خوزنا: علیرضا اصغرزاده- امیدهای فراوانی از تغییر باور دولتمردان به مسئله «مردم» و جایگاه آنان آشکار شده که نویدبخش تغییر در مفهوم «ملت و مردمداری» در آیینه «دولت مردمی» خواهد بود.
۲۸ خرداد ۱۴۰۰ بود که بعد از یک دوره پر فراز و نشیب اتفاق جدیدی به واسطه انتخاب مردم رخ داد و راه نجات کشور از این تصمیم گشوده شد. در تاریخ دولتهای بعد از انقلاب، هیچ رئیسجمهوری بهاندازه آیتالله رئیسی میراثدار مشکلات، ضعفها و کاستیهای برجایمانده از دولت پیش از خود نبوده چراکه شرایط هنگام تحویل دولت آنقدر سخت بود که بسیاری از شاخصهای کلان اقتصاد ایران در وضعیت بدی قرار داشت و بسیاری از چالشهای اقتصادی مانند کسری بودجه، کاهش ارزش پول ملی و تورم بالا ماحصل هشت سال سیاستگذاری نادرست و ناکارآمدی بود.
شرایط در زمان تحویل دولت آنقدر بد بود که مطابق اظهارنظر خود آیتالله رئیسی از همان اولین جلسه حضورش در دولت با وزرای روحانی بر سر پرداخت حقوق مردادماه بحث و چالش داشتند! این یعنی شروع کار جهادی در یک شرایط غیر عادی. در این اتمسفر، مهمترین چالش دولت سیزدهم در آغاز کار، اقتصاد و تامین معیشت مردم بود، اما در عین حال تعیین دستمزد عادلانه برای کارگران، تفکیک پیشرانهای اقتصادی کشور از مذاکرات وین، پایان دادن به رانت ارزی و دیپلماسی بدیع و گسترده رابطه با همسایگان به کانون تمرکز دیپلماسی دولت سیزدهم تبدیل شد. مهمتر از همه این موارد شروع برای بازگشت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بود که دولت گام های مهمی در این زمنیه برداشت.
اما در این میان تعیین اولویتهای صحیح دولت سیزدهم بیش از پیش، نیازمند فهم جایگاه این دولت در سیر تکاملی حیات جمهوری اسلامی خواهد بود. در نگاه رهبر فرزانه انقلاب، نیل انقلاب اسلامی به اهداف بزرگ خود طی یک فرآیند سلسله مراتبی تعریف میشود. بر این اساس، مرحله اول این فرآیند تکاملی، «انقلاب اسلامی» و مرحله دوم آن، «تشکیل نظام اسلامی» است. ایشان مرحله سوم تحقق اهداف انقلاب را «تشکیل دولت اسلامی» میدانند و معتقدند انقلاب اسلامی هماینک در این گام قرار دارد. تشکیل «کشور اسلامی» و نهایتاً، شکلگیری «تمدن اسلامی»، مراحل بعدی انقلاب اسلامی در نگاه رهبر فرزانه انقلاب محسوب میشوند.
اکنون دولت سیزدهم و باور آن به حضور جدی مردم در کنار دولت، امکان بازسازی مجدد «امید» اجتماعی را بیشتر فراهم کرده است؛ مسئلهای که پیشتر با وجود تجربه دولتداری در سالهای 1392 تا 1400 و ریاست حسن روحانی بر قوه مجریه کمتر محقق شد. با تشکیل رسمی دولت سیزدهم و در نخستین دیدار کابینه رئیسی با حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در 12 مرداد 1400 رهبر معظم انقلاب ضمن تأکید بر عدالت و خودباوری دولت در قبال وعدههای داده شده به ملت، بر موضوع مغفول ماندهای اشاره کردند که اصل و اساس حکومت اسلامی را تشکیل میدهد؛ «مردم و جنبههای مهم مردمداری»؛ گزارهای که نه فقط در آموزههای اسلامی بلکه حتی در مکاتب غربی نیز به نقش آن در حکمرانی اشاره شده و اهمیت مسئله را بیشاز پیش جلوه میدهد. روشن است که حرکت جامعه اسلامی باید ترجیعبندی از عدالت و توسعه داشته باشد، امری که محققاً با حضور دولت در کنار مردم و در میان بسیاری از مشکلات امروزی کشور به ثمر خواهد نشست.
به همین دلیل است که میان مردی که در ازدحام محافظان و شیشههای دودی به تماشای مردم نشسته و یا دیگر فردی که در میان انبوه ناراضیان از کمبود دارو در میانه بحران کرونا، وارد یک داروخانه لبریز از «مطالبه» میشود، فرق است! این را مردم میبینید و مردم میفهمند. به همین جهت است که یکی از نکات اصلی شکست ایدههای دولت حسن روحانی را باید در فاصلهگیری آشکار با توده جامعه دانست. تودهای که اساساً دیگر برای دولتمردان گذشته به رأی آنان نیازی نیست و دغدغههایشان را به صورت چشمی و با رانندگی در خط ویژه مسیر «پاستور به ولنجک» میتوان دریافت. روی برگرداندن سیاستمداران از مردم، بیشتر شبیه تمام شدن تاریخ حضور افراد در سیاست است. دولت ِ مردمی از تجربه تلخ دولت منتسب به جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا درسهای بزرگی را آموخته است.
بدیهی است که با نگاه به این نقشه کلان بهتر میتوان درباره اولویتهای دولت جدید بحث و فحص کرد. قابلتأمل آنکه دولت سیزدهم، بار سنگینی را از این حیث بر دوش خواهد داشت چراکه این دولت اولاً وارث مجموعهای متنوع از خرابکاریها و ناکارآمدیهای دولت روحانی طی هشت سال گذشته است و ثانیاً، نخستین دولتی است که شکلگیری آن در طلیعه گام دوم انقلاب رخ داده و مأموریتهای ذکرشده در بیانیه گام دوم را نیز باید در سرلوحه اقدامات خود قرار دهد.
در پایان باید گفت دولت مردمی برای مردمی شدن راه طولانی در پیش دارد و اعتماد از دست رفته اقشار مختلف جامعه دچار گسلهای عمیقی شده است، اما اعجاز «گفتوگو» و «محرم دانستن مردم»، میتواند نوشدارویی این بار پیش از مرگ سهراب باشد. فارغ از عدم درک این موضوع که «امید»، حقی است که بر گردن دولتها بوده و مطالبهگر ِ اصلی آنان ملتی است که در کنار تحریمهای ظالمانه غرب، طعم تلخ بیتوجهی مدیران پروازی و اسکورتی را چشیده است. با این وجود امیدهای فراوانی از تغییر باور دولتمردان به مسئله «مردم» و جایگاه آنان آشکار شده که نویدبخش تغییر در مفهوم «ملت و مردمداری» در آیینه «دولت مردمی» خواهد بود.
|