عضو پيشين هيات مديره باشگاه ذوبآهن با تشريح آنچه كه مشكلات و گرفتاري هاي موجود در باشگاه ذوب آهن مي خواند، درباره پرونده هاي فوتبالي موجود در اين باشگاه سخن گفت كه به گفته او حاصل بي تجربگي مديريتي در اين باشگاه صنعتي است.
به گزارش ايسنا، تيم فوتبال ذوبآهن كه زماني نه تنها در فوتبال ايران بلكه در سطح آسيا ميدرخشيد مدتي است كه حال رو روز خوشي ندارد. فصل قبل چهار مربي (منصوريان – رادولويچ – استكي – بوناچيچ) هدايت اين تيم را برعهده گرفتند اما رتبهاي بهتر از دوازدهم عايدشان نشد. ذوبآهن فصل را با منصوريان شروع كرد و بعد از كسب نتايج ضعيف ميودراگ رادولوويچ جانشين او شد. سرمربياي كه براي اين باشگاه بسيار هزينه برداشت. ضمنا رادولوويچ بعد از شيوع بيماري كرونا از ايران خارج شد و ديگر برنگشت. بعد از رادولوويچ باشگاه ذوبآهن 3 هفته با حسن استكي ادامه داد و سپس لوكا بوناچيچ را به عنوان سرمربي تيم فوتبالش انتخاب كرد كه او هم بعد از اتمام فصل تيم را ترك كرد.
در بخش مديريتي هم اين باشگاه تغييرات زيادي به خودش ديد. آنها فصل را با رفتن آذري و اختلاف بين برخي اعضاي هيات مديره شروع كردند و جواد محمدي جايگزين آذري شد. محمدي چند ماهي در اين پست باقي ماند اما مدتي قبل بعلت بيماري و عدم توان حضور در باشگاه از اين سمت با نظر هيات مديره باشگاه كنار رفت و احمد جمشيدي، عضو هيات مديره اين باشگاه، به عنوان سرپرست انتخاب شد. مسئولان ذوبآهن بيماري محمدي را دليل كنارهگيرياش از اين پست عنوان كردند. البته همين چند روز پيش بود كه با دستور مديرعامل كارخانه ذوبآهن همه اعضاي هيات مديره باشگاه به جز جواد محمدي از ذوبآهن جدا شدند و نفرات جديدي به عضويت هيات مديره درآمدند و محمدي را مجددا به عنوان مديرعامل انتخاب كردند.
رضا محمدكاظمي، عضو سابق هيات مديره اين باشگاه در گفت و گو با ايسنا درباره اين تغيير و تحولات در كادر فني و مديريتي باشگاه اظهار كرد: متاسفانه مديران كارخانه در ريز مسائل باشگاه دخالت ميكنند. من ارديبهشت ماه كه به باشگاه رفتم، درباره قرارداد رادولوچيچ صحبتهايي را در باشگاه مطرح كردم. رادولوويچ قبل از آمدن به ذوبآهن در لبنان و ميانمار مربيگري ميكرده و ماهي 8 هزار دلار درآمد داشته كه رقم ساليانهاش نهايتا به 100 هزار دلار ميرسيد. اين اعداد در سايت ترانسفر ماركت هم آمده است. سوال من اين است كه چطور قرارداد اين مربي با ذوبآهن 350 هزار دلار براي يك و نيم فصل است. من به آقاي يزديزاده گفتم چطور اجازه داديد هيات مديره و آقاي محمدي با اين مربي و با اين رقم قرارداد امضا كنند. يزديزاده و عباسي (رييس هيات مديره باشگاه و معاون اسبق منابع انساني كارخانه) به من ميگفتند او (محمدي) آدم خوبي است. ولي بهرحال جوان هستند و بايد كم كم راه بيافتند.
او ادامه داد: من تازه رسيده بودم و صورت جلسات را امضا نكردم چون اختلاف زيادي بين 100 هزار و 350 هزار دلار وجود دارد. به نظر من اين قرارداد به قرارداد ويلموتس شبيه است و ميتوان لقب "ويلموتس كوچك" را به آن داد. قرارداد بسته شد و بخش اعظمي از پول هم به او داده شد و بعد از ماجراي كرونا، رادولوويچ در ايميلي اعلام كرد كه به ايران برنميگردد. در خوشبينانه ترين حالت چگونه مديران كارخانه بجاي حفظ منافع سهامداران بفكر - بقول خودشان - تربيت مديري جوان براي آينده هستند و چرا هزينه اين بي تجربگي را بايد سهامداران بپردازند؟
محمدكاظمي اضافه كرد: بعد از اين به سراغ مذاكره با آقاي بوناچيچ رفتند. اين موضوع را يك روز آقاي محمدي در جلسه مطرح كرد و من همانجا گفتم ما از ديد فيفا مثل زن شوهردار هستيم و با مربي قبلي فسخ نكردهايم پس نبايد به سراغ مربي جديدي برويم، چون رادولوويچ به فيفا نميگويد كه به خاطر كرونا به ايران برنگشته است، ميگويد ميخواستم به ايران بروم اما آنها سراغ يك مربي ديگر رفته بودند. فرداي همان روز، بدون اينكه توجهي به حرف ما شود، آقاي بوناچيچ در ايران بود. اين نشان ميدهد قبل از اينكه در هيات مديره باشگاه مسائل مطرح شود، كارهايشان را ميكنند. من اين موضوع را به نهادهاي مسئول اطلاع دادهام. قبل از اينكه به مربي قبلي فسخ كنند بوناچيچ را آوردند و توجهي به حرف تخصصي ما نكردند. همين امروز و فرداست كه حكمش از فيفا بيايد. همجنين جهت ارتقا عملكرد باشگاه در جلسات هيات مديره كه نامنظم، بدون برنامه قبلي و يكمرتبه با اعلام شب قبل برگزار ميشد، در مورد چارت سازماني غلط باشگاه و اصلاح آن كه بايد حداقل داراي 4 معاونت مستقل باشد، تفكيك ورزش قهرماني و همگاني و .. تذكر مي دادم كه هيچ توجهي نميشد.
عضو سابق هيات مديره باشگاه ذوبآهن درباره پرونده رضا شكاري هم گفت: آقاي آذري و آقاي فريدوني زحمت كشيده بودند و پرونده به يك جايي رسيده است. به باشگاه ايميل زده و گفته بودند چه كارهايي براي پيگيري پرونده بايد انجام شود اما آقاي محمدي چند هفته آخر ليگ را به دليلي بيماري در خانه بود و ايميلها را نميخواند. بدترين آبروريزي اينجا بود كه از دادگاه CAS نامه آمده كه جلسه دادگاه مجازي شده است و ظاهرا نبايد به سوييس مراجعه حضوري كنيد. البته در نامه اينطور عنوان شده بود كه طرفهاي ديگر پرونده درخواست دادهاند جلسه به صورت ويدئو كنفرانس برگزار شود و به صورت محترمانه اين درخواست هم از ذوبآهنيها شده بود. آقاي محمدي با وجود اينكه درگيري بيماري بوده دو روز بعد از تاريخ نامه به سفارت سوييس در تهران مراجعه كرده و با پرداخت مبلغي درخواست ويزا كرده بود.
وي ادامه داد: نامه در تاريخ 7 سپتامبر به باشگاه آمده اما آقاي محمدي و جمشيدي در تاريخ 9 سپتامبر به سفارت سوييس در تهران مراجعه كرده است. بايد پرسيد وقتي دادگاه درخواست كرده جلسات به صورت مجازي باشد چه لزومي داشته كه به سفارت براي درخواست ويزا مراجعه كنند؟ اين موضوع را نميتوانند انكار كنند چون آنجا فرم پر كردند و با هزينه بيتالمال درخواست ويزا كردند. اگر نامه CAS را نديدند و به سفارت مراجعه كردند پس مديران غير مسلطي هستند و اگر ديدند و رفتند كه عجيب تر است. اگر بخواهيم خوشبينانه به اين موضوع نگاه كنيم، آقاي محمدي به علت بيماري از مسائل باشگاه و اين نامه خبر نداشته و به سفارت رفته. با اين شرايط بايد پرسيد چطور ايشان براي رفتن به سفارت مشكل بيماري نداشتند و فقط براي آمدن به باشگاه مشكل داشتند؟
او همچنين درباره تغيير اعضاي هيات مديره اظهار كرد: اگر هيات مديره ناكارآمد است مديرعامل كارخانه حق دارد آنها را عوض كند اما چطور همه اعضا عوض ميشوند باز همان شخصي كه در انتهاي فصل قبل و براي فرار از فشارها، خانه نشين و مريض بوده، پس از رفع مشكلات مجددا مديرعامل ميشود؟ گفته بودند از آقاي رادولوويچ شكايت ميكنند. چه شكايتي؟ هيچ شكايتي نشده است.
وي گفت: متاسفانه در كار هيات مديره دخالت ميشود. به اعضاي هيات مديره زنگ ميزدند و ميگفتند با هر كسي كه مذاكره ميكنيد به ما بگوييد چون ما بايد اعلام كنيم. اينطوري كار پيش نميرود. گفتند آقاي آذري ضعيف بوده، ايشان رفت. هيات مديره قبلي بد بوده، آنها هم عوض شدند. مگر ما دربار اينكه در كوره ذوبآهن، آهن را با چه دمايي ذوب ميكنند نظر ميدهيم كه آقايان در امور تخصصي باشگاه دخالت ميكنند؟ چون پول ميدهند؟ پول كه براي بيتالمال است. البته آنها حق نظارت دارند ولي حق دخالت در كار تخصصي ندارند. معتقدم اعضاي فعلي هيات مديره هم اكثر به جز استاد كربكندي همگي غيرتخصصي انتخاب شدهاند.
اين كارشناس رسمي دادگستري در حوزه ورزش، درباره انتخاب رحمان رضايي به عنوان سرمربي جديد تيم فوتبال ذوبآهن هم توضيح داد: من طرفدار آمدن كسي بودم كه هم جوان و تحصيل كرده باشد و هم سابقه بازي در ذوبآهن را داشته باشد. براي همين هم براي ما حرف و حديث درآوردند. من از اول هم گفتم آقاي بوناچيچ نيايد و از نيروهاي بومي استفاده شود. آمدن آقاي رضايي يك حسن داشت و حسنهاي بعدي را دوستان با حمايتشان نشان دهند و طوري نشود كه مثل فصل گذشته كار ذوبآهن به تغيير چند مربي ختم شود.
وي ادامه داد: در هر جاي دنيا تيمي كه 4 بار مربي عوض كند شك نكنيد سهامداران آخر فصل مديرعامل را هم عوض ميكنند. طور ميشود بازيكنان و مربيان عوض ميشوند اما مسئولان كارخانه، مديرعامل باشگاه را با وجود اينكه ميگويند بيمار است، حفظ ميكنند. توجيهات اقتصادي نيست. شخصيت همه آقايان محترم است و ما به عملكردشان نقد داريم. به هرحال در پايان براي باشگاه ذوب آهن و طرفداران خونگرمش آرزوي موفقيت دارم.