خوزنا : توسعه نيافتگي خوزستان هم ريشه حاكميتي دارد و هم ريشه مردمي
شنبه، 25 اسفند 1397 - 12:23 کد خبر:82571
اگرچه در حوزه علوم انساني و عوامل مرتبط به انسان و زندگي اجتماعي آن نمي توان مانند علوم طبيعي با قاطعيت رابطه علت و معلول بين پديده ها ايجاد كرد ولي به طور نسبي مي توان در تحليل پديده هاي اجتماعي روابط علت و معلولي پيدا كرد


اگرچه در حوزه علوم انساني و عوامل مرتبط به انسان و زندگي اجتماعي آن نمي توان مانند علوم طبيعي با قاطعيت رابطه علت و معلول بين پديده ها ايجاد كرد ولي به طور نسبي مي توان در تحليل پديده هاي اجتماعي روابط علت و معلولي پيدا كرد،با اين مقدمه به طور نسبي موانع توسعه نيافتگي استان خوزستان را بايد در دو حوزه حاكميتي و مردمي جستجو كرد.
درحوزه مردمي ريشه توسعه نيافتگي خوزستان را مي توان ناشي ازمسائل فرهنگي و نگرش حاكم در جامعه دانست كه تاثير بسزايي در توسعه نيافتگي استان دارد.
تضارب آراء قوميت هاي مختلف در استان، شكل گيري اداره استان بر اساس گرايش هاي قومي و نژادي يكي از اساسي ترين عوامل توسعه نيافتگي استان خوزستان است. زيرا موضوع انتخابات و به تبع آن انتصابات و در نهايت عملكرد ها با رنگ و بوي قوميتي، بر شايستگي ها، الويت ها و نيازها تقدم دارند. به طور مثال؛ در انتخابات شوراهاي اسلامي شهر، مهمترين معيار انتخاب اعضاي شوراي اسلامي شهر، گرايش هم قوميتي، هم زباني است. توانايي‌ و تجارب، تخصص و سلامت افراد در اولويت‌هاي بعدي قرارمي‌گيرد. متاسفانه اين موضوع در حوزه انتخاب شهردار و مديران شهرداري و متعاقب آن تخصيص اعتبار به موضوعات شهري نيز ملاحظه مي‌شود به طوري كه اعضاي شوراي شهر رفع مشكلات هم محله اي ها ، هم طايفه اي ها و...را بر اولويت ها و نيازها اساسي شهر ترجيح داده ؛ با اعمال نفوذ براي تعداد محدودي پروانه، تخفيف،تقسيط ، تغييركاربري و... با همين گرايشات سليقه اي و به عبارتي اولويت‌ سليقه ها بر قانون صورت مي گيرد.
كه در نتيجه شاهد يك توسعه نامتوازن شهري هستيم.
بنابراين ساختار سياسي استان، بر اساس يك رابطه دو سويه شخصي و كٌلوني مربوط به طايفه ، هم زباني،هم شهري و... شكل گرفته و تصميمات نيز بر اساس همين ساختار اتخاذ مي شوند.

دومين عامل مردمي در توسعه نيافتگي خوزستان، نگرش مردم استان به موضوع توسعه است .
سابقه نفتي بودن استان خوزستان و صنايع جانبي پتروشيمي، گاز،نفت و... از قديم‌الايام باعث شده است كه تا صحبت از توسعه مي شود بحث نفت در اذهان شكل مي گيرد.
و هر پدر و مادري از روز آغاز تحصيل فرزندشان در مدرسه، آينده اي نفتي را براي آنها تجسم مي كنند ولي ساير ظرفيت‌هاي بي نظيرشان مانند صنعت و معدن، كشاورزي، دامداري، صيادي، توريسم و گردشگري و تجارت بازرگاني و... ناديده گرفته مي شود و اين نگرش امروز در حاكميت و مديران استان نيز تبلور يافته است زيرا اين مديران همان فرزنداني هستند كه آرزوي پدران و مادرانشان براي آينده شغلي فرزندانشان يك شغل نفتي بود و امروز اين موضوع كه ريشه اجتماعي نيز دارد در مديران ما به يك تفكر مديريتي تبديل شده و ساير جنبه هاي توسعه كمرنگ شده است.
به عنوان مثال ظرفيت تجارت و بازرگاني چذابه و در كنار آن توريسم دفاع مقدس، كشاورزي و شيلات در دشت آزادگان و هويزه در صورتي كه علمي و مدون مورد توجه قرار گيرند مي توانند هم باعث توسعه اين منطقه شوند و هم حجمي از ظرفيت هاي كاري در مركز استان را آزاد كنند، ضمن اينكه مي توانند باعث يك مهاجرت معكوس از مركز استان به اين منطقه نيز بشوند ولي اين ظرفيت ها در سايه تفكرات نفتي مديران استان مغفول واقع شده است.
يا مثال ديگر؛ ظرفيت كشاورزي، شيلات ، ترانزيت، تجارت و بازرگاني در شهرستان هاي ماهشهر و هنديجان كه زير سايه تفكرات نفتي ناديده گرفته مي شود مي توانست هم باعث توسعه منطقه شود و هم حجم زيادي از بيكاري اين مناطق را مرتفع نمايد.

در حوزه حاكميتي دلايل توسعه نيافتگي متعددي را براي خوزستان مي توان برشمرد:


نخست انتخاب ها و انتصاباتي كه براساس شايستگي صورت نمي‌گيرد و تحت تاثير مسائل سياسي،جناحي، قومي و گروه بندي هاي حاكم در استان صورت مي گيرد.
دوم: نگاه مديران استان به موضوع توسعه بيشتر يك نگاه كالبدي است تا زيرساختي و محتوايي. به طورمثال در بازسازي آبادان و خرمشهر ميلياردها تومان پول هزينه شد، ولي هنوز زخم هاي جنگ، بر چهره خسته خرمشهر مشهود است و تبعات آن يعني بيكاري ،توسعه نيافتگي ،حاشيه نشيني همچنان نمايان است زيرا در بازسازي خرمشهر، نگاه به توسعه بيشتر كالبدي بود تا زير ساختي، بازسازي خانه ها صورت گرفت ولي بازسازي زيرساخت‌هاي اقتصادي خرمشهر، ظرفيت بندري، صادرات و واردات آن احياء نشد. بنابراين همچنان رنگ فقر و توسعه نيافتگي و برچهره اين شهرها نمايان است .

بازسازي كالبدي آبادان وخرمشهر يا توسعه رنگ و لعاب دار ولي فاقد زيرساخت

با تصويب منطقه آزاد اروند متاسفانه باز هم اين نگرش ها تكرار شد و منطقه آزاد، مشابه قلكي است كه درآمدهاي آن صرف بازسازي كالبدي آبادان و خرمشهر مي شود. يعني زير ساخت هاي صادرات و واردات اين دوشهر كه فلسفه ذاتي تاسيس منطقه آزاد است مورد توجه قرارنگرفته است. بنابراين نوع نگاه مديران استان به توسعه در اين استان، يك نگاه تبليغاتي يا به عبارتي توسعه رنگ و لعاب دار ولي فاقد زيرساخت بوده و اين امر يكي ديگر ازعوامل توسعه نيافتگي استان است.


دولت، خانه يا مسافرخانه!

مديران ارشد استاني اعم از دولت هاي چپ و راست، دولت را مسافرخانه مي‌بينند نه خانه!
زيرا نوع برخورد انسان ها با خانه بعنوان جايي كه احساس مالكيت و تعلق نسبت به آن دارند با مسافرخانه كه يك محل براي استراحت موقت است متفاوت است .

ميزخدمت يا محلي براي طي دوران مديريتي!

بنابراين نوع نگاهشان به استان دردوره مديريت يك نگاه مسافرخانه اي است كه ميزقدرت خود را محلي براي طي دوران مديريتي خود و محل موقت استراحت مسافرخانه مي بينند بنابراين، اين موضوع باعث شده تا در مديريت خود به توسعه استان يك نگاه تبليغاتي و نمادين داشته باشند و آنرا فرصتي براي كسب رزومه، قدرت و شهرت بپندارند.
لذامي بينيم كه در حوزه توسعه شهري، به جاي اينكه شهرداران ومديران اولويت را شناخت و ايجاد زيرساخت هاي اقتصادي شهر قرار دهند هزينه ها را صرف كار هاي نمادين مانند پارك هاي محله اي، چراغاني و روكش آسفالت و... كرده كه به علت كيفيت نامناسب نيز داراي عمري كوتاه مي باشد و روز به روز شهرهاي ما بزرگ تر ولي فقيرتر مي شوند.
اگر چه خدمات شهري مهمترين وظيفه شهرداري هاست ولي شناخت ظرفيت هاي اقتصادي و ايجاد محلي براي درآمد پايدار و توسعه زيرساخت هايي مانند حمل ونقل عمومي، ترافيك و توسعه متوازن كه مهمترين عوامل توسعه شهري هستند عملاً زيرسايه كارهاي نمادين مغفول مانده است .

تداخل بيش از حد قوه مقننه در وظايف ذاتي قوه مجريه در خوزستان، يك از مهمترين دلايل توسعه نيافتگي خوزستان است

نفوذ بيش از حد قوه مقننه در وظايف قوه مجريه يكي ديگر از دلايل توسعه نيافتگي خوزستان است كه اين موضوع گرچه دركل كشور وجود دارد ولي در اين استان با شدت بيشتري مشهود است .
ترس مسئولين از حفظ پست هاي مديريتي و اعمال نفوذ پارلماني ها در وزراتخانه و فدا كردن مسئولين خوزستان توسط وزرا از ترس طرح سوال و استيضاح، يكي از بزرگترين مشكلات اين استان است و باعث شده تا مديران به جاي برنامه ريزي براي توسعه استان به فكر برنامه ريزي براي حفظ كرسي مديريتي خود باشند و بخشي از انرژي خود را صرف پاسخگويي به مطالبات پارلماني ها كنند.
البته اين موضوع در استان هاي ديگر هم وجود دارد ولي به دلايل زير كم رنگ تراست :
1 نمايندگان مجلس دراستان هاي توسعه يافته مانند اصفهان ،همدان و مشهد چنين نگاهي به موضوعات ندارند واگرهم داشته باشد به دليل مطالبه‌گري مردم و رسانه‌هاي محلي جرات اعمال اين تفكر را ندارند.
2 _ نگاه وزرا به استان ها ديگرنسبت به خوزستان متفاوت است. زير وزرا مي دانند جنس خواسته‌هاي نمايندگان استانهاي توسعه يافته با جنس خواسته هاي نمايندگان خوزستان متفاوت است .
بنابراين نوع برخورد آن ها با نمايندگان متفاوت است در استان هاي توسعه يافته به دليل ماهيت خواسته هاي نمايندگان، وزرا مجبورند با دادن امتيازات كلان و عمومي به نمايندگان كرسي خود را حفظ كنند ، ولي در استان خوزستان به دليل نوع و جنس مطالبات نمايندگان، فدا كردن يك مدير در خوزستان براي ساكت كردن نماينده توسط وزير مربوطه كاري كم هزينه تر و بسي راحت تراست تا دادن امتيازاتي كه مورد تقاضاي نمايندگان استان خوزستان نيستند .نتيجه اين نوع نگاه مشغول شدن نمايندگان به كارهاي تبليغي و نمادين مانند انتصابات سياسي و اقدامات تبليغي است كه شايد رضايت آني داشته باشد ولي مطلوبيت دائمي ندارند.

ناديده گرفتن توسعه روستايي وافزايش حاشيه نشيني شهرهاي صنعتي

3 _ ناديده گرفتن بحث توسعه روستايي و مهاجرت روستانشينان به حاشيه شهرهاي صنعتي يكي ديگر از علل توسعه نيافتگي استان است.

زيرا از يك طرف جمعيت فعال ،كم هزينه و مولد طبيعي را از دست داده ايم و از طرفي يك جمعيت مصرفي ،حاشيه نشين، بيكار و هزينه بر را توليد كرده ايم واين باعث شده تا دولت در استان هزينه هاي زيادي صرف اين بخش هاي حاشيه نشين نمايد ولي هيچ درآمدي از اين محل ها نداشته باشد.ضمن اينكه توسعه روستايي پشتوانه توسعه هركشوري است زيرا توليدات روستايي با كمترين قيمت تمام شده در كشورقرار مي گيرد نتيجه بخش عمده اي از اعتبارات به جاي اينكه صرف هزينه هاي مصرفي شود صرف توسعه زير ساخت ها مي شود.ولي متاسفانه اين موضوع در استان خوزستان به فراموشي سپرده شده است كه دلايل متعددي دارد از جمله:
• نفتي و صنعتي بودن استان در نتيجه گرايشات و نگرش هاي مردمي و حاكميتي به اين حوزه وكم رنگ شدن نقش روستا و روستايي در برنامه هاي توسعه اي.
• عدم هماهنگي ميان دستگاه هاي متولي توسعه زير بنايي وزارت كشور،بنياد مسكن و...
• عدم پيش بيني لازم موضاعات توسعه روستايي در برنامه هاي توسعه استان .
. فراموش كردن ظرفيت هاي توسعه روستايي استان مانند توريسم مناطق جنگي و مناطق چهار فصل استان ،ظرفيت صيادي و صنايع جانبي آن، ظرفيت كشاورزي و دامداري و صنايع جانبي آن
. مديريت ضعيف منابع آب و در نتيجه تخليه روستاها از سكنه به دليل كمبود منابع آب
و...
به هر حال اگر چه تلاشهاي زيادي در استان صورت گرفته ولي وضع موجود با آنچه كه بايد باشيم فرسنگ ها فاصله دارد،كه نياز نيازمنددمند بررسي و كالبد شكافي هر يك از موضوعات گفته شده توسط صاحبان علم و تجربه دارد و اميد است اين مهم محقق شود .

يادداشت : دكتر علي دژمان