خوزنا : چرا مردم تركيه برخلاف ايراني‌ها دلار‌ها و طلايشان را در جنگ اقتصادي فروخته اند؟!
چهارشنبه، 24 مرداد 1397 - 18:39 کد خبر:79512
حال بايد به اين پرسش پاسخ داد، چرا مردم تركيه تا اين اندازه براي جلوگيري از كاهش ارزش پول ملي شان تلاش مي كنند و در حالي كه مي توانند با نگه داشتن دلارهايشان و يا خريد بيشتر اين ارز، به سود و ثروت بيشتري دست يابند، آنها را در راستاي حمايت از اقتصاد كشورشان مي فروشند؟ چرا مردم اين كشور به راحتي درخواست اردوغان براي فروش دلار و طلا را اجابت مي كنند و در جنگ اقتصادي پشت دولتشان مي مانند؟


بروز تنش اخير بين آنكارا و واشنگتن بر سر محكوميت حبس كشيش آمريكايي در ازمير و اقدام متقابل دو كشور در تحريم وزراي كشور و دادگستري همديگر، نگراني هايي در بازارهاي مالي و پولي تركيه ايجاد كرده و موجب افزايش نرخ ارز در اين كشور شده است.

مصطفي نجفي ـ به گزارش «تابناك»؛ با كاهش ارزش پول ملي در تركيه، مقامات اين كشور و از جمله رجب طيب اردوغان از مردم خواستند با فروش دلارها و طلاهاي خود از كاهش ارزش پول ملي جلوگيري كنند.

پس از اظهارات رجب طيب اردوغان، رئيس جمهور تركيه ـ كه طي چند روز گذشته به جنگ اقتصادي آمريكا عليه تركيه اشاره كرده و از مردم خواسته بود تا دلارها و طلاهاي خود را از خانه‌هاي خود بيرون آورده و به لير تبديل كنند ـ كمپيني در اين خصوص در آنكارا به راه افتاده است.

چرا مردم تركيه برخلاف ايراني ها دلارها و طلايشان را در جنگ اقتصادي فروخته اند!؟

همراه با دعوت رجب طيب اردوغان از مردم تركيه، مبني بر فروش دلارها و طلاهاي خود براي افزايش قدرت پول ملي كشور، مردم استان‌هاي مختلف اين كشور با هجوم به صرافي ها در حال فروش دلارهاي خود و تبديل آن به لير (واحد پول تركيه) هستند.

در همين راستا، انجمن آنكارايي‌‌ها (AHİD) اعلام كرد، از فراخوان اردوغان براي اين موضوع حمايت مي‌كند.

هيلمي يامان و اعضاي انجمن با شعار «صاحب كشورت شو؛ دلار و طلايت را تبديل به لير كن»، بخشي از طلا و دلار خود را به ارزش 300 هزار لير تبديل كردند.

بنا بر اعلام خبرگزاري آناتولي، در استان «اديامان» در جنوب شرق تركيه، «اركان تورك اغلو» كباب‌فروش است و روي شيشه مغازه خود نوشته است: به هر فردي كه اقدام به تبديل دلار به لير كند، يك وعده مجاني كباب مي‌دهد.

آناتولي همچنين با يك گروه دانشجو گفت‌و‌گو كرده كه هر يك 100 دلار خود را به لير تبديل كرده‌اند. آن‌ها به خبرنگار آناتولي گفته‌اند، اگر هر دلار به 100 لير هم برسد، باز هم در كنار تركيه و اردوغان خواهند ايستاد.

در استان «دنيزلي» در غرب تركيه، جمعي از رانندگان ميني‌بوس، از كساني كه دلار خود را به لير تبديل كرده و رسيد آن را در اختيار دارند، كرايه نمي‌گيرند.

از سوي ديگر، گزارش ها حاكي از اين است كه پس از دستور اردوغان براي تحريم گوشي ها ايفون در تركيه، برخي از شهروندان اين كشور، گوشي هاي آيفون خود را شكستند!

حال بايد به اين پرسش پاسخ داد، چرا مردم تركيه تا اين اندازه براي جلوگيري از كاهش ارزش پول ملي شان تلاش مي كنند و در حالي كه مي توانند با نگه داشتن دلارهايشان و يا خريد بيشتر اين ارز، به سود و ثروت بيشتري دست يابند، آنها را در راستاي حمايت از اقتصاد كشورشان مي فروشند؟ چرا مردم اين كشور به راحتي درخواست اردوغان براي فروش دلار و طلا را اجابت مي كنند و در جنگ اقتصادي پشت دولتشان مي مانند؟

در مقابل، بدون اينكه تمايل و يا رغبتي به مقايسه دو كشور يا ملت ايران و تركيه داريم، مي خواهيم به اين پرسش پاسخ دهيم، چرا مردم ايران چنين درخواست هايي از سوي دولتمردان خود را اجابت نكردند و برعكس مردم تركيه به خيابان ها ريختند و به جاي فروش دلار و طلا، خريد را ترجيح دادند؟

پاسخ هاي متنوعي براي اين پرسش ها وجود دارد؛ اما چند پاسخ عمده را مي توان در اينجا مطرح كرد:

نخست اينكه، مردم تركيه به تصميمات اقتصادي دولت و مقامات سياسي و اقتصادي شان اطمينان دارند. اما در ايران مقامات سياسي و اظهاراتشان به مهم ترين عامل بي اعتمادي مردم تبديل شده اند و هرگونه درخواست از سوي مقامات براي همراه كردن مردم با تصميمات خود نتيجه عكس دارد! در واقع سرمايه اجتماعي در ايران بيش از هر زماني خدشه دار شده است.

دوم؛ آن ها به خوبي از تقويت خيره كننده جايگاه اقتصادي تركيه و بهبود معيشت خود توسط اردوغان و دولتش در يك دهه گذشته آگاهي دارند و قدردان آن هستند و موقعيت سخت كنوني را فرصت مناسبي براي حمايت ار دولت تركيه مي دانند.

سوم؛ در تركيه با ايجاد بحران ارزي، سلاطين سكه و ارزي كه از رانت هاي متنوع براي كسب سودهاي هنگفت ناشي از تلاطم در بازار سكه و ارز استفاده مي كنند وجود ندارد؛ حال آنكه در ايران، ما سلطان سكه و سلطان ارزهايي داريم كه مي دانند چه زماني قيمت ارز بالا و پايين مي شود و حتي خود نيز در بالا و پايين بردن نرخ ها نقش مستقيم دارند؛ سلاطيني كه خود به بسياري از بانك ها و سياسيون وصل هستند! در چنين شرايطي و با وجود اين سلاطين، چگونه بايد انتظار داشته باشيم مردم ايران نيز به مانند مردم تركيه رفتار كنند!؟

چهارم؛ چرا مردمي كه روزي طلاها و لوازم خانگي خود را براي كمك به رزمنده هاي جبهه و جنگ مي فروختند، اكنون در يك جنگ ديگر، طوري ديگر عمل مي كنند؟ به اين دليل كه اين مردم رزمنده اي، فرمانده اي و خط شكني در جبهه جنگ اقتصادي نمي بييند. به اين دليل كه از دل اين جبهه جنگ اقتصادي سلاطيني بيرون مي آيند كه يك شبه ثروت هاي كلاني را با استفاده از شبكه گسترده رانتي خود به دست مي آورند!

پنجم؛ ملت تركيه به آينده اقتصاد كشورشان اميد دارند؛ به سياست هاي اقتصادي دولت شان باور دارند؛ اما مردم و جامعه ايراني اميد و باورش تضعيف شده و خود را در يك آينده مبهم اقتصادي گرفتار مي بيند!

ششم؛ شفافيتي مالي و اقتصادي كه در همسايه شمالي وجود دارد و در كشور ما بسيار ضعيف است؛ مسأله اي كه بي اعتمادي در جامعه را دوچندان مي كند. 

در نهايت اينكه، مردم ايران همان مردمان دوران جبهه و جنگ هستند؛ همان ها كه غير از طلا و لوازم خانه شان براي كمك به جبهه هاي جنگ، خانه و كاشانه و خون و جانشان را دادند اما خاك ندادند و از كشور و سرزمينشان جانانه دفاع كردند و در يك جنگ نابرابر اين كشور را سربلند و پيروز كردند. آري، اين مردم با تفاوت هايي همان مردم هستند؛ ولي مسئولان و دولتمردان مان با تفاوت هايي هماني كه بودند اكنون نيستند!