پایگاه خبری خوزنا:
حجت الاسلام و المسلمین رضا حیدری در دومین نشست از سلسله نشستهای نقش مراکز علمی در حرکت به سوی تمدن ایرانی اسلامی با موضوع 《جایگاه اعتراض در جامعه》 که ١٤٠١/٠٨/٠٣ در دانشگاه پیام نور اهواز برگزار شد، اظهار کرد:
اگر واژه اعتراض را در کتب فقهی جستجو کنیم این واژه پیدا نمیشود مثلا در موسوعه چهل و چند جلدی آیت الله خویی که شرحی است بر عروه این واژه را نمی یابید.
گرچه این یک واژه عربی بر وزن افتعال است اما متاخرا ایجاد شده است مثل واژه حجاب که در صد سال قبل به این معنی که امروز در نظر گرفته میشود، نبود بلکه در قرآن و روایات و متون دینی به جای آن کلمات عفاف، ستر و...را داریم. لذا این واژه مستحدث و جدید است.
به گزارش خوزنا، این استاد حوزه افزود: اگر معنای واژه اعتراض، را نوعی انتقاد و اعلام مخالفت و برنتافتن یک سخن یا نظر یا روش مدیریت بدانیم این را در فقه و علوم اسلامی و متون داریم .
وی در معرفی برخی سرفصل هایی که بحث اعتراض را می توان در فقه و متون اسلامی جستجو و پژوهش کرد گفت:
١- امر به معروف و نهی از منکر، نوعی اعتراض است. در نهی از منکر اعتراض به یک منکر مطرح است همچنین امر به معروف در واقع نوعی اعتراض به این است که چرا ترک فعل شده است چون اگر معروف صورت گرفته باشد که امر به آن، احداث حادث است و معنی ندارد. امر به معروف و نهی از منکر بیشتر ناظر به امور مدیریت و امور سیاسی است تا امور فردی. آن هم هست اما کمرنگ تر.
٢- عنوان دیگری داریم؛ «النصیحة لأئم'ة المسلمین» که این را در روایتی از رسول خدا ص داریم که فرمودند سه چیز است که هیچ مسلمانی به آن خیانت نمی کند و یکی از آن سخن خیرخواهانه مردم خطاب به مسئولان است که گاهی ممکن است تندی و تیزی و درشتی هم داشته باشد.

٣- عنوان دیگر؛ تظلمخواهی است. یکی از عناوینی که می تواند خاستگاه اعتراض قرار گیرد. اگر کسی مظلوم واقع شد میتواند فریاد بکشد. فریاد کشیدن نماد روشن اعتراض است.《لا یُحِبُ' اللَهُ الجَهرَ بِالسُوءِ مِنَ القولِ إِلَا مَن ظُلِمَ》یعنی خدا آشکارکردن گفتار بد را دوست ندارد، جهر به سوء یعنی درشتگویی و فریاد زدن، ناپسند است مگر برای کسی که مظلوم واقع شده است.
٤- یک عنوان دیگر در فقه، بحث مستثنیات غیبت است که در آنجا هم از همین عنوان تظلم و دادخواهی استفاده کرده اند. مرحوم شیخ اعظم انصاری در مکاسب محرمه عنوانی دارد به نام غیبت که آن را به عنوان یک کار حرام معرفی می کند و بعد مستثنیات غیبت کردن را که می شمارد یکی تظلم و دادخواهی کسی است که مظلوم واقع شده است.
البته جای بحث است که آیا این مظلوم که میتواند ظالم را غیبت کند، نزد هرکسی میتواند غیبت کند یا این قید لازم است که غیبت مظلوم از ظالم باید نزد دادگاه یا جایی باشد که میتواند مؤثر واقع شود مثل پدر یا مادر یا رئیس آن ظالم؟ بحث دیگر این است که مظلوم که از ظالم غیبت میکند فقط در مورد ظلمی که به او شده می تواند بگوید یا در تمام موارد میتواند راه بیفتد و افشاگری کند؟
۵- امام علی ع به مالک اشتر می فرماید: اگر مردم اعتراض دارند به سخنشان گوش بده، مردم باید بدون لکنت و بدون حضور نظامیان بتوانند اعتراض کنند.
این مدرس حوزه و پژوهشگر، گفت: ما پس از دوران حکومت رسول خدا ص، از ۲۵۰ سال امامت یازده امام، تنها تجربه حکومتداری ۴ سال و ۹ علی بن ابیطالب(ع) و ۶ ماه امام حسن(ع) را داریم و عملا الگوی عملی را نه برای حکومتداری و نه برای حکمرانی نداریم، جز چند منشور و آییننامه حکومتی که نامه امام علی به مالک اشتر از جمله آنهاست. استاد سطوح عالی حوزه علمیه اهواز در ادامه بحث از جایگاه اعتراض در مبانی دینی، توجه به چند نکته را لازم دانست:
اعتراض به عنوان یک حق برای مردم، برای رعیت، برای افراد دیده شده. وقتی امام سجاد ع رساله حقوق می نویسد حق استاد بر شاگرد را میگوید متقابلا حق شاگرد بر استاد را هم میگوید. حق یک مفهوم متقابل است و در ازای هر حقی یک تکلیفی هم بر دوش شخص وجود دارد. اگر حاکم حق دارد که اطاعت شود و اگر رعیت مکلف است که تبعیت کند طبیعتا رعیت هم حق دارد که انتقاد و اعتراض کند چون اینها هم ذیل حقوق معنا می شود هم ذیل آزادی و حریت انسان.
ایشان با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار حکومت دینی در چهل و چند سال اخیر، فقه را نیازمند تحول به فقه حاکمیتی دانست یعنی فقهی که بتواند پرسشهای حاکم و مردم را در نظام حکومتی پاسخ دهد.
وی افزود: ما در این چهل و چند سال اخیر، تولید محتوا نداشتیم. اخیرا مقام معظم رهبری از حوزه علمیه و دانشگاه مطالباتی داشته است ولی خیلی دیر است و امیدواریم که زودتر به نتیجه برسد. به هر حال در دنیای جدید تنها بحث اعتراض مطرح نیست، بلکه بحثهایی در حوزه علوم سیاسی، روانشناسی، بانکداری، حقوق بینالملل، اقتصاد و... نیز بحثهایی هستند که باید برای آنها فکری شود. ما در این حوزه عقب هستیم و وضع و روزمان، وضع خوبی از نظر تولید محتوا در علوم اسلامی نیست.
وی با اشاره به برخی بیانیه ها و موضع گیری های نهادها و مقامات کشور در بحثهای اخیر نظیر حجاب، اکتفا کردن به دو جمله کوتاه؛《اولا حجاب واجب شرعی است و ثانیا قانون است و لازم الاجرا است》را ناکافی دانست و گفت باید از نهادها مطالبه شود تا تولید محتوا کنند و آثار فرهنگی ارائه کنند. در بحث حقوق زن در اسلام پس از پنجاه سال هنوز کتاب 《 نظام حقوق زن در اسلام 》اثر شهید مطهری را معرفی می کنیم.
وقتی این کارنامه ما در بحث حجاب است باید بگوییم کارنامه ما در حکمرانی فرهنگی و آموزش های عمومی در بحث انتقاد و اعتراض کردن و اعتراض شنیدن، حتی از حکمرانی فرهنگی مان در بحث حجاب عقب تر است. گاهی می گوییم در بحث حجاب کار نکردیم بالاخره برای حجاب، سند نویسی شده و آموزش هایی داده شده که اینجا آن هم نیست. مثلا آیا ما به فرزندمان آموزش نداده ایم که مودبانه و آرام به تاخیر سرویس مدرسه اش انتقاد یا اعتراض کند !
.jpg)
وی همچنین با اشاره به اینکه عصمت و قدس حاکمیت دینی نباید مانع از انتقاد شود گفت:
گاهی به گونه ای دوگانگی حاکم جور و حاکم عدل یعنی نظام مقدس و نظام ستمشاهی درست میکنیم که افراد گمان میکنند که هر گونه انتقاد و سخن گفتن، لزوما معنای بدی دارد؛ هم گوینده این حس را دارد و هم تماشاچی ها و گاهی هم ناظران حکومت چنین تلقی پیدا می کنند لذا باید برای این مساله فکری کرد تا نگاه ها اصلاح شود در آن روایت فرمود قداست از آنجا منشا می گیرد که بتوان حق مظلوم را از ظالم به آسانی و بدون لکنت زبان گرفت. این ریشه در حق و عدالت و در آزادی و حریت دارد. حیدری عنوان کرد: این ادبیات که گفته شود؛ 《 ما آمدهایم افراد را به بهشت ببریم! 》ادبیات دین نیست. این ادبیات حکومتداری نیست. در متن آیین نامه علی علیه السلام ادبیات حاکمیت دینی را ببینید. دین برای دنیا و آخرت آمده است. لذا حفظ ارزشها باید باشد، اما تغییر در شیوهها نیز ضروری است. ما در شیوهها باید تجدید نظر کنیم و مبانی فقهی را روزآمد کنیم.
این استاد حوزه با اشاره به اینکه در علم فقه، همه افعال و رفتارهای مکلف یکی از احکام پنجگانه را دارد گفت: اعتراض کردن حرام نیست بلکه جایز و گاهی واجب است. اعتراض به معنای امروزی یعنی انتقاد که در آن درشتی هم وجود دارد - البته نه درشتی که حق کسی را ضایع کند - و صدا بالا رفتن دارد این گاهی واجب میشود.
وی با بررسی موضوع از زاویه دید دیگر گفت: حاکم نه تنها وظیفه دارد انتقاد و اعتراض را بشنود بلکه حق دارد اعتراض بشنود. در نظام فکری دینی، حاکمیت را نباید از حقش محروم کرد، حق دارد بشنود و بازخوردها را ببیند. پس هم حق حاکمیت و هم حق مردم است. امام علی(ع) تعبیری در این خصوص دارند که میفرمایند حق من بر شما این است که در حضورم و غیابم خیرخواهم باشید: « اما حقی علیکم...النُصح لی فی المشهد و المغیب» که میتوانیم آن را به معنای اعتراض و انتقاد بدانیم. برخی این را به معنای چشم گفتن و طاعت و فرمانبرداری تفسیر کردهاند که البته با کمک گرفتن از برخی قرائن، معنا این گونه نیست. مثلا در روایتی از امام صادق ع 《الطاعة لهم》به معنی فرمانبرداری عنوان مستقلی است در کنار عنوان 《 النصیحة 》پس النصیحه به معنی فرمانبرداری نیست بلکه انتقاد خیرخواهانه و مشفقانه است لذا این انتقاد، رو به اصلاح و تغییرِ خوب است و نه رو به خراب کردن وضعیت. بنابراین باید مبتنی بر یک عقلانیتی باشد. حیدری با بیان چند ملاحظه قرآنی و روایی در بحث انتقاد و اعتراض با هدف آسیب شناسی و با تاکید بر حوادث اخیرکشور اظهار کرد: وقتی اعتراض و انتقاد بالا میگیرد و از مرز خود خارج میشود تبدیل به اغتشاش و شورش میشود، در حالی که اعتراض نباید از دایره اخلاق خارج شود.
به هر حال نباید کاری کرد که وحدت جامعه دینی به هم بریزد. چون این باعث ضعیف شدن میشود: «وَأَطِیعُوا الل'َهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُم'» (انفال، ۴۶) تنازع نکنید و درگیر نشوید این باعث می شود که سست و ضعیف شوید. ابهت و شکوه و هیمنه تان از بین می رود و در نتیجه در مقابل دشمنان تان ضعیف می شوید.
در آیه دیگر فرمود؛《وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَقُوا》(آل عمران، ۱۰۳)یعنی همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید. هرچند سبب برای تفرق وجود داشته باشد اما نباید این اتفاق بیفتد. هم حاکم دینی باید کاری کند تا اتفاقی نیفتد و ساز و کاری بیندیشد وهم اعتراض کنندگان.
وی با بیان این نکته که معترضین نباید به گونهای صحبت کنند که بهانه به دست دشمن دهند با استناد به آیه《یَا أَیُهَا الَذِینَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا و لکن قُولوا انظرنا》(بقره، ۱۰۴) گفت؛ خدا به مومنان هشدار می دهد که نباید به گونه ای سخن بگویند که دشمنان فرصت ضربه زدن پیدا کنند.
«راعنا» از ماده «رعى» به معنى مهلت دادن و مراعات کردن است. ولى یهودی ها این کلمه را از ماده «الرعونة» و 《رعن》که به معنى کودنى و حماقت است، مىگرفتند.
وقتی مسلمانها خطاب به پیامبر ص می گفتند راعنا و مرادشان این بود که ما را دریاب، مثلا بیشتر توضیح بده تا متوجه شویم یا منبر را کوتاه کن خسته شدیم. اما این واژه در میان یهود، معنای《ما را تحمیق کن》داشت لذا شایعه کردند که مسلمانها از پیامبرشان می خوهند که آنها را تحمیق کند. از این آیه استفاده می شود که در اعتراضات فردی یا جمعی باید به گونه ای عمل کرد که دشمن از آن بر ضد مسلمانان سوء استفاده نکند.
البته این ملاحظه تنها خطاب به مردم نیست، بلکه خطاب به حاکم هم هست. اگر مردم انتقاد خود را به شکلی به گوش حاکمیت رساندند مکانیزم گوش شنوا باید فعال باشد و به مردم پیام دهد که حرف شما را شنیدیم. در غیر اینصورت وقتی این اعتراض از دایره خارج شد نمیتوان تنها مردم را ملامت کرد؛ این موضوع، دو سویه است.
وی در پایان تاکید کرد:
در همه انتقادها و اعتراضها باید اخلاق رعایت شود و هدف باید سازندگی باشد نه عیب جویی یا برتری جویی.
گفتنی است؛ سلسله نشستهای نقش مراکز علمی (اعم از حوزه و دانشگاه) در حرکت به سمت تمدن ایرانی اسلامی از سوی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور استان آغاز شده است. «عدالت» اولین موضوع این سلسله نشستها بود که با حضور نخبگان حوزوی و دانشگاهی در آذر ۱۴۰۰ برگزار شد. نشست دوم با موضوع اعتراض با حضور اساتیدی همچون حجتالاسلام والمسلمین رضا حیدری؛ مجتهد و استاد حوزه علمیه، حسینعلی حسینزاده؛ دکترای جامعهشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران، حامد عامری گلستان؛ دکترای علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر عبدالکریم شاه حیدر؛ دکترای حقوق بینالملل و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور در آبان ۱۴۰۱ برگزار شد.
نصیبه نوروزی
|