فرزین سوادکوهی- ما شک نداریم که خیلی از فعالان بازار برنج آنقدر از این اوضاع و احوال خسته شده اند که حوصله هیچ کاری را دیگر ندارند.شده اند از آن تیپ آدم هایی که هی به خداوند می گویند خدایا کاش همینطور که برکت از توست حرکت هم از تو بود تا ما اینقدر زحمت نیافتیم!

جناب جمیل علیزاده رئیس انجمن برنج ایران به خبرگزاری بازار  گفته:واردات در شکست قیمت برنج نقشی ندارد.

وی با اشاره به واردات ۶۰۰ هزار تن برنج طی سال جاری افزوده:واردات در شکست قیمت نقشی ندارد و باید جلوی دلالی را گرفت.  او همچنین با اشاره به لغو ممنوعیت واردات برنج این اقدام دولت را کارشناسی ندانسته و تاکید کرده که این اشتباه ترین کار وزارت جهاد کشاورزی طی چند ماه اخیر بوده است.

این راهنمایی عزیزان ما را یاد این داستان می اندازد که یک بار از یک بابایی  آدرس می پرسیدیم گفتیم شما می دانید کوچه بیست و یکم کجاست؟ طرف گفت: ببین! باید نگاه کنی! گفتیم داداش مرسی که راهنمائیمان کردی!

اما از این حرفها گذشته  ما اصلا کوچکترین شکی نداریم که این برنج را اصلا نباید دولت مورد کنترل و نظارت قرار بدهد.باید بدهند دست همین برادران کنشگر عرصه برنج!  در عین حال ما همچنین تردید نداریم که این دلال های از خدا بی خبر معمولا در دلالی هایشان که در نهایت به توی شیشه کردن خون ملت ختم می شود هیچوقت هیچ ارتباطی با اهالی و اعضا و انجمن ها و گروه های صنفی و غیر صنفی ندارند. خود کفا هستند.خودشان یک تاکسی می گیرند می روند از بازار برنج می خرند و بعد توی همان بازار به چند برابر قیمت می فروشند.شما تا حالا دیده اید کسی برود از سایپا و ایران خودرو ماشین بخرد بعد بیاورد توی بازار آزاد  با قیمت بالاتربفروشد؟ یا اصلا کسی دیده است که سیمان و فولاد و روغن و از اینجور چیزها را روز روشن بروند با انجمن ها و تشکل ها کارسازی کنند که بعد با قیمت بالاتر بفروشند وحالش را ببرند؟ خدا بدور!

ما می دانیم که بطور معمول این دلال ها همینطوری مثلا توی خانه نشسته اند  یکهویی یکی بهشان زنگ می زند که بیا برنج خوب آورده ام  و بعد آقای دلال بلند می شود باز تاکسی می گیرد  می رود می خرد و قایم می کند توی انبار و بعدش هم در بازار آبش می کند.بنابراین دلال ها هیچ ربطی به فعالان بازار برنج ندارند.یعنی فعالان بازار ربطی به دلالان ندارند!

البته ما نفهمیدیم  چرا بعضی ها هی گیر می دهند و از این عزیزان وارد کننده وصادر کننده برنج می پرسند:"چرا اینجور وقت ها یادتان می افتد که دولت دارد کارهای اشتباه انجام می دهد؟" این پرسش به بی منطقی این سوال است که از عباس قادری بپرسیم چرا صبر کرد یکسال بگذرد بعد بیاید بگوید پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت؟ چرا همان فرداش این موضوع را رسانه ای نکرد؟!آخر این شد منطق؟!