شيرين عبدالهي
در مورد نقش معلم در تعليم و تربيت دانش آموزان سخن بسيار گفته شده و هر يك هم از منظر خاصي به اين نقش پرداختهاند، اما ميتوان گفت ماحصل و برآيند همه اين نظرات اين است كه اگر معلمي به كارش علاقه و اعتقاد داشته باشد و با اصول، مباني و هدفهاي تعليم و تربيت و نيازها و تفاوت فردي دانش آموزان آشنايي داشته باشد، ميتواند اثرگذار باشد، حركات، رفتار و گفتار معلم در كنار آموزش معجزه ميكند.
به گزارش خوزنا؛ گاهي اوقات يك جمله كوتاه، يك تشويق به موقع و مناسب، يك آفرين گفتن، آينده دانش آموزي را ميسازد و برعكس يك تنبيه بي جا، تحقير، تبعيض ميتواند آينده اش را تباه كند. بسياري از نوابغ و شخصيتهاي بزرگ و نامدار كه به موفقيتهاي بزرگ در عرصههاي گوناگون علمي، هنري فرهنگي و اجتماعي رسيدهاند اعتراف كردهاند كه اگر در چرخه زندگي خود به معلمي لايق، شايسته و دلسوز بر نميخوردند، هرگز در شمار افراد شاخص و موفق قرار نميگرفتند.
مَخلص كلام آنكه اگر قرار است تحولي در جامعه پديد آيد، تنها و تنها از راه آموزش و پرورش و معلمان كاردان، دلسوز و آگاه امكان پذير است.
اما «يك معلم بايد چطور در اين مسيرها قدم بردارد؟»؛ در عصري كه در آن به سر مي بريم شرايط به كلي تغيير كرده؛ به همين خاطر، مسئوليت و كار معلمان بسيار حساس و سختتر از گذشته شده است. ديگر الگوهاي گذشته و فعاليتهاي تربيتي موجود مدارس پاسخ گوي نيازهاي نوجوانان و جوانان نيست و نميتوان با آن نيازهاي دانش آموزان را برآورده كرد، دانش آموزان امروزي در شرايط جديدي قرار دارند. در اين مسير، بايد فعاليتها به روز و متناسب با زمان شود امروزه نظام آموزش و پرورش بيش از هر زمان ديگر به اصلاح و بهبود روشها، تغيير و نوآوري نياز دارد، مانند دهههاي گذشته معلم ديگر تنها منبع دانش و اطلاعات نيست.
امروز اينترنت، فضاي مجازي، رسانهها و مطبوعات منابع اطلاعاتي مهمي است كه انبوهي از اطلاعات را در اختيار جوانان قرار ميدهد، با اين همه منابع اطلاعاتي، ديگر دانش و مهارتهاي گذشته معلمان براي آموزش و تربيت نسل آينده كافي نيست. بدين سان بايد گفت كه توجه به عنصر از ضرورتهاي كار معلمي است.
دانش معلم بايد به روز باشد تا بتواند پاسخگوي نسل حاضر باشد و معلم بداند چه خلاهايي تربيتي در جامعه وجود دارد و معلمان بايد در آن مسائل ورود پيدا كنند؟
متأسفانه در سالهاي اخير در نظام ارزشي و هنجاري و شخصيتي افراد در سطح جامعه تغييراتي به وجود آمده؛ در بسياري از مواقع رفتارهايي توسط جوانان ما به نمايش گذاشته ميشود كه قابل تأمل و نگران كننده است، رفتارهايي كه در گذشته وجود نداشته است. در واقع، آنچه امروز ميبينيم اين است كه احساس مسئوليت، وظيفه شناسي، نظم و انضباط، ادب، رعايت احترام از سوي دانش آموزان بسيار ضعيفتر از گذشته شده است.
در اين مسير، ميتوان گفت كه اولين عامل اين است كه در ارزشهاي جامعه و نحوه قضاوت اجتماعي مردم اشكالاتي به وجود آمده؛ جوامع گوناگون همواره در حال تغيير بوده و هست و اين تغييرات در جامعه ما با سرعت و شدت بيشتري در حال رخ دادن است.
گسترش روزافزون رسانههاي صوتي و تصويري مانند ماهوارهها، اينترنت و مجلات، جوانان را با پيامهاي ارزشي و گاه متضاد درگير ميكند و اين روند، به گونهاي است كه در سالهاي اخير شاهد تغييراتي در اخلاق، رفتارها، آداب و سنن، نوع پوشش و شيوه هاي پوششي و ظاهري افراد جامعه هستيم بدين ترتيب، اولين قدم در اين مسير اين است كه معلمان با دانش به روز وارد كار شوند، اين تغييرات را بشناسند و بتوانند با نسل جديد دانش آموزان به نحو درست و حساب شده سخن گفته و الگوهاي مناسب براي آنها ترسيم سازند.