خوزنا : نسبت ترافيك اينترنت داخلي به خارجي ۷۰ به ۳۰ ميشود
چهارشنبه، 30 بهمن 1398 - 08:15 کد خبر:87062
مهر: پس از سالها فراز و فرود در به اجماع نظر رسيدن اعضاي شوراي عالي فضاي مجازي و وزارت ارتباطات بر سر تعريف يكسان از مفهوم شبكه ملي اطلاعات، اين پروژه ملي وارد فاز جديدي در اجرا شده است.
ايسنا: شوراي عالي فضاي مجازي از ۲۳ آذرماه تاكنون طي ۴ جلسه، بررسي طرح كلان شبكه ملي اطلاعات را در دستور كار قرار داده كه به نظر ميرسد ابعاد مشخصي از چگونگي به سرانجام رسيدن اين پروژه نمايان شده است.
شوراي عالي فضاي مجازي در جلسه ۲۳ آذرماه خود به وزارت ارتباطات ۳ هفته مهلت داد تا طرح تكميلي شبكه ملي اطلاعات را بر مبناي آنچه كه نظر شوراي عالي فضاي مجازي است، ارائه كند تا اين طرح ظرف ۲ ماه به تصويب شوراي عالي فضاي مجازي برسد.
پس از اين ضربالاجل، وزارت ارتباطات بالاخره طرح كلان شبكه ملي اطلاعات را در تاريخ ۲۱ دي ماه ۹۸ روي ميز شوراي عالي فضاي مجازي گذاشت و پس از آن بررسي اين طرح در اين شورا آغاز شد.
اعضاي شوراي عالي فضاي مجازي طي دو جلسه آخر اين شورا در تاريخهاي ۱۲ و ۲۶ بهمن ماه، طرح كلان و معماري شبكه ملي اطلاعات و اهداف مربوط به اين طرح را به بررسي گذاشتند و مواردي را تصويب كردند.
در اين راستا عباس آسوشه معاون مركز ملي فضاي مجازي در گفتگو با خبرنگار مهر به جزئيات اين جلسات و اهدافي كه در طرح كلان شبكه ملي اطلاعات مدنظر قرار گرفته است، پاسخ ميدهد.
*جلسه شوراي عالي فضاي مجازي در ۱۲ بهمن ماه جاري مربوط به مصوبهاي از اهداف كلان شبكه ملي اطلاعات بود كه قرار است تا سال ۱۴۰۴ عملياتي شود، جزئيات بيشتري از اين مصوبه بگوييد. اين اهداف چيست و چه الزامات جديدي در اين مصوبه ديده شده است؟
در اين جلسه اهداف كلان شبكه ملي اطلاعات به تصويب رسيده است. اهداف متولي ندارد و اين سند داراي اقداماتي است كه بعد از اهداف كلان به تصويب ميرسد و در آنجا متولي اجرا مشخص ميشود. اما هنوز به آن مرحله نرسيدهايم. فعلاً هدفگذاريهاي مربوط به اهداف بخش زيرساخت ارتباطي فضاي مجازي شبكه ملي اطلاعات و خدمات كاربردي انجام شده است.
همانطور كه استحضار داريد ما فضاي مجازي را به ۳ بخش تقسيم كردهايم كه در بخش زيرساخت ارتباطي و اطلاعاتي، شبكه ملي اطلاعات را داريم و روي اين شبكه، يك بخش خدمات كاربردي و يك بخش محتوا ديده شده است.
در آن جلسه شوراي عالي فضاي مجازي اهداف مربوط به زيرساخت ارتباطي و اطلاعاتي شبكه ملي اطلاعات و خدمات كاربردي نهايي شد و جلسه به اهداف محتوا نرسيد. پس از اين مرحله نيز سند معماري شبكه ملي اطلاعات نهايي خواهد شد كه مربوط به مدل مفهومي اين شبكه ميشود و پس از آن نيز، اجزاي معماري شبكه ملي اطلاعات و در نهايت به بخش اقدامات كلان خواهد پرداخت. در بخش اقدامات كلان، ۳ بخش اقدامات زيرساختي، اقدامات خدمات پايه كاربردي و اقدامات محتوا ديده شده است تا در نهايت شبكه به يك بلوغ كامل برسد.
چرا كه ما معتقديم اگر در شبكه ملي اطلاعات، خدمات كاربردي و محتوا هم پاي زيرساخت ارتباطي و اطلاعاتي رشد نكند، شبكه بلااستفاده خواهد بود. به اين معني كه براي مثال جادهسازي اتفاق بيافتد اما اقدامات لازمي مانند پمپبنزين، محل استراحت و امنيت براي آنكه ماشين از درون اين جاده عبور كند وجود نداشته باشد. اين باعث ميشود كه جاده بدون ماشين، بلااستفاده شود.
بنابراين براي رونق و بلوغ شبكه ملي اطلاعات و رسيدن به هدف كسب سهم ۱۰ درصدي اقتصاد ديجيتال از كل اقتصاد كشور، اين ۳ بخش بايد همگام و هماهنگ پيش روند.
* اما به نظر ميرسد كه در اين مصوبه، بيشتر به اهداف زيرساختهاي ارتباطي توجه شده و حتي ارتقاي زيرساختهاي اطلاعاتي و خدمات پايه نيز با وجودي كه هميشه از نقايص اين شبكه بوده، مورد توجه قرار نگرفته است؟
خير. اينطور نيست. پوشش ۸۰ درصدي پهن باند ثابت به نوعي هدف زيرساخت ارتباطي است كه در اين مصوبه آمده است. اما ايجاد حداقل ۳ قطب مركز داده در ۳ استان، زيرساخت اطلاعاتي محسوب ميشود و شكلگيري حداقل ۳ فراهمكننده خدمات ابري داخلي و استقرار خدمات پايه كاربردي داخلي كه از جمله آن ميتوان به موتور جستجو، ايميل، مراكز داده و سيستمعامل اشاره كرد، از ديگر اهدافي است كه در اين مصوبه تأكيد بر آن شده است.
بايد توجه داشت كه از نظر شوراي عالي فضاي مجازي، دسترسي به اينترنت يك خدمت در شبكه ملي اطلاعات محسوب ميشود. بنابراين اينكه گفته ميشود شبكه ملي اطلاعات يعني شبكهاي بدون اينترنت، اصلاً واقعيت ندارد. شبكه ملي اطلاعات بدون اينترنت كاملاً غيرواقعي است و ما معتقديم دسترسي به اينترنت يكي از خدمات اصلي است كه بايد روي شبكه ملي اطلاعات شكل گيرد.
* در اين مصوبه زمانبندي مشخصي براي اجراي اهداف مشخص نشده است؟
زماني كه سند اقدامات شبكه ملي اطلاعات تصويب شود، زمانبندي آن نيز مشخص خواهد شد؛ چرا كه ابتدا بايد اهداف سند تدوين شود و پس از آن اقدامات كلان كه منشأ برنامهريزي خواهد بود، مشخص ميشود.
بر اين اساس وزارت ارتباطات و ديگر دستگاههاي متولي، دو ماه پس از تصويب اين سند، زمان خواهند داشت تا اقدامات عملياتي را كه شامل زمانبندي، خروجي پروژهها و هزينه مورد نياز است را ارائه كنند. در آن زمان مشخص ميشود كه چند پروژه و چند دستگاه طي چه زمانبندي و هزينهاي، اين پروژه را اجرايي ميكنند. اين زمان دو ماهه پس از تدوين سند آغاز ميشود.
* البته اين طور به نظر ميرسد كه اهدافي كه به عنوان اهداف كلان شبكه ملي اطلاعات در شوراي عالي فضاي مجازي به تصويب رسيده است بيشتر شبيه برنامههاي توسعهاي كشور در توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات است كه حتي در سند برنامه ششم نيز به اين مدل اهداف توسعهاي اشاره شده است. آيا اينطور نيست؟
خير، به اين شكل نبوده است. اهدافي اينچنيني فقط در حوزه زيرساختهاي ارتباطي در سند برنامه توسعه مطرح بوده است اما در حوزه زيرساختهاي اطلاعاتي شبكه ملي اطلاعات تاكنون اهداف مشخصي تدوين نشده است. براي مثال در حوزه سيستمعامل در اين سند، تأمين يك سيستمعامل داخلي امن براي دستگاههاي تلفن همراه الزام شده است.
* پس سيستمعامل «اندرويد بومي» كه پيش از اين مطرح شده بود، با اين هدف طراحي نشده است؟
آن سيستم عامل تاكنون نهايي نشده و در واقع نسخه شخصي سازي شده از سيستم عامل اندرويد است كه با هدف ما براي دستيابي به سيستم عامل بومي، تفاوت دارد. مطابق مصوبه شوراي عالي فضاي مجازي، سيستم عامل بومي داخلي سرويسهاي جانبي خواهد داشت كه اصل قضيه خواهد بود و اگر نتوانيم اين سرويسها را ارائه كنيم، سيستم عامل به تنهايي معنايي نخواهد داشت.
* به جز ساخت اندرويد بومي در اين مصوبه، چه خدمات پايه كاربردي ديگري مطرح است؟
موتور جستجوي بومي و پيامرسانها نيز از جمله اهداف خدمات كاربردي است كه در اين سند به آن اشاره شده است. اينها به عنوان خدمات پايه كاربردي بايد به صورت كامل در كشور استقرار يابند.
خدمات پايه كاربردي به گونهاي كه نيازهاي ملي را تأمين و قابليت پاسخگويي به ۱۰۰ درصد محتواي خط و زبان فارسي را تا سال ۱۴۰۰ داشته باشد مطرح شدهاند. اين اصليترين هدفي است كه ما دنبال ميكنيم. عمده اهداف در اين طرح كلان مربوط به سال ۱۴۰۴ ميشود اما برخي از اين اهداف براي سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شده است.
موتور جستجو، پيام رسان، ايميل و خدماتي شبيه به اينها بايد تا سال ۱۴۰۰ پاسخگوي نيازهاي مردم باشد و ديگر با پيامرساني كه اگر كاربر آن از ۲ ميليون به ۲.۵ ميليون افزايش يابد، ديگر قادر به ارائه خدمات نبوده و از كيفيت مناسبي برخوردار نيست، مواجه نباشيم. اين موضوع براي ايميل و موتور جستجو نيز متصور است.
* آيا در حوزه خدمات پايه كاربردي، تابآوري در برابر تحريمها نيز مدنظر قرار گرفته است؟
ما بحث تحريم را به اين شكل در سند اهداف شبكه ملي اطلاعات بيان نكرده ايم. نكته ما اين است كه خدمات پايه كاربردي و خدمات اصلي شبكه ملي اطلاعات، بايد از لحاظ پايداري و تابآوري بهگونهاي باشند كه در همه شرايط كار كنند. بايد اين امكان وجود داشته باشد كه در كليه شرايط، اين خدمات قابل ارائه به كاربران باشد و نخواهيم دليل بياوريم كه به خاطر برخي شرايط نتوانستيم خدمات خوبي به مردم ارائه كنيم.
تحريم شايد يكي از اين موارد باشد. به بيان ديگر هدف ما اين نيست كه شبكهاي درست كنيم كه فقط در روز تحريم كار كند بلكه بايد شبكهاي داشته باشيم كه مثل كره جنوبي در تمامي موارد پاسخگوي نياز كاربران باشد. ما هميشه در زمينه شبكه ملي اطلاعات، كره جنوبي را مثال ميزنيم. اين كشور شبكهاي دارد كه ۸۰ درصد محتوا در آن به محتواي داخلي اختصاص دارد و تنها ۲۰ درصد محتواي خارجي در اين كشور استفاده ميشود.
اين به اين معني نيست كه در اين كشور دسترسي به خارج قطع است، بلكه كره جنوبي يك كشور كاملاً آمريكايي است اما توانسته طوري عمل كند كه كليه خدماتي كه بايد به مردم ارائه دهد به صورت داخلي انجام ميگيرد و وابسته به آمريكا نيست.
مسائل بومي و نيازهاي قومي – مذهبي، نيازهاي جغرافياي و اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ما، با كشورهايي كه خدمات فناوري ميدهند، كاملاً متفاوت است. بنابراين ما بايد شبكه ملي اطلاعات را ايجاد كنيم كه عليرغم آنكه به اينترنت وصل هستيم و تعامل دوجانبه و مديريت شده داريم، محتواي خود را نيز توليد ميكنيم و مردم از هزينهها و سرمايهگذاريهايي كه حاكميت براي ايجاد اين شبكه انجام دادهاست، بهرهمند خواهند شد. هماكنون مردم ما از اين مزايا برخوردار نيستند چرا كه به سرويسهايي وصل ميشوند كه لزوماً منفعت مردم را دنبال نميكنند. برخي مانند موتور جستجوي گوگل به ما نفع ميرسانند و ممكن است دهها ضرر براي ما داشته باشند چرا كه اطلاعات مردم ما را در اختيار دشمنان ما قرار ميدهند.
* در مورد ميزان ترافيك داخلي ديتا، هدفگذاري در اين سند چگونه است؟
براي ترافيك داخلي، قابليت ۷۰ درصد به ۳۰ درصد در نظر گرفته شده است؛ البته اين رقم در كره جنوبي ۸۰ به ۲۰ درصد است. درحاليكه ما با ۷۰ درصد موافقت كرديم و گفتيم كه شبكه اين امكان را داشته باشد تا ۷۰ درصد ترافيك داخلي را پشتيباني كند و قابليت ۳۰ درصد ترافيك خارجي را نيز داشته باشد اما اين مسئله زماني اتفاق ميافتد كه خدمات كاربردي و محتواي ما همپاي شبكه حركت كنند.
بنابراين اصلاً به اين معنا نيست كه ما ميخواهيم سرعت اينترنت را كم كنيم و يا دسترسي به اينترنت را به ۳۰ درصد برسانيم. اصلاً چنين قراري نيست بلكه حرف اصلي اين است كه بايد اين امكان و قابليت در شبكه باشد كه خدمات كاربردي و محتوا، همپاي شبكه رشد كنند. محتواي اينترنت بايد به ۳۰ درصد ظرفيت ارتباطي ما برسد و ۷۰ درصد بايد در اختيار خدمات و محتواي داخلي شامل خدمات حملونقل، سلامت و بهداشت و دولت الكترونيك باشد.
امروز ما در اين زمينهها بيبهره هستيم. همانطور كه ميبينيد خدماتي مانند تاكسيهاي اينترنتي كار مردم را در خصوص حملونقل راحت كردهاند. بنابراين حرف ما اين است كه اين قبيل سكوها روي شبكه ملي اطلاعات به عنوان خدمات پايه ارائه شود.
مردم خيلي برايشان فرقي نميكند كه از طريق شبكه داخلي يا اينترنت، سرويس دريافت كنند. مهم اين است كه سرويسي كه ميگيرند با كيفيت ارائه شود. اما بعضيها متأسفانه با توجه به اهداف سياسي و حزبي اين مسئله را ناديده ميگيرند و آن را به سمتي ميبرند كه اصلاً مردم در آن نقطه قرابتي ندارند.
بنابراين يكي از موضوعاتي كه در اين سند مورد توجه قرار گرفته است بحث مزيت بخشيِ تعرفهاي است. به نحوي كه دسترسي به خدمات داخلي نسبت به خدمات خارجي مزيت داشته باشد.
اين هدفي است كه يك سرويس داخلي مانند موتور جستجو، ۱۰۰ درصد نيازهاي مردم را برآورده كند و بايد بسيار ارزانتر از دسترسي به سرويسيهاي خارجي باشد، تا زماني كه ما موتور جستجويي داشته باشيم كه بيش از ۷۰ درصد مردم از آن استفاده ميكنند. آن زمان بايد براي آن مزيت بخشي كرد. براي مثال امروز خدماتي مانند ايميل و پيامرساني، سرويس قابل و با كيفيتي نيستند كه بتوانند با سرويسهاي خارجي رقابت كنند. بنابراين در اين زمينه نبايد مزيت بخشي كرد و بخواهيم تعرفه سرويسهاي خارجي را گران كنيم چرا كه سرويس ايراني معادل كه مردم بتوانند به راحتي از آن استفاده كنند وجود ندارد. تحقق اين موضوعات را تا سال ۱۴۰۰ مدنظر قرار داده ايم.
* پس دولت مكلف به راهاندازي اين گونه خدمات در كشور شده است؟ نحوه اجراي اين تكاليف به چه شكل بايد باشد؟
بخشهاي مختلفي در اين خصوص مكلف هستند. براي مثال در حوزه دولت الكترونيك، دولت مكلف شده است و وزارت ارتباطات بايد اقدامات لازم را در بخش زيادي كه مربوط به شبكه ملي اطلاعات است، انجام دهد. البته اين به اين معني نيست كه وزارت ارتباطات خودش پروژهها را انجام دهد، بلكه اين مجموعه از طرف حاكميت مكلف است كه پروژهها را به بخش خصوصي واگذار كند. همانطور كه تاكنون به اپراتورها پروانه ارائه خدمات داده است. اما بايد طبق قاعده و قانوني باشد كه منفعت مردم را دربر داشته و امنيت مردم و دادههاي آنها صيانت شود و بخش خصوصي نتواند از اين دادهها سوءاستفاده كند.
* آيا قرار است به پيامرسانهاي بومي بار ديگر تسهيلاتي تعلق گيرد كه بتوانند خدمات رساني خود به كاربران را از سر بگيرند؟
وزارت ارتباطات تا ۲ ماه ديگر سندي را به شورا ارائه ميدهد و هم اكنون در حال آمادهسازي آن است. در آن سند بايد ببينيم كه براي آنكه تا ۱۴۰۰ بتوانيم پيامرسان داخلي داشته باشيم كه بتواند با پيامرسانهاي خارجي كه امروز بيش از ۷۰ درصد نياز مردم را به پيامرساني برآورده ميكنند، رقابت كند چه ديده است. آيا دنبال حمايتها است و يا موضوع ديگري دارد.
اما در حوزه اقدامات ميتوان گفت كه ما به شورايعالي فضاي مجازي پيشنهاد ميكنيم در زمينه خدمات كاربردي، ارائه خدمات دولت الكترونيك توسط پيامرسانها و جريان مسائل مالي و پرداختي در پيامرسانهاي داخلي الزامي شود.
به عبارت بهتر، بايد تسهيلات لازم براي اينكه پيامرسان رشد كند و مردم به استفاده از آن انگيزه داشته باشند، فراهم شود. اما اقدامات نهايي را وزارت ارتباطات بايد اعلام كند.
* در زمينه قطب داده كه يكي از اهدافي است كه در مصوبه شوراي عالي فضاي مجازي به آن اشاره شده، قرار است كه ۳ مركز داده در كشور ايجاد شود، مگر پيش از اين ۳ مركز داده به عنوان ixp در تهران، شيراز و تبريز راه اندازي نشده است؟
ما قطب مركز داده نداريم. قطب مركز داده تعريف مشخصي دارد. حداقل ۵۰۰ رك ديتاسنتري ميخواهد و قدرت برق و ارتباطاتي كه تاكنون در كشور نداشتهايم. آنچه كه به عنوان ixp اعلام ميشود با قطب داده متفاوت است. چرا كه قطب داده، محل جداسازي ترافيك داده خارج و داخل است. بخش زيادي از زيرساخت پردازش ابري نيز روي اين بستر در نظر گرفته شده و شكل خواهد گرفت.
* در حوزه اهداف كلان شبكه ملي اطلاعات، ساير خدماتي كه به كاربران قابل ارائه است، چگونه خواهد بود؟
در اين سند ما وزارت ارتباطات را موظف كرديم به اينكه تا سال ۱۴۰۴ حداقل ۱۰ درصد از كاربران، دسترسي مبتني بر نسل جديد ارتباطات مثلاً ۵G و يا فيبرنوري داشته باشند.
* آيا زمان بندي اين موضوع با توجه به اينكه دنيا به سمت ۵G ميرود، دير نيست؟
تحقق حداقل ۱۰ درصدي در اين زمينه، به كار زيادي نياز دارد و كار بسيار سنگين و حجيمي به جهت برنامهريزي، هدايت و حمايت بر عهده به دولت گذاشته شده است و اين كارها ساده نيست و نميشود آن را دستوري انجام داد. بايد آجر روي آجر گذاشت تا اين ديوار بالا رود. براي مثال بخش سيستمعامل كار كمي نيست. الان در دنيا چند سيستم عامل داريم؟ ما ميگوئيم ميخواهيم سيستم عامل داخلي درست كنيم.
شروع ۵G در دنيا جديد است و وزارت ارتباطات هم شروع به كار كرده است.
* با اين وجود، آيا اين شدني است؟
بله، هر كاري كه كشور تصميم بگيرد شدني است. البته هزينههاي آن فرق دارد و سختي كار دارد اما شدني است. مسئله اينطوري نيست كه نميشود كاري انجام داد بلكه نياز به حمايت و هدايت و سرمايهگذاري دارد.
يكي ديگر از اهداف هم گذار به نسخه جديد آدرسهاي اينترنتي (IPV۶) است كه در دنيا هنوز كامل نشده و ما دنبال پشتيباني كامل زيرساختهاي ارتباطي از IPV۶ هستيم تا كسب سهم ۳۰ درصدي در لايه دسترسي را هم محقق كند. يعني لايه هسته شبكه ملي اطلاعات كامل شود و لايه دسترسي كه تجهيزات كاربران است، حداقل ۳۰ درصد امكان پشتيباني را داشته باشد. هم اكنون خيلي از اپراتورها روي IPV۶ سرويس ارتباطي ميدهند اما ميخواهيم ساير خدمات هم روي IPV۶ ارائه شود.
* توليد گوشي موبايل نيز در اين سند آمده است؟ اين دور از ذهن نيست؟ با توجه به سابقهاي كه از توليد گوشي داريم.
بله قرار است كه گوشي موبايل ايران ۲۰ درصد از سهم بازار داخل را به خود اختصاص دهد.تاكنون فقط از توليد سخن گفتيم اما مقدمات و امكانات و تسهيلات را فراهم نكرديم و همت كشور نيز بر اين اساس قرار نگرفته است. بنابراين معلوم است كه توليد اتفاق نميافتد. چون ديگر كشورها با سرعت و هزينه كمتر اين كار را انجام داده و حاضرند سوبسيد بدهند كه گوشي خود را به ما بفروشند.
چرا كه وقتي كه گوشي موبايل چه كرهاي و چه امريكايي براي اولين بار روشن ميشود از كاربر تائيد ميگيرد كه مجاز است تمامي اطلاعاتي كه روي اين گوشي وجود دارد را در اختيار مبادي مورد نظر خود براي تحليل اطلاعات و غيره بگذارد. يعني كاربر هيچ امنيتي ندارد. ما فكر ميكنيم اين تائيد را به كسي ميدهيم كه نميشناسيم و آسوده خاطر هسيتم كه با اطلاعات ما كاري ندارند. در حالي كه خيلي از برخوردهاي دنيا با كشور ما از محل درز همين اطلاعات صورت ميگيرد. اطلاعاتي كه ما فكر ميكنيم اهميتي ندارد و لازم نيست كه نگرانش باشيم.
* عنوان ميشود مفهوم اوليه مورد اختلاف شوراي فضاي مجازي با وزارت ارتباطات بر سر تعريف شبكه ملي اطلاعات حل شده و به يك تعريف واحد در اين زمينه رسيده ايد؟
البته اختلافي در اين زمينه نداشتيم و يك مصوبهاي با عنوان «سند تبيين الزامات شبكه ملي اطلاعات» داشتيم كه بر اساس آن در حال حركت هستيم. قبلاً بحث بر اين بود كه شبكه ملي اطلاعات مثل يك ظرف است كه اگر محتوايي كه در آن ميريزيم همپاي شبكه رشد نكند، خود شبكه مانند يك ظرف خالي ميماند كه فايده ندارد و تنها هزينه بر است.
بحث وزارت ارتباطات اين بود كه هر سه موضوع زيرساخت، خدمات و محتوا را به عنوان شبكه ببيند اما ما معتقديم كه شبكه همان زيرساخت است و خدمات محتوا بايد روي آن ارائه شود. اين موضوع طبق مصوبات شوراي عالي فضاي مجازي بوده و نبايد ناديده گرفته شود.
هم اكنون كارگروهي كه ذيل مركز ملي فضاي مجازي در خصوص بررسي سند كلان شبكه ملي اطلاعات تشكيل شد، همچنان در حال بررسي بخشهايي از اين سند براي ارائه به شوراي عالي فضاي مجازي است.
هم اكنون اهداف خدمات كاربردي مطرح شده است و اهداف خدمات محتوايي و پس از آن معماري شبكه، اقدامات كلان معماري، اقدامات كلان محتوا و خدمات كاربردي مطرح خواهد شد كه به ترتيب جلو ميرويم.
* فكر ميكنيد تا پايان امسال به جمع بندي برسيد؟
تا جايي كه از وزارت ارتباطات اطلاع دارم، اين وزارتخانه با اهتمام حداكثري روي پروژهها كار و آن را آماده ميكند تا به شوراي عالي برساند. اين موضوع با ما نيز هماهنگ شده و تغييرات نيز آنقدر ريشهاي نيست كه روي پروژهها تأثير بگذارد. هماكنون در حال كار روي پروژه هستيم تا هم خروجي و هم تعيين مسئوليت با زمانبندي صورت گيرد و وظيفه مركز ملي اين است كه بر اساس زمانبندي و خروجي اين پروژه را كنترل كند. اميدواريم تا پايان سال بخشي از اين پروژهها را نهايي كنيم.
* به عنوان آخرين سوال، با توجه به برگزاري جلسه روز ۲۶ بهمن ماه شوراي عالي فضاي مجازي در ادامه بحث «طرح كلان و معماري شبكه ملي اطلاعات»، آيا جزئياتي به اين مصوبه افزوده شد؟
اهداف خدمات كاربردي كه در جلسه ۱۲ بهمن شورا ارائه شده بود، نهايي شد و اهداف بخش محتوا مورد بحث و بررسي قرار گرفته و اصلاحات اوليه روي آن انجام شد. دستيابي به اهداف بخش خدمات كاربردي و محتوايي كه روي شبكه ملي اطلاعات قرار ميگيرند، از يك سو موجب رونق كسب و كار و حوزه خدمات رساني به مردم در فضاي مجازي شده و از سوي ديگر، باعث بلوغ و تكميل شبكه ملي اطلاعات ميشود.
از آنجاييكه اهداف و اقدامات بخش خدمات كاربردي و محتوا در طرح شبكه ملي اطلاعات در نظر گرفته شده، صرفاً به حوزههايي مرتبط با اين دو بخش كه از اولويت بالاتري برخوردارند و اثرگذاري متقابل بر شبكه ملي اطلاعات داشته، پرداخته شده است.