خوزنا : قصه زناني كه با لباس محلي در اداره كار ميكنند
پنجشنبه، 27 اردیبهشت 1397 - 17:04 کد خبر:77764
بسياري از اهالي هرمزگان در كوچه و خيابان لباس محلي نميپوشند اما در محلههاي قديمي مانند سورو و پشت شهر، همچنان لباسهاي بندري رونق دارد. «به ما گفتند هندي. ما خنديديم و گفتم بندري هستيم نه هندي.» سارا از خاطره سالهاي دورش ميگويد. از روزي كه دوستانش از اصفهان به هرمزگان آمدند و در ميهماني بندريها بعد از ديدن لباسهايشان به آنها گفتند هندي و وقت برگشتن به اصفهان هم هركدام لباسهاي خوشرنگ و لعاب بندري را خريدند و با خودشان بردند.
به گزارش روزنامه شهروند، حالا سارا ميگويد فكرش را بكنيد از اين به بعد هركس به ادارهاي در هرمزگان ميآيد زناني را ببيند با لباسهايي رنگي و چادرهاي بندري. او استاد دانشگاه بندرعباس است و از وقتي خبر صدور مجوز استفاده از لباسهاي بندري در ادارههاي هرمزگان صادر شده حس دوگانهاي دارد و نميداند استفاده از لباسهاي محلي هرمزگان در ادارات چه اثري خواهد داشت.
هنوز اين اتفاق در ادارات اين استان عملي نشده، اما از اين به بعد زنان ميتوانند با پيراهنهاي كمرچين و شلوارهاي دمپاتنگ زريبافي شده سركار حاضر شوند و سارا معتقد است اگر زنان بخواهند از اين لباس استفاده كنند بايد تغييراتي در بخشنامههاي فعلي ادارات درباره پوشش داده شود تا آنها بتوانند بدون هيچ تغييري اين لباسها را در محل كار بپوشند«زنان اغلب از اين لباس در ميهمانيها استفاده ميكنند. اين لباس سرشار از رنگ است و اگر قرار است به تركيب لباس، جنس پارچهها و رنگشان دست زده نشود، ميتوان از آنها در ادارهها استفاده كرد. در غيراين صورت بهتر است براي ميهمانيها از آن استفاده شود تا به مرور زمان تركيبش تغيير نكند و حرمتش حفظ شود و اين درحالي است كه استفاده از چادر بندري هم به خاطر شيوه خاصي كه پوشيده ميشود براي بسياري سخت است»
سارا نخستينبار وقتي ١٢ساله بود لباس بندري پوشيد. چادر بندري كِرم و پيراهن قرمزش را هنوز به خاطر دارد و بعدها هم هيچ ميهمانياي بدون لباس بندري برگزار نشد«به دانشجويانم ميگويم تا ميتوانيد از لباسهاي محلي استفاده كنيد و زبان محلي را فراموش نكنيد. اين تنها راه مقابله با فراموشي و از ياد بردن است.»
هرچند ديگر بسياري از اهالي هرمزگان در كوچه و خيابان لباس محلي نميپوشند اما در محلههاي قديمي مانند سورو و پشت شهر، همچنان لباسهاي بندري رونق دارد و زنان با رنگهاي شاد در كوچه و خيابانها ميگردند. در محلههاي قديمي با ساكنيني ساحلنشين «بندريهاي اصيل آنجا زندگي ميكنند. آنجا پر از رنگ و روشني است.»
لباسها از كمد بيرون ميآيند
بايد لباسهايشان را از كمد بيرون بياورند. ديگر قرار نيست پيراهنهاي كمرچين و شلوارهاي زريدوزي شده و شالهاي رنگي فقط در ميهمانيها استفاده شود. قرار است زنان بندر هر روز در ادارهها لباسهاي رنگي و روشنشان را بپوشند. عليرضا درويشنژاد، مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي هرمزگان گفته وزير فرهنگ و ارشاد و استاندار هرمزگان موافق استفاده زنان كارمند و فرهنگيان استان از لباس محلياند و آنها هر زمان كه خواستند ميتوانند لباسهاي محلي بپوشند و سركار بروند. سيدعباس صالحي هم در جديدترين اظهاراتش اعلام كرده كه زنان استانهاي هرمزگان، كردستان، كرمانشاه، آذربايجان غربي و شرقي، مازندران، سيستانوبلوچستان و ساير نقاط ايران ميتوانند با لباسهاي محلي خود در مدارس، ادارات و دانشگاهها حاضر شوند. هرچند سالها پيش از اين اظهارات، حميرا ريگي فرماندار قصرقند، نخستين زني بود كه از لباسهاي محلي بلوچي در محيط كار دولتي استفاده كرد و آستينهاي سوزندوزي شدهاش نظر بسياري را جلب كرد. او در سالهاي اول شروع به كار و حتي زماني كه بخشدار چابهار بود هم لباس محلي بلوچي ميپوشيد.
به جز اين بخشنامه كه نخستينبار خبرش از هرمزگانيها شنيده شد، مهدي نويد دبيركل شورايعالي آموزشوپرورش سال گذشته گفته بود كه مصوبهاي براي الزام پوشيدن يك نوع لباس در مدارس وجود ندارد و تنها مصوبه برخي ضوابط است كه آن را براي دانشآموزان دختر و پسر تعيين كردهاند و اختيار پوشيدن لباس محلي به شوراي آموزشوپرورش استانها واگذار شده«به همين دليل بسياري از همكاران ما در شهرهاي مختلف دانشآموزان را به پوشيدن لباسهاي متنوع و بومي تشويق ميكنند.»
اين لباس جزيي از وجود ماست
رويا خبر را كه شنيد خوشحال شد و به فكر لباسهاي بندرياش افتاد كه همه اين سالها در كمد خاك ميخورند و فقط براي ميهمانيها از آنها استفاده ميكند «هرچند حالا كه فكرش را ميكنم پوشيدن اين لباس هر روز سر كار و با وجود آب و هواي بندر كمي سخت است، اما شنيدن اين خبر برايم خوشحالكننده بود.» او كارمند شركتي خصوصي زيرمجموعه كشتيراني است و ميگويد هنوز كسي در اداره آنها به لباس محلي تن نداده و حتي در كوچه و خيابانهاي شهر هم كساني را كه لباس محلي بپوشند كم ميبيند. «بيشتر زنان از چادر بندري استفاده ميكنند. پيراهني ساده زير چادر ميپوشند و بعد چادر بر سر ميگذارند»
رويا همه بخشهاي لباس بندري را دوست دارد. پيراهن و شلوار و برقعاش را. اما از همه آنها بيشتر كلاههاي خاصي را دوست دارد كه زنان زير روسريهايشان بر سر ميگذارند. كلاههايي كه استفاده از آنها خيلي كم شده و رو به فراموشي است.
«اصالتا شيرازيام اما بيشتر از دهسال است كه در بندر زندگي ميكنم. هركسي ميپرسد اهل كجايي ميگويم بندريام. اينجا بزرگ شدهام و زندگي اينجا را دوست دارم.» رويا در سالهايي كه در شيراز زندگي ميكرد هم لباسهاي بندري را ديده بود و دوستشان داشت و نخستينبار براي اجراي موسيقي در همايشي در بندرعباس لباس هرمزگاني پوشيد«سالهاست موسيقي كار ميكنم و نخستينبار روي صحنه لباس بندري پوشيدم. حس ميكردم اين لباس جزيي از وجودم است. روي صحنه سرشار از خوشي بودم.» او ميگويد براي كساني كه تجربه پوشيدن اين لباس را نداشتهاند، استفاده از آن سخت است. لباس گراني است كه روش پوشيدن خاصي هم دارد و همين موارد ممكن است استفاده از آن را در ادارات دچار مشكل كند«با وجود همه اين مشكلات اميدوارم اين اتفاق بيفتد و زنان در ادارهها از لباس محلي استفاده كنند.»
مريم نظرش متفاوت است. او كارمند دانشگاه آزاد بندرعباس است و ميگويد هرچند لباس آنها لباس قشنگي است اما براي استفاده در اداره مناسب نيست. او ميگويد لباسهايشان مجلسي است. با طرحها و رنگهاي شاد و سنگين كه دست و پا را براي كارها ميگيرد و نميتوان با آنها راحت بود«هرچند ايده جالبي است اما اميدوارم اجباري نشود چون من با لباسهاي فرم فعلي احساس راحتي بيشتري دارم.»