خوزنا : از خاك جبهه تا ريزگردها
چهارشنبه، 4 بهمن 1396 - 22:37 کد خبر:74860
نميدانم چرا بعضيها عين خيالشان هم نيست. فكري كنيد. دست از تعارفات برداريم. اگر مردم ارزش دارند پس نفس كشيدنشان نبايد بيارزش شود
گاهي براي خنده دلم تنگ ميشود / گاهي دلم تراشهاي از سنگ ميشود / گاهي تمام آبي اين آسمان ما / يكباره تيره گشته و بيرنگ ميشود / گاهي نفس به تيزي شمشير ميشود/ از هر چه زندگيست دلت سير ميشود / گويي به خواب بود جوانيمان گذشت / گاهي چه زود فرصتمان دير ميشود. (قيصر امينپور)
ايران من سلام. صحبت از مردم شريف خوزستان به ميان آمد و سؤال رسانه از من حقير. اصحاب رسانه ميدانند كه از مصاحبه به دورم شايد در اين چهار دهه بعد از انقلاب چهار، پنج بار با دوستان مطبوعاتي به گپوگفت نشستهام. سخن از مردم خونگرم جنوب است و خوزستان غبارگرفته چند ساله اخير و معضلاتي كه همشهريهاي عزيزم با آن دست به گريبانند. چه بگويم از اين آب و خاكي كه از سراسر ايران مردمي شريف در جنگ هشت ساله با خونشان مطهرش كردند و شهيدان به امانت سپردند و رفتند. نفس دادند تا ما نفس راحت بكشيم. تا چند سال پيش تنها موردي كه ذهن مرا مشغول خود كرده بود وضعيت معيشتي مردم بود اما در اين سالها با آب و هواي خاك گرفته نفس مردم جنوب هم در نميآيد. آيا اين حق خوزستان و مردم بومي اين خطه است؟ خوزستاني كه در طول تاريخ زخم خورده چرا بايد باز هم زخم بخورد و مجروح بماند؟ مردمي كه در جنگ جگر گوشههاي خود را تقديم كردند سزاوار اين زندگي امروزي هستند؟ رسمش اين نيست كه اينطور زندگي كنند، بيمعرفتي است.
بايد جواب مردم را درست و شفاف داد. در اين آب و هواي تأسفباري كه نفس ميكشند نه فقط سلامتي، وجوه ديگر زندگيشان را هم تحتالشعاع قرار خواهد داد و از مسئولان نااميد خواهند شد. آدم دلش به درد ميآيد. ما در خوزستان بزرگ شدهايم؛ نفس كشيدن پدران و مادران و خواهران و برادران و كودكانمان را در آن آب و خاك آلوده در جنگ ديدهايم و اثرات دردآور آن دوران را. حالا نظارهگر اين مقطع زماني هستيم كه مردم حتي نفس نميتوانند بكشند. اگر از اين درد بميرم ملالي نيست. اما نميدانم چرا بعضيها عين خيالشان هم نيست. فكري كنيد.كاري كنيد من، از اين فشار رواني متنفرم. دست از تعارفات برداريم. اگر مردم ارزش دارند پس نفس كشيدنشان نبايد بيارزش شود. هيچكاري از دست من حقير بر نميآيد حرف زدنمان هم فقط و فقط احترام و قدرشناسي از نجابت خوزستانيهاست.
هنرمندان چهرههاي شاخص و فرهيختگان و چهرههاي محبوب كشور در بزنگاهها با خردجمعي كارهاي بزرگي انجام دادهاند. ما از زخم يك جغرافيا و مردمش حرف ميزنيم نه از سياست و متعلقاتش. بايد اينها از هم جدا بشود تا دردي از مردم را بتوانيم حل كنيم. خواهش ميكنم صداي حقير را به همه برسانيد: به اين مردم احترام بگذاريد. مسئولان، مسلمين، ايرانيان! به داد اين مردم برسيد؛ از مردمي حرف ميزنيم كه مثالش زن باردار مادر دو شهيد و آزاده مادر شهيدان پورحيدري است كه از مناطقي كه زير گلوله دشمن بود تا پايان جنگ بيرون نرفت. ما خاك آلوده شيميايي جنگ هشت ساله را استشمام كرديم و نبايد آلودگي ريزگردها را هم استشمام كنيم. مگر ميشود خوزستان را فراموش كرد؟