رئيس دادگاه افزود: پرونده مذكور پرونده قتل خانوادگي است و ممكن است در آينده در جامعه اتفاق افتد و بايد همه براي اينكه در اين دادرسي نقش اصولي و بيطرفي و حقوق شهروندي به درستي رعايت شود و لازم است نماينده دادستان و اولياي دم و وكيل آنها اخلاق را رعايت كنند و مطالب خلاف وجدان عمومي سخن نگويند.
وي افزود: در اين جلسه زهرا نجفي و عليرضا بربري و آقازاده و مسعود استاد و معصومه رشيديان خبرنگار انصاف نيوز به عنوان مطلع در جلسه حاضرند و اولياي دم در جلسه حضور پيدا نكردند (البته مسعود استاد برادر مرحومه استاد در دادگاه حاضر است) و حاضر خواهند شد.
در ادامه جلسه دادگاه قاضي شهرياري نماينده دادستان با حضور در جايگاه در قرائت كيفرخواست پرونده اتهامات محمدعلي نجفي را اين گونه برشمرد و گفت: آقاي محمدعلي نجفي فرزند احمدعلي 66 ساله، بازنشسته با قرار بازداشت موقت به تاريخ 8 خرداد 98 متهم است: 1- مباشرت در قتل عمدي مرحوم ميترا استاد 36 ساله همسر خود با سلاح گرم، 2- حمل و نگهداري سلاح و مهمات جنگي غيرمجاز، 3- ايراد صدمه بدني منتهي به غيرفوت.
وي به قرائت ادامه متن كيفرخواست پرداخت و افزود: ساعت 12:30 روز 7 خرداد كلانتري 134 شهرك غرب در جريان وقوع قتلي در آدرس تهران - ميدان صنعت، نبش بلوار خوردين، طبقه 7 برج دوبرال، واحد 2701 قرار گرفت. بلافاصله بازپرس اكيپ جرم و تشخيص هويت و بنده در صحنه جرم حاضر شديم؛ مرحوم در وان حمام به قتل رسيده و آثار خونريزي از ناحيه پهلو و دست وي وجود داشت.
وي افزود:در بدو امر جسد مقتوله در وان حمام به نحوي كه سر به سمت جنوب و پاها به سمت شمال و آثار خونريزي از ناحيه سينه و پهلو وجود داشت.
وي گفت: حسب بازرسي كارآگاهان در منزل شخصي او مشخص شد كه آپارتمان مذكور بهم ريخته و حكايت در اسبابكشي در هفته گذشته داشته است. همچنين يك دست نوشته پيدا شد مبني بر اينكه در يك سال گذشته تلاش زيادي كردم تا بدون خونريزي و توافق مشكلات را حل كنيم اما هيچ راهكاري را مبني بر طلاق توافقي و گرفتن تمام حقوق خود نپذيرفت.
در اين دست نوشته تأكيد شده بود همسر دوم من بارها تهديد كرده بود با مردان اجنبي كه شما به آنها حساس هستيد همبستر خواهم شد و تا اين كار را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و شروع كرد به تماس گرفتن با مرداني كه در گذشته با آنها سر و سري داشته است. از نظر من مهدورالدم بودن وي ثابت شده بود و بارها مرا تهديد ميكرد تا اين روابط زشت را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و ديگر خسته شده بودم و بارها مرا مورد تهديد و توهينهاي زشت قرار ميداد.
شهرياري ادامه داد: متهم در اعترافات خود اعلام كرد كه، چون احساس ميكردم خانوادهام پس از اين موضوع تحت فشار قرار ميگيرند عنوان مهدورالدم را به كار بردم و به خاطر اين بود كه خانوادهام بتوانند از خود دفاع كنند.
وي تأكيد كرد: با كشف چنين دست نوشتهاي ما به اين استنباط رسيديم كه ممكن است آقاي نجفي قاتل باشد و لذا دستگيري وي در دستور كار قرار گرفت.
در اين جلسه بالشتي كه در حين ارتكاب جرم نجفي از اتاق خواب برداشته شده بود و با خود به سمت مقتوله برده و در زمان شليك گلوله به همراه داشت روي ميز نماينده دادستان قرار گرفت.
شهرياري افزود: در اين يادداشتي كه از سوي متهم به دست آورديم قيد شده كه برخي نهادها وارد قضيه شدند و در نتيجه عليرغم ميل من، ميترا استاد به عقد دائمي با مهريه هنگفت در آمد كه در اينجا قاضي به نماينده دادستان گفت اعلام برخي مطلب در دادگاه غيرعلني بايد باشد و شهرياري در پاسخ اعلام كرد كه اين مطلب در كيفرخواست آمده است.
شهرياري افزود: در اين يادداشت آمده مشكلات عميقتر ميشد و توهين و تهمت بارها به من ميزد و تهديدات به ارتباطات و فاش كردن مسائل بود و امروز كارش را يكسره كردم. اميدوارم خدا مرا ببخشد و از همه دوستان و آشنايان پوزش ميطلبم و تقاضاي عفو دارم. از باران عزيزم كه شش ماه است به دليل اين خانم از ديدنش محروم شدم پوزش دارم و از اين دستنوشتهها احساس شد كه دست به خودكشي زده و در نتيجه به منزل ولنجك دخترش و ويلاي لواسان رفتيم و بررسيها را آغاز كرديم اما آنجا نبود و از همه دوستان او پرسوجو كرديم اما خبري نداشتند كه در ساعت ۱۹ همان روز نجفي خود را به پليس آگاهي در خيابان وحدت اسلامي معرفي كرد.
نماينده دادستان افزود: در صفحه ۲۵ پرونده آمده كه خشاب از قبل پر بود ولي مسلح نبود. او (نجفي) گفته به سمت حمام رفته و اسلحه را مسلح كردم البته اشتباه كردهام و مرتكب قتل شدم و در مدت ۸ ماه عقد موقت و يك سال عقد دايم تماماً درگيري و جدل داشتيم و مدام به خانوادهام توهين ميكرد. مجموعه اين اختلافات وجود داشت حتي به درگيري فيزيكي و چند بار منجر به ضرب و جرح شد و حتي ميترا استاد چاقوكشي كرد و به او پيشنهاد طلاق دادم اما او گفت كه ميخواهم از تو و دخترت انتقام بگيرم.
شهرياري در تشريح روز حادثه از قول نجفي گفت: فرزندش محيا به مدرسه رفت و مقتوله شروع به فحاشي كرد و لباسش را در آورد و وارد حمام شد. اسلحه سازماني كه مسلح بود و يك بالشت را برداشتم تا سلاح ديده نشود و مقتوله جلوي وان بود و اسلحه را نشان دادم ترسيد. يك دست را روي شانهام گذاشت و گفت علي غلط كردم. يك تير نشانه رفت و چند تير زده شد و تير آخر به قلبش خورد و در وان افتاد. آنجا بود كه با خودم كلنجار ميرفتم كه خودكشي كنم يا نه. دو يادداشت نوشتم و به اتوبوسراني بيهقي رفتم و روانه قم شدم و حتي آنجا يكي مرا شناخت.
شهرياري تصريح كرد: با كسب چنين دستنوشتهاي چنين احتمال ميرفت كه آقاي نجفي قاتل باشد آثار پاشيدن خون تا درِ حمام و داخل وان قابل رويت بود همچنين آثار شليك چند گلوله به در و ديوار و ورود و خروج گلوله بر روي يك بالشت مشاهده ميشد.
نماينده دادستان تهران ادامه داد: دوربينهاي مداربسته نشان ميداد ساعت 11:43 روز قتل آقاي نجفي كيف كوچكي در دست دارد و در حال خروج از ساختمان است، قبل از خروج وي راننده وي آقاي فرهاد آقازاده به در واحد منزل آقاي نجفي مراجعه و دو عدد كيف را خارج كرد.
سرپرست دادسراي امور جنايي تهران به تحقيقات به عمل آمده از راننده آقاي نجفي اشاره كرد و گفت: فرهاد (راننده آقاي نجفي) در اظهارات خود ميگويد «ساعت 9:26 همان روز (روز وقوع قتل) نجفي تماس گرفت و گفت به آدرس بروم كه من ابتدا به پاركينگ ساختمان مذكور رفتم و پس از 3 بار تماس با آقاي نجفي، جوابي نگرفتم، سپس به مقابل واحد رفتم، زنگ زدم كه دكتر در را باز كرد و با دادن دو كيف به من، گفت «كيفها را نزد دخترش زهرا ببرم و از من خواست پايين ساختمان بايستم تا با من تماس بگيرد، ساعت 10:14 آقاي نجفي تماس گرفت و گفت كيف قهوهاي را بياور، كيف را به او دادم و مجدا به من بازگرداند كه من كيفها را نزد دختر آقاي نجفي بردم، نامهاي داخل آنها بود، سپس همراه با دختر آقاي نجفي به منزل آنها بازگشتيم كه پسر ميترا به هويت مهيار 16 ساله از پشت سر همراه ما وارد خانه شد، در اتاقها را باز كرديم كه در نهايت با جسد ميترا مواجه شديم، مهيار گفت بابا مادرم را كشته كه ساعت 12:28 با 110 تماس گرفتيم».
شهرياري خاطرنشان كرد: آقاي فرهاد آقازاده (راننده آقاي نجفي ميگويد) آقاي نجفي را در همان ابتدا با شلواركي خونين و پايي زخمي ديده است.
شهرياري افزود: نجفي در اعترافات خود نوشته به قم رفتم و كيفي كه در آن اسلحه بود را به امانتداري بردم اما مرا شناختند و گفتند ميتواني به داخل ببري. آنجا خواستند با من عكس بگيرند و تسليت هم گفتند اينجا بود كه فهميدم كه همه از ماجرا باخبر شدهاند و با يك سواري به ترمينال جنوب رفتم و سپس خود را به پليس معرفي كردم.
نماينده دادستان گفت: سلاح از قبل مسلح بوده ولي در تحقيقات اوليه متهم اعتراف ميكند كه قبل از حمام مسلح كرده بود. همچنين مشروبات مصرف نكرده است و دست نوشتهها را خودش نوشته است.
وي با اشاره به اعترافات متهم گفت: اختلافات خانوادگي انگيزه قتل اعلام شده و سلاح تا تاريخ ۲۹ مهر ماه ۹۴ داراي مجوز بوده است ولي تمديد نشده است و متهم به آن اعتراف دارد.
شهرياري ادامه داد: اظهارات شاهدان در زمان وقوع قتل وجود ندارد و كسي نبوده است فقط راننده متهم ميگويد زماني پس از جنايت مشاهده كرده كه پاي چپ نجفي خونآلود و از او علت را پرسيده و نجفي گفته با همسرم درگير شدم.
وي درباره آلت قتاله و نحوه كشف گفت:اسلحه مذكور به همراه شش فشنگ همراه و ۵ گلوله زده شده بود و سلاح در بدو امر گفته شده با مجوز بوده ولي تمديد نشده و همچنين سلاح به حرم برده شده است و در نتيجه دادرسي ۸ فشنگ در اين اسلحه تأييد و ۵ پوكه جنايي به دست آمده و سلاح از نوع جنگي و عيرخودكار بوده است.
دختر نجفي: بالشت روي جسد نبود
در اين جلسه زهرا نجفي با حضور در جايگاه گفت: بنده فرزند آقاي محمدعلي نجفي هستم و شهادت ميدهم و قسم ميخورم جز واقعيت چيزي نگويم. در ۷ خرداد آقاي آقازاده (راننده نجفي) به منزل ما آمد و دو كيف دستي به من داد و در يكي از آن نامهاي از پدرم كه شامل سه صفحه بود مشاهده كردم و به دليل اينكه پدرم در آن نامه از مردم ايران و فاميل و خانواده عذرخواهي كرده بود ترسيدم. نگران شدم و با همسرم تماس گرفتم و حدود ساعت ۱۲ تا ۱۲ و نيم به برج آرميتا محل زندگي پدرم رسيديم.چند بار آقاي آقازاده زنگ زد ولي كسي جواب نداد و بعد با كليد در را باز كرديم و قبل از ورود آقاي آقازاده باز هم همسر و پدرم را صدا زدند ولي صدايي نشنيديم و هيچ كس در را باز نكرد و ما نهايتاً وارد شديم. آقاي آقازاده اولين نفري بودند كه جسد را مشاهده كردند. بعد همسرم رفت و سپس من جسد را مشاهده كردم و در اين زمان پسر خانم استاد رسيد كه من از همسرم خواستم او را به بيرون ببرد تا اين صحنه را نبيند و سپس آقاي آقازاده سمت اتاق خواب رفت و در را باز كرد و يك دفعه گفت يا ابوالفضل و همسرم پشت سرشان رفت و با جسد مرحومه روبهرو شدند، شوكه شديم و به بدن ميترا استاد دست زدند كه سرد بود.
دختر شهردار اسبق تهران ادامه داد: من براساس نامهاي كه در آن نوشته شده بود انالله و انا اليه راجعون نگران شدم و فكر كردم ميخواهد خودش را بكشد و بيشتر به اين دليل رفتم. زماني كه همسرم به اورژانس زنگ زد متوجه نشده بود كه خانم استاد تير خورده و گفت كه حالشان بد شده و اورژانس از او خواست كه مرحومه را بخواباند و بعدش من عكس گرفتم كه اين خانم به حالت نشسته در وان افتاده بود و حتماً صداي ضبط شده ما خواهد بود و خود اورژانس مكالمهها را ضبط ميكند.
زهرا نجفي افزود: من يك عكس گرفتم و وقتي وارد شدم ديدم كه مرحومه خونآلود هست و اول متوجه نشدم كه او تير خورده و وقتي كه به درخواست اورژانس با همسرم شروع به ماساژ خانم استاد كرديم، ديدم سينه چپ او جاي گردي سوراخ است، پوكه دو تير آنجا افتاده بود و متوجه شدم كه خانم استاد تير خورده و به همسرم گفتم ماساژ ندهد.
وي افزود: آقاي آقازاده اولين نفر بود كه جسد را ديد و غير از من و همسرم كسي آنجا نبود. البته پسر مرحومه استاد از سمت اتاق دويد و شايد يك لحظه آن را ديده باشد. خون كف حمام و داخل وان بود ولي خون خشك شده بود.چون اورژانس به ما گفت كه خون خشك است.
قاضي از دختر نجفي پرسيد كه جسد كاملا برهنه بود؟ وي پاسخ داد بله جسد كاملا برهنه بود و يك حوله سفيد رويش بود.
قاضي از زهرا نجفي پرسيد: در عكس بالشت روي جسد افتاده است دليلش چيست كه او گفت: بالشت روي جسد نبود و كف حمام بودو قاضي در ادامه پرسيد كه بدن استاد خشك بود پاسخ داد بله. بدنشان خشك بود. وقتي من دست زدم ديدم خانم استاد سرد است.
قاضي از زهرا نجفي خواست با توجه به اينكه صحنه بهم خورده است صحنه جرم را تشريح كنيد كه زهرا نجفي گفت: جسد به حالتي بود كه دست سمت راستش مشت شده و پاي راستش از وان بيرون و گردنش خميده به سمت چپ بود و حالت نشسته بود و معلوم بود كه در وان افتاده است.
داماد نجفي:خانه دكتر را بلد نبوديم
در ادامه عليرضا ببري داماد 31 ساله نجفي كه به گفته خود كارمند و اهل تهران است با حضور در جايگاه گفت: حدود ساعت ۱۰ و نيم يا ۱۱بود كه همسرم به زنگ زد و من سريع خود را به خانه رساندم. ديدم آقاي آقازاده و خانمام بسيار پريشان هستند. همسرم گفت دكتر نامهاي داده و نوشته انالله و انا اليه راجعون. نامه طولاني بود همه آن را نخواندم اما پاراگراف آخر كه عذرخواهي و حلاليت كرده بود را ديدم. با دو ماشين به خانه دكتر رفتيم. حدود ۱۱ و ربع رسيديم. اول در زديم و من فكر ميكردم برعكس شده باشد، دكتر حالش خوب نباشد و خانم استاد در خانه باشد اما در باز نشد كه آقاي آقازاده كليد داشت. من و زهرا در چارچوب در ايستاديم و صدا ميكرديم كه در همين حين مهيار (پسر استاد) آمد و جزوهاي در دستش بود و چون تا حالا او را نديده بوديم فكر كرديم از اهالي ساختمان است اما وقتي شروع به صدا زدن كرد و آقازاده او را به ما معرفي و ما را به او معرفي كرد.
وي ادامه داد: در حمام باز شد و ديدم خون كف حمام ريخته است و مهيار داد ميزد بابا مامانم را كشته و ميخواست تو برود. كف حمام را ديد اما نگذاشتم به داخل بيايد و آقازاده او را به بيرون اتاق برد. من و زهرا وارد حمام شديم و زهرا گفت بدنش سرد است اما فكر كردم خودكشي كرده است. سوراخ روي سينه خيلي كوچك بود و به اورژانس زنگ زدم و شرح دادم و گفت او را صاف بخوابانيد اما خانم استاد به وان چسبيده بود و نميشد او را تكان داد. به همين دليل صاف صاف نشد.
وي بيان كرد: ماساژ دادن را تلفني انجام ميدادم كه ديدم از سوراخ خون ميآيد و به اورژانس گفتم گفت حوله يا دستمالي را رويش فشار دهيد. همين موقع زهرا گفت ول كن. تير خورده و چند دقيقه بعد اورژانس و پليس رسيد.
قاضي از او پرسيد چه كسي با اورژانس تماس گرفت كه پاسخ داد بنده.
قاضي مجدداً پرسيد آيا نامه را خواندهايد كه عليرضا ببري گفت: نامه را در سه برگ و ۶ صفحه ديدم اما كل نامه را نخواندم.
قاضي پرسيد چطور به خانه دكتر رفتيد كه او گفت ما خانه دكتر را بلد نبوديم و به همراه آقازاده به آنجا رفتيم و فكر كنم كه آقازاده به پليس زنگ زد و من نزدم.
ببري افزود: كف حمام خيلي خون بود اما در وان رد خون افتاده بود.
قاضي از او پرسيد آيا داخل اتاق بهم ريخته بود كه او گفت: كل خانه بهم ريخته بود و لباس خوني نديدم. بيرون حمام كمي خون بود.
قاضي در مورد اختلاف خانوادگي آنها پرسيد كه او پاسخ داد از اختلاف خانم استاد با خودمان بيشتر خبر داشتم و ارتباط ما قطع شده بود و فقط زهرا زنگ ميزد و حال دكتر را ميپرسيد اما ميدانستيم كه با ما اختلاف دارد.
قاضي كشكولي در مورد اين اختلاف پرسيد كه ببري گفت: من زماني كه اولين بار خانم استاد را ديدم در نمايش فيلمي در باغ كتاب بود و كنار دكتر با يك مانتوي سرخابي رنگ جيغ نشسته بود كه به مراسم نميخورد. به فاصله يك هفته بعد در مراسمي در برج ميلاد او را به همراه برادرش ديدم اما كاملاً محجبه. اين اختلاف پوشش و اينكه جلو مينشست برايم سؤال شد، از مدير عامل برج ميلاد پرسيدم و مرا پيچاند و پاسخ نداد. تا اينكه خانم استاد به من زنگ زد، در محل كارم بودم و صحبت خوبي نداشتيم و حتي به من گفت تا تو باشي درمورد زن مردم پرس و جو نكني. فكر ميكنم دليل مشكلش با من اين بود و قبلاً او را اصلاً نديده بودم.
قاضي از او پرسيد در صحنه جرم رنگ حوله چه بود و آيا بالشتي ديدهايد كه گفت: يك حوله سفيد رنگ رويش بود و اصلاً بالشتي نديدم. خانمم گفت گلوله خورده و بيرون وان دو پوكه مسي ديدم و در اين مدت با نجفي تماسي نداشتم اما ترسيده بوديم چون يكبار سابقه خودكشي داشت. ما در منزل مادر همسرم بوديم كه دكتر زنگ زد و گفت حالم خوب است و مي روم خود را معرفي كنم نگران نباشيد همه چيز درست مي شود. حدود ساعت ۸ و نيم شده بود كه به آگاهي رسيديم.
قاضي از او پرسيد چه كسي تلفن را در منزل جواب داد كه او گفت: زهرا وقتي فهميد دكتر است گوشي را روي بلندگو زد و صدايش را همه شنيدند.
قاضي به عنوان آخرين سؤال از او پرسيد آيا تاكنون متوجه وجود اسلحه شده بوديد كه ببري گفت: ميدانستم كه دكتر اسلحه دارد اما از نزديك نديده بودم و زهرا از همان ابتداي ازدواجمان در سال ۹۵ به من گفته بود.
راننده شهردار اسبق تهران:نجفي 2 كيف به من داد
در ادامه جلسه آقازاده راننده محمدعلي نجفي به دستور قاضي در جايگاه قرار گرفت و در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه از چه زماني آقاي نجفي را ميشناسيد، گفت: من از دوم يا سوم خرداد سال 97 با ايشان آشنا شدم و در شهرداري هم كار ميكردم و در اين يك سال كنار ايشان بودم.
وي در مورد جزئيات حادثه و مشاهدات خود گفت: آقاي نجفي ساعت 9:26 صبح با من تماس گرفت و پرسيد كجايي و گفتم بنياد هستم و او گفت فوراً بيا. وقتي به خانه وي رفتم دو عدد كيف يكي مشكي و ديگري قهوهاي رنگ به من داد و گفت دارم نامهاي مينويسم، پايين باش و وقتي زنگ زدم بيا بالا و نامهها را براي زهرا دخترم ببر.
وي افزود: حدوداً يك ربع بعد وي زنگ زد و وقتي بالا رفتم در كيف قهوهايرنگ نامه را گذاشت و به من داد. بنده در اين لحظه ديدم مچ پا و لباس آقاي نجفي خوني است، گفتم چه شده؟ گفت درگير شديم گفتم خانم استاد كجاست؟ گفت: بيرون رفته است.
راننده نجفي تصريح كرد: سپس بنده نامه را به خانه دختر آقاي نجفي بردم. وي نامه را ديد و دوباره به خانه اقاي نجفي بازگشتيم. چند بار زنگ زديم و كسي در را باز نكرد و كليد انداختيم و وارد شديم كه پسر ميترا استاد هم در اين لحظه حدود ساعت ۱۲ رسيد.
آقازاده گفت: پسر ميترا استاد پرسيد اينها كه هستند؟ كه من گفتم دختر و داماد آقاي نجفي هستند. سپس وارد خانه شديم و من سپس در حمام را باز كردم و يك پا را به داخل حمام گذاشتم و خانم استاد را ديدم و شوكه شدم و داد زدم و مهيار (پسر استاد) را بيرون كشيدم.
وي ادامه داد: در اين لحظه مهيار به سمت آشپزخانه دويد و من هم به سمت او رفتم دستش را از جيبش بيرون كشيدم چون ترسيدم بلايي سر خودش يا دختر يا داماد آقاي نجفي بياورد.
آقازاده ادامه داد: بنده ساعت 12:28 بود كه به 110 زنگ زدم. من گردن به بالا را از مقتوله ديدم. برهنه بود و يك پايش يعني پاي چپ تا خورده از وان بيرون بود.
وي در پاسخ به سؤال ديگر قاضي مبني بر اينكه وقتي ساعت 9:26 نجفي با شما تماس گرفت چه زماني به خانه وي رسيديد؟ گفت: ساعت 9:46 يا 9:47. اين ساعت تماس گرفتم جواب نداد و بالا رفتم در را باز كرد و كيفها را به من داد.
وي در پاسخ به سؤال ديگر قاضي كه نجفي چه لباسي به تن داشت پاسخ داد: يك تيشرت مشكي يا خاكستري رنگ و يك شلوارك آبي به تن داشت.
خبرنگار انصافنيوز:استاد مي خواست خبر طلاق نجفي از همسر اولش را رسانهاي كند
رشيديان خبرنگار سايت خبري انصافنيوز نيز به عنوان آخرين مطلع در جايگاه قرار گرفت و در پاسخ به سوال رئيس دادگاه در مورد اينكه شما خبرنگار سياسي بوديد و خانم استاد مسائل سياسي را مطرح مي كرده يا مسائل خصوصي را؟ پاسخ داد: ابعاد خصوصي را مطرح مي كرد. در آخرين تماسي كه با من گرفت، گفت كه نجفي همسر اول خود را طلاق داده و من مي خواهم اين موضوع را رسانه اي كنم چون ايشان قول هايي داده است ولي اموال خود را به همسر و دخترش داده است.
قاضي مجدد سوال كرد كه مسائل سياسي مطرح ميشد يا اجتماعي؟ رشيديان گفت: خانم استاد مي گفت پدرم مي گويد دخترم همسر دوم مردي شده كه سن بالايي دارد. يك بار از او پرسيدم آيا آقاي نجفي با شما زندگي مي كند كه گفت بله و اين باور به من القا شده بود كه روابطشان حسنه است.
اين خبرنگار در مورد اينكه آيا خانم استاد از درگيري فيزيكي هم حرفي زده گفت: بار دوم كه تماس گرفت يعني دي ماه سال گذشته، با صداي گرفته اي حرف مي زد كه مشخص بود درگيري داشته است.
در اين لحظه قاضي كشكولي رئيس دادگاه، زمان تنفس اعلام كرد و گفت: براي تطبيق اظهارات مطلعين با اظهارات نجفي ضرورتي وجود دارد كه بايد به اخذ اظهارات اولياي دم هم پرداخته شود.
وي با بيان اينكه اولياي دم در اين جلسه حضور ندارند گفت: اين افراد نيز بايد در جلسه بعد حضور داشته باشند تا مطالبشان را بگويند تا سپس وارد رسيدگي شويم.
قاضي با بيان اينكه اين پرونده به دادگاه كيفري يك و بالاترين مرجع رسيدگي به اينگونه جرايم ارجاع شده است گفت: الزامات قانون آيين دادرسي كيفري بايد رعايت شود و وكلاي آقاي نجفي هرزمان كه وقت ملاقات يا مطالعه پرونده را داشته اند براي آنها اين امكان را فراهم كرديم.
وي ادامه داد: در حدود مقررات قانون آيين دادرسي كيفري ايراداتي مطرح شده كه به نحوه تحقيقات و اطلاع رساني اشاره داشت كه بعضي ايرادات قابل توجه بود. از اين رو در راستاي قانون آيين دادرسي كيفري از عواملي كه در صحنه جرم حضور فعال داشتند مانند پزشكان قانوني، هيات سه نفره روان پزشكي و كارشناسان مي خواهيم كه براي رفع اين ايرادات و با حضور وكلاي نجفي در جلسه بعدي دادگاه حاضر شده تا ايرادات بررسي شود.
قاضي كشكولي رئيس دادگاه، حدود ساعت ۱۲ ظهر، پايان اولين جلسه رسيدگي را اعلام كرد و گفت كه جلسه بعدي رسيدگي اين پرونده، ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه 26 تير برگزار خواهد شد.
اولياي دم ضروري است كه در جلسه بعدي دادگاه بيايند
قاضي كشكولي در پايان جلسه رسيدگي به پرونده محمدعلي نجفي در رابطه با عدم حضور اولياي دم در اين جلسه، گفت: به هر حال آنها تصميم گرفتند كه وكيل معرفي كنند البته ضروري است كه در جلسه بعدي دادگاه بيايند.
وي در پاسخ به اينكه عدم حضور آنها آيا خللي به جلسه وارد ميكند، گفت: در روند رسيدگي به پرونده خللي ايجاد نخواهد شد.
قاضي كشكولي در مورد اينكه عدم حضور فرزند ميترا استاد به دليل مشاهدات عيني آيا مشكلساز خواهد بود يا خير، پاسخ داد: در مورد ماهيت پرونده بهتر است صحبت نشود.
وي در مورد تعداد برگزاري جلسه رسيدگي گفت: بستگي به دفاع طرفين دارد.
قاضي كشكولي همچنين در پاسخ به اين سؤال كه گفته ميشود برخيها اصرار دارند شهردار اسبق تهران قتل را به گردن گرفته، گفت: اين موضوع در رابطه با ماهيت پرونده است و اجازه دهيد در جلسه دادگاه بررسي شود.
وي همچنين در مورد اينكه گفته شده شايد اين پرونده ختم به صلح و سازش شود، گفت: بهتر است اين موضوع را از خودشان بپرسيد.
برادر ميترا استاد:كوتاه نميآييم
برادر ميترا استاد در حين خروج از دادگاه در پاسخ به سؤال خبرنگاران گفت: به هيچ عنوان كوتاه نميآييم.
وي در پاسخ به سوال يكي از خبرنگاران مبني بر اينكه خيليها اصرار دارند كه بگويند نجفي قتل را به گردن گرفته است، گفت:خير، اينگونه نيست تمام مدارك و شواهد در دادگاه موجود است كه فقط وي از ساختمان خارج شده و شخص ديگري نبوده است.
وكيل مدافع نجفي:انتقادي به جلسه امروز وارد نيست
پس از پايان اولين جلسه دادگاه نجفي گودرزي وكيل مدافع محمدعلي نجفي در جمع خبرنگاران گفت: دادگاه تا امروز رسيدگياش را انجام داده و نقايص تا حدودي مرتفع شده اما نقايص ديگري هنوز وجود دارد.
وي افزود: اميدواريم در جلسات عادي اين نواقص مطرح شود؛ رئيس دادگاه باحوصله است؛ انشاءالله اين نقايص هم رفع ميشود تا دادرسي در محيط آرامي انجام شود.
وكيل شهردار اسبق تهران افزود: در نهايت انتقادي به جلسه امروز وارد نيست و از آنجا كه اظهارات اولياي دم مبسوط نبوده ولي به هر حال راه را براي مذاكره باز كردند و اين فرصت شايد ايجاد شود تا مذاكراتي داشته باشيم و خانواده ميترا استاد هم تشفي خاطري برايشان ايجاد شود كه صدمه روحي نخورند و به شكلي عمل كنيم كه از نظر روحي و فكري خانواده در تشويش نباشد تا بتوانيم راهي براي مذاكره باز كنيم زيرا از مسايل مطبوعاتي كه برايشان پيش آمده نگراني داشتهاند.
وي در پاسخ به اين سوال كه شما به عنوان وكيل قبول داريد قتل از سوي آقاي نجفي بوده است گفت: اين سؤال منفي است كه بايد من در دفاع آن را بگويم و اگر به شما بگويم مي شود بحث دفاع ما طبيعتاً پاسخ منفي است اجازه دهيد چهارشنبه دفاعياتم را بگويم شايد راه جديدي براي پرونده گشوده شود.
گودرزي گفت: مذاكرهاي با خانواده مقتول رسماً نداشتيم ولي تقاضا كرديم و اميدواريم پاسخ مثبت بدهند.
وي درباره اظهارات نجفي در خصوص مهدورالدم بودن مقتول كه در كيفرخواست آمده است گفت: اين موضوع در جلسات غيرعلني بايد مطرح شود و اين موضوع به خانواده و به مذاكرات صدمه ميزند و اميدواريم مطرح نشود.
وي درباره تعداد جلسات دادگاه گفت: جلسه بعدي چهارشنبه است و من جاي رئيس دادگاه نيستم و نميدانم چند جلسه مانده ولي اميدوارم جلسه ديگري هم باشد.
* ماجرا چه بود؟
خبر شوكه كننده بود؛ ظهر هفتم خرداد و حوالي ساعت ۱۲ بود كه خبر قتل همسر دوم شهردار اسبق تهران مخابره شد و همه را در شوك فرو برد.
جنس اين اتفاق نه فقط از آن جهت كه قتلي رخ داده بود و زني جوان كشته شده، عجيب و تاثيرگذار بود، بلكه قسمت تراژدي آنجا بود كه قاتل، محمدعلي نجفي بود؛ يك چهره معروف سياسي و آموزشي بود كه سالها با عنوان يك مسؤول در مناصبي مثل وزير آموزش و پرورش، شهردار تهران، رئيس سازمان برنامه و بودجه و ...در بين مردم شناخته شده بود.
بررسيها و اعزام اكيپهاي جرم شناسي سر صحنه آغاز شد؛ تحقيقات براي شناسايي قاتل توسط ماموران و كارشناسان خبره جنايي ادامه داشت تا اينكه ساعاتي بعد زمزمههايي از دست داشتن نجفي در ارتكاب اين قتل به گوش رسيد.روز هفتم خرداد و در همان دقايق ابتدايي پس از وقوع حادثه، محمد شهرياري خبر به قتل رسيدن ميترا استاد همسر دوم محمدعلي نجفي را در ساختماني مسكوني در منطقه سعادتآباد تهران داد و تأييد كرد كه مقتول با اصابت پنج گلوله آن هم به قلبش كشته شده است.
سرانجام سرپرست دادسراي امور جنايي تهران از اعتراف نجفي به قتل همسرش خبر داد و دقايقي بعد تصاوير ابتدايي از ورود شهردار اسبق به اداره آگاهي و پخش اعترافات او افكار عمومي را حيرت زده كرد.
قتل ميترا استاد اگرچه به تعبير محمدعلي نجفي به دلايل خانوادگي به وقوع پيوست اما بازتابي سياسي داشت؛ بازتابي كه آن را از مسأله خانوادگي صرف خارج كرد و ابعادي سياسي و بعضا جناحي به آن داد.
در نهايت؛ پزشكي قانوني از محمدعلي نجفي تست روانشناسي، مواد مخدر و الكل گرفت و حتي پرونده شخصيت نيز برايش تشكيل شد و حدود دو تا سه هفته بعد از آن ، علي القاصيمهر دادستان عمومي و انقلاب تهران از صدور كيفرخواست پرونده نجفي به اتهام قتل عمد، حمل و نگهداري سلاح غيرمجاز و ايراد صدمه بدني عمدي منتهي به جرح (غيرفوتي) با تقاضاي اولياي دم مبني بر قصاص خبر داد.
پرونده نيز پس از صدور كيفرخواست به مجتمع دادگاههاي كيفري يك استان تهران ارسال و براي رسيدگي به شعبه نهم دادگاه كيفري يك به رياست قاضي كشكولي ارجاع شد اما دادگاه 10 روز به وكلاي متهم وقت داد تا پرونده را مطالعه و در صورت لزوم وجود نقص يا ايراد را اعلام كند.
وي گفته بود: رسيدگي دادسرايي به اين پرونده با رويكرد پرونده قتل خانوادگي انجام شده است و كيفرخواست صادر و به دادگاه ارسال شد و دادگاه در چارچوب ضوايط و مقررات قانوني به آن رسيدگي ميكند. ما هيچ پيش داوري نسبت به اين پرونده نداريم و نتيجه پرونده داير بر مطالبه اولياي دم، اسناد و مدارك، دفاعيات متهم و وكلاي او و در نهايت تصميم هيأت قضايي شعبه رسيدگي كننده است.موضوعي كه غلامحسين اسماعيلي سخنگوي قوه قضائيه درباره آن به خبرنگار فارس گفته بود كه دليل عدم برگزاري دادگاه صرفا مطالعه كيفرخواست از سوي وكلا در موعد ۱۰ روزه است.
سرانجام وكلاي نجفي پرونده او را مورد مطالعه قرار دادند و نهايتاً قاضي كشكولي، ساعت 9 صبح روز شنبه 22 تير(امروز) را براي برگزاري نخستين جلسه دادگاه اعلام كرد.
قاضي كشكولي، رسيدگي به پرونده سعيد مرتضوي در ارتباط با تخلفات سازمان تامين اجتماعي، قاتل بنيتا دختربچه هشت ماهه، محمد ثلاث قاتل سه تن از ماموران نيروي انتظامي در جنايت خيابان پاسداران و ... را در پرونده كاري خود دارد.