خوزنا : نيازمند يك تحول در حكم‌روايي حوزه اقتصاد و فرهنگ هستيم
شنبه، 17 خرداد 1399 - 17:59 کد خبر:88695
دكتر محسن رضايي كه در ديدار با جمعي از دانشگاهيان استان تهران سخن‌ مي گفت، با تاكيد بر اينكه "با تاسيس جمهوري اسلامي، نظام و الگوي اداره كشور تغيير يافت"، افزود: از پيروزي انقلاب تاكنون، با يك چالش انديشه اي در مديريت كشور مواجه بوده ايم؛ در دهه اول انقلاب دو انديشه در اداره كشور شكل گرفت: انديشه حكمروايي مردمي (بعنوان يك انديشه اصيل، بومي، تحولگرا و انقلابي، كم هزينه و پر دستاورد) كه نماد آن آزادي و فتح خرمشهر بود و انديشه حكمروايي محفلي (بعنوان يك انديشه كپي برداري شده، ناسازگار با بوم، غيرتحولگرا، پرهزينه و كم دستاورد) كه با فراز و فرودهايي در چهار دهه همراه بود و مهمترين نتيجه يا نماد اخير آن، برجام است


دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در نشست تخصصي «جريان شناسي تفكر مديريتي در خدمت تحقق بيانيه گام دوم انقلاب»، گفت: فتح خرمشهر و برجام، دو دستاورد نمادين از دو انديشه حكمروايي در نظام هستند. پشتوانه نظري و حمايت سياسي نظام هاي ليبرال دموكراسي به علت شيوع حكمروايي در نظام هستند. پشتوانه نظري و حمايت سياسي نظام هاي ليبرال دموكراسي به علت شيوع ويروس كرونا و بحران ويروس كرونا و بحران هاي پس از آن، به شدت ضعيف خواهد شد.
                                                                             
به گزارش «تابناك» به نقل از اداره كل روابط عمومي مجمع، دكتر محسن رضايي كه در ديدار با جمعي از دانشگاهيان استان تهران سخن‌ مي گفت، با تاكيد بر اينكه "با تاسيس جمهوري اسلامي، نظام و الگوي اداره كشور تغيير يافت"، افزود: از پيروزي انقلاب تاكنون، با يك چالش انديشه اي در مديريت كشور مواجه بوده ايم؛ در دهه اول انقلاب دو انديشه در اداره كشور شكل گرفت: انديشه حكمروايي مردمي (بعنوان يك انديشه اصيل، بومي، تحولگرا و انقلابي، كم هزينه و پر دستاورد) كه نماد آن آزادي و فتح خرمشهر بود و انديشه حكمروايي محفلي (بعنوان يك انديشه كپي برداري شده، ناسازگار با بوم، غيرتحولگرا، پرهزينه و كم دستاورد) كه با فراز و فرودهايي در چهار دهه همراه بود و مهمترين نتيجه يا نماد اخير آن، برجام است.



وي گفت: اين دو انديشه به شكل گيري دو نوع نهاد منجر شد. حكمروايي مردمي - تحولگرا به تاسيس نهادهاي مردمي برآمده از انقلاب پرداخت و حكمروايي محفلي - وارداتي به حفظ رويه ها و نظامات اداري با پاكسازي آنها از نمادهاي ظاهري رژيم سابق بسنده كرد. حضرت امام (ره)، همزمان، از نهادهاي جديد و نهادهاي برجاي مانده حمايت كرد و چتري بر سر هر دو نوع نهاد ايجاد نمود؛ امام (ره) از يكسو اولويت را به نهادهاي انقلابي مي دادند، از سوي ديگر از نهادهاي برجاي مانده قبلي مي خواستند كه خود را با رويكردهاي مردمي و آرمانهاي انقلاب تطبيق دهند.

رضايي در پاسخ به اين پرسش كه "مهمترين چالش مديريتي دهه ۱۳۶۰ كه شايسته بررسي در گام دوم انقلاب مي باشد چيست"، گفت: در سال ۱۳۶۰ شاهد دو اتفاق بوديم؛ از يك طرف، ناكارآمدي و انحراف در انديشه حكمراني محفلي و صاحبان آن، پايگاه مردمي آنها را به شدت تضعيف كرد. از طرف ديگر موفقيت هاي انديشه حكمروايي مردمي، هرچند محدود، توانست اعتبار و اعتماد اجتماعي اين طيف را افزايش دهد.

فرمانده كل سپاه در دوران دفاع مقدس، گفت: انديشه حكمروايي مردمي، با كمرنگ شدن انديشه رقيب، توانست در نهادهاي اداري برجاي مانده از سيستم سابق هم تعميم يابد و به اين ترتيب، ظرفيت سازي بزرگي انجام داد كه هم در جنگ و امنيت و هم در رسيدگي به مردم، دستاوردهاي كم نظيري را به صحنه آورد و به نمايش گذاشت.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با يادآوري اختلالات به وجود آمده از سوي محافل غربگرا در سالهاي بعد از جنگ، تصريح كرد: پس از پايان جنگ و رحلت امام(ره)، برخي نهادهاي مردمي - انقلابي، يا در نهادهاي رسمي ادغام شدند و يا قالب رسمي به خود گرفتند، ولي در نحوه حكمروايي كشور اختلاف پيش آمد. جمعي از ياران امام (ره) معتقد بودند كه اتكا به مردم و مديريت انقلابي يك وضعيت گذرا و موقتي بوده و حال بايد شرايط را اصطلاحاً "عادي سازي" كرد. اين عده، به حكمروايي محفلي - وارداتي كشيده شدند، ولي رهبر انقلاب الگوي حكمروايي مردمي - تحولگرا را در پيش گرفتند. در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوائل دهه ۱۳۷۰ در حالي كه انتظار مي رفت انديشه حكمروايي مردمي و نظام تحولگرا، در همه نهادهاي رسمي مبناي كار قرار گيرد چنين نشد و لذا براي بار دوم دوگانگي انديشه اي در اداره كشور به وجود آمد كه به مدت ۳۰ سال ادامه يافت.

عضو هيات علمي دانشگاه امام حسين (ع) گفت: در اواخر دهه ۱۳۶۰ و اوائل دهه ۱۳۷۰، انديشه حكمروايي محفلي با ادبيات جديد و متفاوت با انديشه حكمروايي مردمي در دهه اول انقلاب، در حوزه فرهنگ و اقتصاد آغاز به كار كرد. محور آن، شعار "عادي سازي" روابط سياسي، فرهنگي و بين المللي بود؛ درست به موازات انديشه مديريت مردمي و تحولگرا. اين انديشه حكمروايي، با شعار كار و كار و بازسازي در داخل و ورود سرمايه و تكنولوژي از خارج، اداره دولت و مجلس را برعهده گرفت.

وي افزود: در اين مقطع، اولين چالشها در فرهنگ آغاز شد. ابتدا تلاش كردند حساب چهره هاي شاخص مديريت مردمي - انقلابي را از انديشه مديريت مردمي و تحولگرا جدا كنند. قرار شده بود افراد شاخص مديريت مردمي - انقلابي و خانواده هاي شهدا، محترم باشند ولي انديشه مديريتي شهدا و تفكر تحولگرايي اصيل و بومي برخاسته از انقلاب، به موزه تاريخ سپرده شود. ترويج پوششهاي نامناسب، تبليغ مصرف گرايي و رواج رشوه خواري، اولين آثار انديشه اي بود كه اخراج مردم از صحنه مديريت اجرايي كشور و فاصله گذاري با مردم در عرصه سياست گذاري و برنامه ريزي را با شعار "عادي سازي" به جلو مي برد. به گونه اي كه مقام‌ معظم رهبري چند بار نهيب زدند و خطر تهاجم فرهنگي، شبيخون فرهنگي و قتل عام فرهنگي را يادآور شدند. در واقع در دولت آقاي هاشمي، چالش بين دو انديشه مديريت‌ مردمي و محفلي، كه از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ فروكش كرده و ترميم شده بود، مجدداً آشكار شد.

دكتر رضايي افزود: تعبير آيت الله هاشمي رفسنجاني كه در نماز جمعه ۱۸ آبان ۱۳۶۸ گفتند: «اظهار فقر و بيچارگي كافي است. اين رفتارهاي درويش مسلكانه وجهه جمهوري اسلامي را نزد جهانيان تخريب كرده است. زمان آن رسيده كه مسئولين ما به "مانور تجمل" روي آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب مسئولين وظيفه دارند مرتب و باوقار باشند. هرچند ما فقير باشيم و اقتصادمان به سامان نباشد اما براي آنكه در ديدگان ساير ملل مسلمان و غير مسلمان ملتي مفلوك جلوه نكنيم لازم است تا جلوه هايي از تجمل در چهره كشور و مسئولين حاكميتي رويت شود»، تا حدي به طور نمادين نشان دهنده اين رويكرد بود.

فرمانده كل سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: در سال ۱۳۷۲ كه چشم انداز اين رويكرد در حكمروايي، برايم مشخص شد، در نامه اي به محضر مقام معظم رهبري نوشتم كه امروز همراهم آورده ام و از روي متن براي شما قرائت مي كنم: «جنابعالي مطلع هستيد كه اينجانب چه ميزان از آقاي هاشمي دفاع كرده‌ام... من به روشني مي بينم كه تكنوكرات‌ها كه از اساس مخالف روحانيت و ايشان هستند چگونه دارند با ده‌ها اقدام بي صدا ريشه حاكميت سياسي روحانيت را در اين كشور تضعيف مي كنند و با بي وفايي كامل نسبت به آقاي هاشمي و روحانيت به آن سويي كه خودشان مي خواهند، نظام را مي كشانند. براي آنها ظاهراً مهم نيست كه امثال آقاي هاشمي شكست بخورند. براي آنها اين مهم است كه وضع فعلي را يك قدم به سوي غرب‌زدگي ببرند و آن را به دست كساني بسپارند كه از دست روحانيت و سربازان وفادار آن كه سپاه و بسيج باشد، زخم اساسي خورده و به جان همه ما تشنه‌اند. من به عنوان يك سرباز روحانيت دست جنابعالي را مي بوسم كه آقاي هاشمي را از اين خطر بزرگ نجات دهيد. انقلاب اسلامي و امام راحلمان و حوزه بزرگ شيعه براي امثال آقاي هاشمي بهاي بزرگ پرداخته‌اند و زحمت طاقت‌فرسايي كشيده‌اند. خدا را شاهد مي گيرم كه من به آقاي هاشمي علاقه‌مند هستم و آرزو مي كنم كه ايشان با سربلندي اين سه سال باقيمانده رياست‌جمهوري را طي كند».

محسن رضايي اظهار داشت: انديشه حكمروايي محفلي، در دهه سوم و چهارم، در پوشش شعار عادي سازي و يا انقلاب زدايي در فرهنگ، اقتصاد و سياست ادامه يافت. در برهه اي نيز از "توسعه اقتصادي" و در مقطعي "آزادي و توسعه سياسي" صحبت به ميان آمد؛ رمز همخانگي اين دو نماد اين بود كه در انديشه حكمروايي محفلي - وارداتي، در دهه ۱۳۷۰، يك ائتلاف بين ليبرالها و تكنوكرات ها به وجود آمده بود.

دكتر محسن رضايي به آثار و دستاوردهاي اين دو انديشه حكمروايي اشاره كرد و گفت: انديشه حكمروايي محفلي با محوريت شعار عادي سازي و در قالب "تنش زدايي و مذاكره با امريكا" در خارج و "فاصله گذاري با مردم" در داخل، ادامه يافت. مهمترين دستاورد خارجي آن در روابط منطقه اي، عادي سازي مقطعي رابطه با عربستان در اواخر دهه ۱۳۷۰ و اوائل دهه ۱۳۸۰ و در سطح بين المللي توافق با امريكا در برجام در دهه ۱۳۹۰ بود. همچنين در فضاي داخلي به برخي واپسگرايي هاي نمادين در حوزه فرهنگ دست زدند. در بُعد سياست داخلي، كوشيدند دخالت و مشاركت مردم را در اداره كشور كاهش دهند و اين را در انتخابات بعنوان يك مبنا براي تعيين دولت و مجلس قرار دهند كه تلاشهايشان با واكنش قاطع مقام معظم رهبري و تاكيد ايشان بر مشاركت حداكثري و حفظ جمهوريت نظام ناتمام ماند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين پرسش كه آينده حكمروايي محفلي - وارداتي در كشور چگونه خواهد بود، گفت: امروزه انديشه حكمروايي محفلي - وارداتي، پس از سه دهه تسلط نسبي، به دليل ناكارامدي و شكست در روابط بين المللي و نيز ناكارامدي اقتصادي و شكست در گسترش رفاه و استقرار عدالت، اعتماد مردم و توجه افكارعمومي را تا حد زيادي از دست داده است. از سوي ديگر، پشتوانه نظري و حمايت سياسي كه از خارج يعني از سوي نظام هاي ليبرال دموكراسي و نظم‌ مدني جوامع ليبرال دموكراسي دريافت مي كرد، به علت شيوع ويروس كرونا و بحران هاي پس از آن، به شدت ضعيف خواهد شد.

نويسنده كتاب "چشم انداز ايران فردا" گفت: پس از توصيف اين وضعيت، جاي طرح اين سوال است كه بعد از كنار رفتن انديشه حكمروايي محفلي - وارداتي در اقتصاد و فرهنگ، چه انديشه اي مي تواند محور اداره كشور در اين دو حوزه شود؟ از يكسو، مي دانيم كه تكرار انديشه حكمروايي محفلي، با توجه به بن بست آن در برجام، بسيار زيانبار خواهد بود.

محسن رضايي، الگوي حكمروايي مطلوب براي ايران را تعميم "انديشه حكمراني مردمي و نظام تحولگرا" در فرهنگ و اقتصاد دانست و تاكيد كرد: خوشبختانه موجي كه در سال اول گام دوم انقلاب، با رستاخيز شهادت حاج قاسم سليماني آغاز شده و در انتخابات مجلس ادامه يافته است، مي تواند سرآغاز ظهور يك انديشه و جريان مردمي و حركت اصيل و تحولگراي بومي باشد. اتكاي هرچه بيشتر به توان داخلي و مديريت مردمي تحولگرا و تحقق ايده اخراج امريكا از منطقه، چه از درون اقتصاد و فرهنگ كشورها و چه از بعد دخالت در سياست داخلي كشورهاي منطقه، شعار اصلي اين تحول جديد است.

وي افزود: امروزه كشور به علت انباشت مشكلات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نيازمند يك تحول جديد در حكمروايي بويژه در حوزه اقتصاد و فرهنگ است. اين انديشه بايد بتواند: اولاً ضمن ايجاد هماهنگي و همراستايي در سه قوه، يك امتداد اجتماعي هم جهت با قواي سه گانه را در متن مردم به وجود آورد. ثانياً مشابه دهه اول انقلاب كه اوج‌ مشاركت عميق مردمي بود و كارها و نهادها از مردم، با مردم و براي مردم بود، براي چهل سال آينده، كادرسازي كند. ثالثاً فرهنگ و اقتصاد را مثل دفاع و امنيت، روي ريل مديريت مردمي و تفكر اصيل تحولگرايي بومي بياندازد و به كمك جوانان نخبه ايراني الگوي كم هزينه و پردستاورد پيشرفت را رونمايي كند؛ پيشرفتي كه درونزا و پايدار باشد و با آمد و رفت دولتها و مجلس ها، مسير و شتاب آن تغيير نكند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه اين ديدار به پرسشهاي دانشگاهيان درباره مهمترين موضوعات مديريتي گذشته، حال و آينده ايران كه در بيانيه گام دوم انقلاب مورد تاكيد قرار گرفته، پاسخ داد.