خبرگزاري ايسنا:پژوهشگران آمريكايي طي پژوهشي نشان دادند كه درمان افسردگي با شبيهسازي مغزي ميتواند روش جايگزيني براي استفاده از دارو باشد.
به نقل از ديليميل، دانشمندان موفق شدهاند با استفاده از شبيهسازي مغزي، با موفقيت، افسردگي را در موشها درمان كنند و راه را براي روشهاي جايگزين درمان مشكلات رواني بدون استفاده از دارو هموار سازند.
گروهي از پژوهشگران " بيمارستان كودكان فيلادلفيا"(CHOP) در آمريكا، نشان دادهاند كه براي ايجاد رفتار "ضد افسردگي" در حيوانات، ميتوان مسيري را در مدار مغز، شبيهسازي كرد.
اين پژوهش، موفقيت چشمگيري در درمان بيماريهاي رواني محسوب ميشود.
دكتر "آمليا ايچ"(Amelia J Eisch)، پژوهشگر عصبشناسي و سرپرست اين پژوهش گفت: اختلال افسردگي اساسي، يك مشكل جدي در جهان است. درمانهاي موجود، براي بسياري از افراد مفيد هستند اما امكان بازگشت و عوارض جانبي زيادي دارند. از آنجا كه دانشمندان، افسردگي را ناشي از ناكارآمدي مدار مغز ميدانند، ادعاي ما اين است كه شايد تنظيم يك مدار خاص، به درمان بيماري مورد نظر منجر شود.
تمركز اين گروه پژوهشي، بر يك مدار متصل به هيپوكامپ كه كنترل حالت و حافظه را در دست دارد، بود. از آنجا كه ثابت شده بود هدف قرار دادن مستقيم هيپوكامپ در پژوهشهاي پيشين، كشنده است، گروه دكتر ايچ تصميم گرفت قسمتي را در بالاي اين ناحيه در موشهاي آزمايشگاهي، هدف قرار دهد.
در حال حاضر مشخص شده كه شبيهسازي اين مسير موسوم به " Ent"، حافظه و يادگيري را بهبود ميبخشد اما اين پژوهش، نخستين بررسي براي پي بردن به چگونگي تاثير آن بر حالت است.
آنها كارشان را با بررسي استرس در موشها آغاز كردند و دريافتند در اين مسير، پروتئيني وجود دارد كه هنگام استرس، افزايش مييابد و سيگنالها را متوقف ميكند.
اين گروه براي بررسي اتصال مورد نظر، موش هاي آزمايشگاهي را در دستههاي گوناگون مورد بررسي قرار داد. نيمي از موشها، براي توليد نكردن اين پروتئين متوقفكننده، از نظر ژنتيكي مهندسي شدند و نيم ديگر، گروه كنترل بودند.
طي يك آزمايش شنا، يكي از پژوهشگران، چگونگي رفتار يك موش را پس از قرار گرفتن در ظرف آب، مشاهده كرد. هر موش، حركت خود را تا جايي ادامه ميداد كه بيحركت و شناور شود اما موشهايي كه رفتار ضد افسردگي در آنها وجود داشت، شنا را تا زمان طولانيتري پيش از تسليم شدن، ادامه دادند.
دكتر "سانگي يان" (Sanghee Yun)، نويسنده ارشد اين پژوهش گفت: يافتههاي ما، نخستين شواهد در مورد درمان احتمالي افسردگي با هدف قرار دادن اين مدار مغزي به خصوص هستند.
دكتر ايچ ادامه داد: اين نخستين مرحله از كار ماست؛ بنابراين براي تشخيص اين كه آيا امكان تبديل اين دانش به درمانهاي عملي و غيرتهاجمي براي افراد مبتلا به افسردگي وجود دارد يا نه، پژوهش بيشتري مورد نياز است.
وي افزود: درمانهاي موجود شبيهسازي مغزي براي درمان افسردگي، براي بسياري از بيماران مفيد هستند اما براي همه آنها كاربرد ندارند و موجب عوارضي چون فراموشي و نقص شناختي ميشوند. افزايش تعداد ابزار در دسترس براي درمان افسردگي و يافتن ابزاري كه عوارض جانبي كمتري دارند، موضوع بسيار مهمي است.
اين پژوهش، در مجله " Nature Medicine" به چاپ رسيد.