خوزنا : هميشه ابلهان مقصر نيستند
جمعه، 18 آبان 1397 - 21:00 کد خبر:80740

تاليف : نويد قائدي(95.12.2) از متون قديمي كه شايد بخشي از درمان دردهاي خوزستان در آن نهفته باشد

    بگذاريد همين اول كار تكليف را با واژه ابله شرح دهم.ابله در اين نوشتار به كسي خطاب مي شود كه يا نمي داند و يا اينكه خيال مي كند خيلي چيزها را مي داند و علامه دهر است اما در واقع هيچ نمي داند.پس واژه را آنچنان سخت و پيچيده و خدايي ناكرده بي ادبانه سوء برداشت نكنيد.ابله هر كسي يا گروهي مي تواند باشد كه امورات مردم را به دست گرفته اما به هزاران دليل غير موجه و بدليل ندانستن و نداشتن توان و تخصص با اتلاف منابع و سرمايه مردم به آنها و يا شهر و استان و حتي كشور خود جفا مي كند.اين فرد از يك نماينده شورا تا نماينده مجلس يا مسئول استاني و دولتي و.... مي تواند باشد.

حال بگذاريد برويم سر موضوع خودمان ،كافي است اين روزها به درد دلهاي مردم كوچه و خيابانمان گوش دهيم. از زمين و زمان گله دارند.همه متفق القول بر اين تاكيد دارند كه حقوق شهروندي آنان رعايت نمي شود و به گونه اي كه در شان و شخصيت آنان است با آنان رفتار نمي شود.منظور بنده شهر خودمان اهواز است.البته اين گلايه هاي سمت و سوهاي مختلفي دارد.بعضي از خورده گيري ها به خود مردم بر مي گردد.مواقعي كه در رانندگي كردن به حقوق هم احترام نمي گذاريم و ديگر عامل خارجي مقصر نيست و اين خودمان هستيم كه بر خودمان جفا مي كنيم كه قطعاً اين رفتارها ابلهانه است.

بگذاريد به گونه ديگر به موضوع نگاه كنيم،اگر امروز از آسمان خاك و گرد و غبار بر سرمان مي ريزد و در اين مصيبت چندين ساله كه به هزاران دليل شروع شده و دوام يافته و اين روزها هم به طبع آن آب و برق و تلفن شهر قطع مي شود درست است كه عوامل جوي بازيگران اصلي اين صحنه جرم هستند اما بي تدبيري و بي مسئوليتي تعدادي از مديران چه در استان و كشور مشهود و هويدا است.چرا كه اين پديده سال هاست در حال وقوع است و طي اين سالها متاسفانه كارهاي اصولي و ريشه اي انجام نشده است و بيشتر در حد شعار باقي مانده اند،موضوعي مانند نبود ژنراتور برق در تصفيه خانه هاي شهر اهواز كه ديگر جز ملزومات است و قطعا يك بي تدبيري محض است.حال بياييد موضوع را از زاويه ديد و عمل مردمي مردم  بنگريم كه بيشتر هدف ما هم همين نگاه و ديد مردمي است نه ارائه ضعف هاي اجرايي كه زيادند ، لذا مشاهده مي گردد كه مردم دچار ياس و نااميدي شده اند.

و اين ياس و نا اميدي به امور شهري و شهروندي خود مصيبت عظمايي است كه رفع اين سوء نگاه و برداشت زمان بسيار خواهد برد و اصلاً طاقت فرسا است.در چنين حالتي است كه مردم اعتماد و اميد خود را به اصلاح امور از دست مي دهند.اثرات مهيب تر آن در نيامدن پاي صندوق هاي راي مانند مجلس و شوراي اسلامي و شوراها و... قابل مشاهده است.اين نيامدن يعني نااميدي و بي تفاوتي و نارضايتي در برابر امور جاري و معيشتي و اقتصادي و اجتماعي كه بنظرم سم مهلكي براي تسليل و ادامه بر اين چرخه باطل است.

اگر نيامدن مردم و روشنفكران يعني كساني كه موتور محرك توليد فكر و انديشه و روشنگري در ميان مردم هستند(روشنفكر از هر قشر و طبقه اي مي تواند باشد و اين روشنفكر است كه با داشتن افق هاي ديد فراخ و آينده نگر مي تواند به مردم روشنگري نمايد تا راه توسعه و سعادت را بيابند و دهها توصيف ديگر دارد كه از حوصله اين نوشتار خارج است) در پاي صندوق هاي راي اتفاق افتد آن وقت است كه راه بر كساني هموار مي شود كه ممكن است توانايي و بصيرت و تخصص و اخلاق حسنه و خدايي ناكرده افراد منفعت طلب باشند و شرايط و وجاهت لازم براي قرار گيري بر مستند هاي تصميم گيري و تصميم سازي را نداشته باشند(گرچه افراد بايد طبق قانون از حداقل شرايط لازم برخوردار باشند اما بحث ما انتخاب اصلح و بهرين ها است كساني كه مي توانند موتور محرك توسعه و آباداني و توسعه همه جانبه جامعه باشند) و يا اينكه افراد ضعيف بر اين مسند ها قرار گيرند.پس دوسويه مردم و روشنفكران هر دو مقصر خواهند بود اگر شرايطي رقم بخورد كه افراد ابله يا همان كساني كه فكر مي كنند كه مي دانند اما نمي دانند بر مسندهاي مهم قرار مي گيرند.


روي سخن ما اين است كه چرا به تعبير خودمان گاهي ابلهان فرصت جولان دارند و به خود اجازه مي دهند عليرغم اينكه مي دانند توان تصميم گيري و تصميم سازي و انجام امور را ندارند وارد عرصه هاي انتخابات يا ديگر امور شوند.جواب اين است كه اين افراد از خلا ميان ياس و ناميدي و بي تفاوتي مردم و روشنفكران استفاده كرده و خود را به جامعه عرضه مي كنند.يا اينكه در فرآيندي جعلي اصلا خود را روشنفكر و منجي مردم و جامعه معرفي مي كنند و البته با ابزار دنياي جديد خود را در قالب يك هويت جعلي معرفي  مي نمايند.در دنياي اسمارت فون هاي امروزي و انواع شبكه هاي اجتماعي مي توانيد جولان اين افراد را با گذاشتن عكس هاي تبليغي و مطالبي كه اكثراً كپي و پيست و جعلي و در واقع دزدي مطلب هيتند خود را معرفي مي نمايند.

اما اگر در يك جلسه حضوري و عمومي و پرسش و پاسش آنها را خفت گير نماييد و چند سوال ساده مطرح كنيد متوجه مي شويد كه چيزي براي ابراز ندارند و ماهيت پوچ و تهي آنان هويدا مي گردد و اتفاقاً تعداد زيادي از اين افراد از جامعه و مردم و محيط هاي علمي و كارشناسي فراري هستند، چون نه اعتماد به نفسي دارند و نه چيزي براي عرضه دارند كه از هويت ساختگي خود دفاع نمايند و تنها اتفاقي كه براي آنان مي افتد رسوايي است.

نگارنده راه مقابله با ابهان را كه طمع به تصاحب بسياري از مراكز تصميم گيري و تصميم سازي گرده اند را بينايي و بصارت مردم و اداي به تكليف در روشنفكران حقيقي مي داند. بايد از دنياي مجازي و صرفاً شعاري خارج شوند. افراد مدعي را به ميدان واقعي فراخوانند و در اين ميادين واقعي آنها را محك زنند و نقد نمايند تا عيار آنها هويدا گردد.چون روشنفكران نماها فقط در دنياي مجازي و محيط عوام زده و پوپوليستي است كه فرصت جولان دارند و دستشان براي غوغا نمايي باز است.

در واقع در پشت پرده اين مدعيان گاهي فرزند و خواهر و برادر يا فاميل هاي سببي و نسبي با صنعت كپي و پيست در حال انتشار مطالب بنام آنها هستند و حقيقتي بنام روشنفكر و منجي و... وجود ندارد. اين افراد جعلي از مواجهه با افراد با سواد و بصير و كارشناس و روزنامه نگاران و روشنفكران حقيقي و... ترس دارند.پس يادتان باشد كه روشنفكران جعلي اين روزها بيشترين زورشان را بر دنياي مجازي  و محيط هاي عوام زده و محافل فرصت طلب و قوم گرا و ....گذاشته اند.پس راه مقابله با عوام زدگي تقويت روشنفكري حقيقي است و در همين روشنگري هاي حقيقي است كه افراد جعلي ضعيف مي شوند  و موضوعيت خود را از دست مي دهند.

روشنفكران حقيقي شايد نتوانند در دنياي مجازي حرفشان را به گوش مردم برسانند كه البته هم نمي توانند،وقتي كه فلان فرد روزانه توسط عوامل خود صدها مطلب تبليغي و غير واقعي با ذكر انواع القاب و عناوين مي فرستد در اين سيل خروشان مطالب كدامين شهروند امكان خواندن مطالب روشنگرايانه روشنفكران را دارد و به همين دليل است كه صداي آنان به گوش مردم نمي رسد.لذا بايد فكري كرد و مردم هم تلاش نمايند راههاي ارتباطي خود را با روشنفكران و روشنگران حقيقي بيابند تا خدايي ناكرده در گرداب مطالب جعلي گرفتار نشوند كه نوع عرضه روشنفكران و يافتن مردم موضوع بسيار مهم و اساسي است.


    دوستان عزيز و فرهيخته و كساني كه نگران شهر و استان خود هستند بايد دوباره و با جد دست به دامن روشنفكران مردمي شوند تا اين افراد بيايند و ميدان داري كنند و فرصت طلبان را به عقب برانند، مجدد تاكيد مي كنم كار سختي است اما بهترين راه براي رسيدن به روش صحيح انتخاب كردن و نظارت كردن و تعالي و پيشرفت جامعه در حال حاضر همين است.و اگر بخواهيد فقط در زمين مجازي كه روشنفكران جعلي ساخته اند بازي كنيد  قطعا بازي را باخته ايد و يادتان باشد كه همين دنياي بي خردي حقيقي و مجازي است كه به افراد غير لايق و ناكارآمد و نادان و ابله اعتماد به نفس كاذب داده است.در پايان كلام شعر زير را تقديم مي كنم:
ز پيدايي هويدا در هويداست
ز پنهاني نهان اندر نهان است

من ا.. التوفيق