داشت و از آنجا كه احساس عزت با احساس ذلت قابل جمع نيست، براي تامين عزت در افراد بايد احساس عزت را به وجود آورد تا مجالي براي تكوين احساس ذلت نماند، زيرا افرادي كه داراي خودباوري ضعيف هستند بيشتر در معرض احساس نياز به استفاده از موادمخدر قرار دارند و در ضمن كمتر قادر هستند در مقابل فشار همسالان براي استفاده از موادمخدر مقاومت كنند.
روش عبرت‌آموزي: در اين روش موعظه بر محور خود فرد نيست، بلكه با نظر ديگران شكل مي‌گيرد. خواه اين ديگران از پيشينيان باشند يا از همراهان، در اين روش مي‌توان از زبان قصه استفاده كرد تا بر نفوذ و جاذبه آن بيفزايد و سرنوشت كساني كه قدم در اين راه برداشتند به تصوير بكشند تا مايه عبرتي باشد بر ديگران، چرا كه تجربه ديگران درس عبرتي براي افراد ديگر است.
دروسي براي پيشگيري از اعتياد در مدارس
در نهايت و در راستاي پيشگيري از اعتياد، بايد به فرزندان و دانش‌آموزان خود در مدارس اين نكات را آموزش داد:
تاريخچه مصرف مواد مخدر در ايران و نقش استعمارگران
شناسايي انواع موادمخدر به خصوص مواد مخدر جديد و صنعتي
آسيب‌شناسي اعتياد
نشانه‌شناسي اعتياد
عوارض ناشي از مصرف طولاني موادمخدر
ايجاد نگرش منفي نسبت به استعمال مواد مخدر و تغيير نگرش دانش‌آموزان نسبت به معتادان
نحوه دوستيابي سالم
نحوه مقابله با فشارهاي گروه همسالان و دفاع از تصميمات خود در گروه و استقلال در گروه
نحوه برخورد با والدين
نحوه برخورد با آلام، دردها و ناراحتي‌ها.
همچنين لازم است دانش‌آموزان اين دروس مهم را ياد بگيرند:
- اعتياد مانند بيماري‌هاي ديگر قابل درمان است؛ اما به دشواري.
- معتادان نياز به حمايت همه جانبه دارند.
- مصرف تفريحي مواد مخدر دروازه ورود به اعتياد است.
- براي تسكين درد نبايد خودسرانه از موادمخدر استفاده كرد.
پس بدانيم كه براي پيشگيري از اعتياد امروز بايد به سراغ آموزش و مدارس رفت كه فردا دير است و نگذاريم عفريته اعتياد مجالي براي خودنمايي داشته باشد.
________________________________________
مهدي خليلي