نقد سازنده و گوش شنوا عناصر گمشده در خوزستان
نويد قائدي
آخرين روز سال 96 است و بسياري از وعدههاي داده شده به ساكنان خوزستان عملي نشده است. نمونه بارز آن مشكل كارگران گروه ملي است. در حوزه سلامت و محيط زيست مشكلات زيادي روي هم انباشته شده است. گرچه كارهايي انجام شده اما به هيچ وجه در خور و شان مردم خوزستان نيست. بسياري از كارشناسان بر اين عقيدهاند كه به دليل ضعف مديريت در دستگاههاي اجرايي يعني عدم توانايي مديران در حل مشكلات پيش روي و كم تجربگي يا وابستگي آنان به گروههاي خاص و عدم هماهنگي بين بخشي در استان و مركز مديريت كشور، موانع بزرگ و جدي در راه توسعه استان قرار دارد چرا كه در ديگر استانها با همين شرايط حاكم بر كشور پيشرفتهاي خوبي حاضل شده است و نمونه آن استانهاي كرمان، قزوين، فارس و... است. در همين گروه ملي بسياري از كارشناسان باور دارند كه اين حجم مشكلات زاييده مديريتهاي ناصحيح در اين شركت بزرگ و سود ده بوده است. اخيراً هم با گويا با فشارهاي وارده مدير يكي از صنايع و كشت و صنعتهاي بزرگ خوزستان تغيير كرده است كه خدا كند اين نهاد بزرگ و اجرايي به دليل كم تجربه بودن مدير معرفي شده به سرنوشت گروه ملي دچار نشود. متاسفانه سهم خواهي از مديران و اصرار بر انتصابهاي وابسته توسط بسياري از گروهها و نمايندگان اصل تفكيك قوا را زير سؤال برده است و سبب گشته در انتخاب مديران فتح باب جديدي شود كه مدير بايد با كسب چند امضاء از نمايندگان معرفي و انتصاب آن در وزارتخانهها پيگيري شود، هيچ فرد و گروهي و دولتمردي نميتواند منكر اين نقيصه بزرگ گردد. گويا مديريت ارشد استان اختيار را به نمايندگان تا بتواند موقعيت خود را حفظ نمايد.
يكي از بزرگترين مشكلات و مصائب خوزستان نبود كارشناسان خبره خبري و رسانه اي مستقل است كه بايد قدرت نقد جسورانه امور جاري و برنامههاي فعلي و آينده استان را داشته باشند و اجازه ندهند هر فرد و گروهي نظر خود را بر پيكيره مديريت استان تحميل نمايد و مديريتها را سهم و ارث خود قلمداد كنند. چرا بايد تعارف كرد و از بسياري چيزها چشم پوشي يا مصلحت انديشي كرد تا اوضاع بين منوال در آيد ولي بايد متذكر شد مردم هوشيار هستند و تمامي موضوعهاي ريز و درشت استان را پيگيري و رصد ميكنند و كساني كه خيال ميكنند مردم بي اطلاع هستند مانند كبكهايي هستند كه سر خخود را در برف فرو بردهاند تا كسي را نبينند.
واژه نقد از نظر مفهوم يعني جدا كردن ناخالصيها از خالصيها، منتقد بايد در پي زدودن بديها و كاستيها باشد، يعني همان جايي كه حقوق مردم پايمال ميشود. گاهي كسب يك سمت مديريتي توسط افراد ضعيف ظلمي آشكار به حقوق مردم و عدم رعايت حق الناس است. انتقاد ميتواند در جهت سازندگي و پيشنهادهاي اجرايي يا در جهت بزرگ نمايي عيوب و زدودن و اصلاح آنها باشد. نقد مفيد و سازنده در اسلام يك ركن اساسي و مهم است كه در قالب امر به معروف و نهي از منكر بيان شده است. در امر به معروف بايد مصلحت مردم مد نظر قرار گيرد و هر فرد و گروه و جرياني كه با منافع مردم در تضاد است بايد مورد مواخذه قرار گيرد. همين امر به معروف و نهي از منكر است كه مانع خودكامگي مسئولان بي تدبير ميشود و مانعي بر سر راه فساد اداري و اجرايي است. اين نوع نگاه انتقادي نه تنها در اسلام ممنوع نيست بلكه روشي جهت تلطيف فضاي اجراي كشور خواهد بود.
كوتاهسخن خوزستان نيازمند داشتن كارشناسان خبره خبري و تحليلي و دلسوز و مستقل است كه موضوعات و جريانهاي اساسي استان را پيگيري و رصد نمايند و در رسانهها نقد نمايند. متأسفانه هستند قلمبهدستاني كه كارشان شده تعريف و تمجيد و تبليغ دستگاههاي اجرايي و بزرگ نمودن مديراني كه صلاحيت لازم را ندارند و بهناحق جايگاههاي مديريت را اشغال نمودهاند. وقتي يك مدير به دليل بيتجربه بودن يا عدم درك صحيح از مسئول و مشكلات استان و يا تأمين منافع عدهاي محدود تصميمهاي غلط و اشتباه ميگيرد و منابع بيتالمال را حرام ميكند چرا بايد ساكت نشست، وقتي مديري به مردم وعدههاي نابجا و غيرعملي ميدهد چرا بايد سكوت كرد تا مردم بيخود سرخورده و مأيوس شوند و همين سرخوردگيها ريزودرشت است كه مردم را مستأصل و نااميد ميكند. بر هر تحليلگر برجسته و جسوري لازم است با رعايت آداب رسانهاي و حفظ خط قرمزهاي نظام و قوانين جاري سره را از ناسره تشخيص و با قلمي گويا و قابلفهم و كارشناسي و با ادله دقيق و لازم براي مردم توضيح موضوعها را توضيح و روشنگري نمايد تا افراد تماميتخواه نتوانند بر صندليهاي رياست تكيه داده و جولان دهند. اميدوارم سال جديد هم گوشهاي شنوا و همچشمهاي بينا روشن شوند، همچنين كارشناسان خبره با رعايت اصل تقوا و عدالت اجتماعي به ياري مردم بشتابند كه اگر چنين نشود معلوم نيست سالهاي آتي چه بر سر خوزستان خواهد آمد. ديديد كه بعضي از مديران در فيلمهاي پخششده در شبكههاي مجازي خود را داعيهدار انقلاب معرفي كردند و با يك روحاني منتقد مردمي چه برخوردي داشتند. درصورتيكه حضرت امير ع در سختترين شرايط و بحرانهاي اجتماعي دوران خلافت، خود را پاسخگوي مردم ميدانست و خود را هيچگاه جز خادم امت معرفي نكرد و مشي و منش او سراسر تقوا و اخلاق و بزرگواري بود نه اينكه در اتاقهاي مجلل تكيه زند و دور خود صدها خدموحشم فراهم آورد كه چنين مشياي در اسلام مردود است و طبق وصيتنامه امام راحل روزي كه زرقوبرق دنيا براي مسئولان پيدا شود روز جدايي مردم از مسئولان است، لذا مسئولان دولتي و حكومتي فقط و فقط بايد جزعي از امت ايراني اسلامي باشند و لا غير.