حفاری چاههای نفت و گاز و تأسیسات مرتبط با آنها شامل انتقال، فرآوری، پالایش و صنایع پتروشیمی جزء پرمخاطرهترین نوع آلودگیهای زیستمحیطی و برهم زننده چرخههای طبیعی اکوسیستمها در جهان محسوب میشوند. این پروژهها معمولاً بهطور 24 ساعته کار میکنند و میتوانند سلامت انسانها، حیاتوحش، منابع آبها، گونههای گیاهی و جانوری و حشرات، اقلیمها و درنهایت کل اکوسیستمهای یک منطقه و کشور و جهان را تحت تأثیر قرار دهند. جهت روشن شدن بهتر موضوع در ادامه به برخی از این تهدیدهای زیستمحیطی که در اثر این عوامل حادث میشوند بهاختصار اشاره میگردد. شاید بهتر باشد با طرح یک سؤال موضوع مطرح شود تا وضعیت برای خوانندگان گویاتر باشد. مثلاً گفته شود وقتی حفاری نفت و گاز به سمت بیابان پیش میرود برای اکوسیستم منطقه چه اتفاقی میافتد؟
در جواب این سؤال میتوان از سادهترین تا پیچیدهترین اثرات تخریبی را بیان کرد. از اختلال در مسیرهای مهاجرت گونههای جانوری و حیاتوحش، ایجاد آلودگیهای بصری برای جانداران، تردد و نردهکشی برای تأسیسات نفتی تا بر هم زدن تعادل فیزیکی اکوسیستمها و بخش بیولوژی آنها که بررسی آنها فوقالعاده پیچیده است و میتوانند به پیامدهای جدی تخریب محیطزیست منجر شوند.
بهطور مثال روندی مانند بیابانزایی میتواند در راستای همین فعالیتها ایجاد و تشدید و توسعه یابد. همچنین افزایش ترافیک عبوری وسایل نقلیه در مناطق نفتی بهطور فراوان ای به آلودگی صوتی و بصری در سرزمینهای وحش کمک میکند و شاید ذکر این نکته خالی از لطف نباشد که بدانید تولیدمثل بعضی از گونههای جانوری در اثر این شرایط دچار اختلال میشود، مانند بعضی از گونههای پرندگان در هور هویزه که در اثر تغییر در زیستگاه آنها در اثر حفاری و حتی صدای ناشی از کار تمایل به ماندگاری و تولیدمثل را ازدستدادهاند. شاید ندانید که پستانداران و پرندگان وحشی توسط رفتارهای خود در کوتاهترین زمان ممکن به اختلال صدای پاسخ میدهند.
گرچه مطالعات نشان میدهند که در بلندمدت به این شرایط غیرطبیعی عادت میکنند اما پراکنش و جمعیت آنها در بلندمدت رو به کاهش خواهد رفت. خطوط انتقال نفت و گاز در خوزستان که در اکثر مناطق حتی درون شهرها وجود دارد میتواند بهعنوان یک مانع فیزیکی دشوار و سخت برای گونههای جانوری و گیاهی باشد. مثلاً با توسعه میدان نفتی آزادگان در جنوب غرب خوزستان حیات و زیست گونههای جانوری مانند آهوها، جمعیت مارها و خزندگان، پرندگان تالابها و حشرات دوزیست به جد توسط کارشناسان موردبررسی قرار گیرند.
در عملیات حفاری نیاز به مایع حفاری گل حفاری» است که به داخل چاهها تزریق میشود در مواردی دیده میشود این مایع در گودالهایی اطراف پد چاهها ریخته و پراکنده میشود و بهتدریج در زمینها نفوذ و منتشر میشوند که باعث لمیزرع شدن زمین از گونههای گیاهی و حتی عدم امکان حیات گونههای جانوری است. اثر تجمعی ناشی از این نشتهای جزئی متعدد در درازمدت میتواند خطر بالقوه انواع سرطانها را به همراه داشته باشد. وجود بعضی از این مواد خطرناک شیمیایی موجب آسیب به اعضای بدن حیوانات و انسانها مانند کبد، کلیه، طحال، مغز، بروز سرطان، سرکوب سیستم ایمنی بدن و درنهایت منجر به نارسایی در تولیدمثل شوند.
درنتیجه توسعه تأسیسات نفت و گاز لاجرم تخریب محیطزیست یعنی بر هم خوردن تعادل و پایداری اکوسیستمها اتفاق میافتد و چرخههای زیستی و معدنی که در طی صدها یا هزاران سال بهطور طبیعی در منطقه شکلگرفتهاند معیوب و تخریب میشوند و امکان ادامه حیات انسانها و جانوران به خطر خواهد افتاد و گاهی اثرات تخریبی ناشی از احداث سراچههای نفت و گاز به اکوسیستمهای بومی منطقه غیرقابلبرگشت است که یک مصیبت بزرگ زیستمحیطی محسوب میشود.
از این نکته نباید غافل شد که معمولاً با رشد تأسیسات نفت و گاز و خصوصاً حفاریهای نفتی معمولاً از تعداد بازدیدکنندگان عرصههای طبیعی و محیط زیستی کاسته میشود، هیچ گردشگر بومی و چه غیربومی علاقهای ندارد از مناطق نفتی و آلوده و چشم اندازهای خشن و ناموزون آنها دیدن نماید.
بخشهای آبی یک اکوسیستم مانند چاههای آب، حوضچهها و تالابهای طبیعی و حتی مسیرهای فاضلاب بیشتر میتوانند در معرض خطر مواد شیمیایی تأسیسات نفتی مانند هیدروکربنها، سولفاتها و مواد دیگر باشند که ایمنی آب را به خطر میاندازند. مثلاً تالابهای جنوب شرقی اهواز در محاصره انواع این مخاطرات هستند.
گاهی در اثر انفجار یا آتشسوزی یا نشت در تأسیسات نفت و گاز و پتروشیمی بزرگترین صدمههای زیستمحیطی حادث میشود که متأسفانه تاکنون به عواقب زیستمحیطی آنها بهطورجدی پرداخته نشده است که بروز این حوادث مانند سوختن فلان چاه نفت در چند ماه و یا مخزن پتروشیمی و ترکیدن لوله نفت و سوختن فلرهای نفت و گاز بر سلامت مردم و اکوسیستم منطقه چه اثرات زیان باری خواهند داشت. اثرات تخریبی این عوامل تنها منجر به عواقب بلندمدت مثلاً تغییرات عمده آب و هوایی و تخریب زیستمحیطی در منطقه نیست، بلکه میتوانند موجب بروز عوامل کوتاهمدت و سریع مانند حملات آسم در کودکان و بدتر شدن بیماریهای تنفسی در بزرگسالان شوند.
لازم به ذکر است انتشار گازهای گلخانهای خطرناک ناشی از نفت و گاز به تغییرات آب و هوایی در بلندمدت کمک میکنند. متان از اجزاء اصلی گاز طبیعی است که تا 84 برابر بیشتر از دیاکسید کربن جو برای ما انسانها و محیطزیست مضر است. گاز متان میتواند گرمای منطقه و جو منطقه را بهطور مؤثری افزایش دهد و گرمایش منطقهای و جهانی را تشدید کند. واقعیت تلخ دیگر این است که نشت گاز طبیعی در تأسیسات نفتی و گازی امری رایج است که میتواند به تجمع غیرعادی گاز متان در اکوسیستمهای منطقه و اطراف آن کمک کند.
البته بررسی اثر گاز متان بر اکوسیستمهای منطقه مبحث بزرگ علمی است که باید توسط کارشناسان خبره محیطزیست و کشاورزی بهطور جد موردبررسی و نتایج آن در اختیار مردم قرار گیرد.
درنهایت ذکر میگردد زیستبوم و اکوسیستمهای منطقه خوزستان بهطورجدی در معرض خطر آسیب و تخریب قرار دارند و میرود با توسعه و افزایش تأسیسات نفتی در سالهای آینده بر شدت آنها افزوده شود. لذا این انتظار از مسئولان زیستمحیطی استان خصوصاً سازمانهای مردمنهاد و تشکلهای آزاد و همچنین دلسوزان و کارشناسان استان میرود در این حوزه بررسی و فعالیت بیشتر نمایند و با بررسی ابعاد مختلف موضوع حقایق با به مردم تذکر و روشنگری نمایند و مطالبات بر حق را مطرح نمایند و ارائه راهکار دهند.
در این خصوص کمک گرفتن از نمایندگان مردم در مجلس و جراید استان و دیگر رسانهها امری ضروری است؛ و باید این هشدار به وزارت نفت و شرکتهای تابعه داده شود که موضوعهای زیست استان یک اولویت اصلی و اساسی است که باید به آن پرداخته شود و در کنار تمامی طرحها بررسیهای زیستمحیطی انجام و هزینه لازم دیده شود. همچنین جهت ترمیم و کاهش تخریبهای فعلی باید مطالعات دقیق علمی انجام و روشهای ترمیم و احیاء مطرح و اعتبار لازم برای آنها پیشبینی گردد.
البته بررسی دقیق موضوع نیاز به برگزاری یک هماندیشی یا مجمع علمی دارد تا ابعاد مختلف مسئله موردبررسی و ارائه راهکار شوند، در غیر این صورت میرود که استان خوزستان در سالهای آینده با مخاطرات بزرگ زیستمحیطی ناشی از تأسیسات نفت و گاز مواجه گردد.
من ا.. التوفیق
نوید قائدی
|