سراب نای کش سرابی رفته در خواب
✍️ یاسرنظری چگنی
توجه خاص به پتانسیل ها و نقاط قوت در چرخش و گذشت ایام در ساخت سرنوشت گروهای اجتماعی و مناطق از شناساگرهای اصلی هستند.
تجربه تاریخی هم بیانگر این واقعیت است که در هر منطقه ای که به نقاط قوت توجه ای نشده است هم اکنون زنگ خطر این بی مبالاتی ها به صدا درآمده است.
مضمون پیشرفت و توسعه به سرنوشت پذیرش کلی همه واقعیات بستگی دارد که در کنار این پذیرش نوع مدیریت و استفاده از آن مضمون ها بسیار مهم است.
اما واقعیات امروز دهستان سراب نای کش واقع در بخش مرکزی شهرستان چگنی مجموعه ای از پاره گفتارهای است که در حال مرگ به بیان حقایقی اشاره دارد که جدال بین سرنوشت این دهستان با آینده را بخوبی بیان می کند.
تجسم بزرگی سراب نای کش و جابهجایی عظمت تاریخی و شکوه گذشته آن با وضعیت اسفناک کنونی فرمولی نامشخص از دگرگونی های تخریب گر بوده که سستی در اراده و بی اهمیتی مردمان این دیار را نشان می دهد.
بهتر است که برای رهاندن سراب نای کش از این وضعیت انحطاط گونه و جلوگیری از ورود به مرحله های بدتر مردمان تاریخ ساز و متمدن این دهستان شور و اشتیاق خود را به واقعیات محل زندگی و سکونت خود بیشتر از قبل کنند و برای ساخت یک محیط آرمانی و ایده آل از موضع سکوت خارج گردند.
باید با معرفی یک خط مشی روشن راهنمای حرکت خود را محور قرار دهند و چهره حقایق را از چهره های متضاد تشخیص دهند و با آری گویی به این نعمات خدادادی که در این منطقه نهفته است اشکال بی اهمیتی و بی مسئولیتی را که نسبت به سراب نای کش در پیش گرفته اند از دهن خود دور کنند.
شرایط نامطلوب و پارادوکس های تفکری اهالی تفسیری ایجابی از طریق وضعیت و حالت بد نای کش است که باید به شکل ماهرانه و همراه با اراده مسئولین را مجاب به چاره اندیشی درباره رهایی از این وضعیت بکنیم.
اگر بخواهیم به دو علت و جریان اصلی عقب ماندگی دهستان سراب نای کش اشاره کنم بایستی در وهله اول به بی خیالی و بی اهمیتی مردم و دوم کم توجهی مسئولان را نام برد.
متاسفانه استمرار وجود زمینه های این دو علت باعث باور نکردن امتزاج افق های روشن برای آینده این دهستان باستانی شده است.
مطالعه تاریخ ساکنان دهستان سراب نای کش در اتحاد و یکپارچگی و تلاش برای بهبود وضعیت نای کش در قدیم الایام یک پادزهری است برای بی اهمیتی و سهل انگاری قشر کنونی که خود را در زیر نقاب های بی خیالی و ژست های روشنفکرانه پنهان کرده اند و منتظر فرو آمدن معجزه ای از آسمان برای رهایی از این وضعیت محل زندگی خود هستند.
بی اهمیتی ساکنان دهستان سراب نای کش نسبت به منطقه خود آنها را از سایر علل متمایز کرده است و همین باعث شده است تا نگاه مسئولین هم به این منطقه پر از نعمت های طبیعی و چشمه کم نظیر و خروشان آن نگاهی سست و گذار باشد.
با مشارکت مردم در برابر این همه بی توجهی مسئولان می توانست آنان را بیدار و وادار به پاسخگویی و برنامه ریزی برای جلوگیری از هدر رفتن این همه پتانسیل طبیعی کند.
خاموشی اهالی این دهستان از عوامل مهمی است که باعث دست درازی طمع کاران به منابع آبی آن شده و به راحتی در زیر چتر سکوت اهالی کار خود را بدون هیچگونه وقفه و مشکلی با سرعت به جلو می برند.
به حق که نسل حاضر در دهستان سراب نای کش را تحت هیچ شرایطی نمی توان و نباید با گذشتگان این دیار مقایسه کرد و یا آنها را با هم مورد قضاوت قرار داد.
چه نیک مردان و چه نیک زنانی که هنوز هم وقتی نامشان از ذهن و زبان می گذرد باید به احترامشان قد خمیده کرد و آه افسوس سر داد.
واقعاً ما اهالی کنونی دهستان سراب نای کش میراث داران خوبی نبودیم و آنچه را از نیاکان و گذشتگان تحویل گرفتیم در حال نابودن شدن و تبدیل به تلی از خاکستر کرده ایم.
هنوز هم صدای پیام ها و خواسته های گذشتگان که با هیچ امکاناتی آن همه امکانات برای این دهستان از حکومت ها جذب کرده بودند در خاطرم نجوا می کنند.
خواسته ها و مطالباتی که با نگاه سنتی ولی با یک آینده نگری هوشمندانه در پی کسب آنها مسافت های خاکی بسیاری را طی و چه خون دلها که نخورده اند.
یا شیرمردانی حماسه ساز و تاریخ ساز بخیر که اقتدار امروز دهستان سراب نای کش مدیون آنهاست اما خودشان در زیر خروارها خاک آرمیده اند.
یاد آن دور همی های شبانه و نشست های روزانه در لب چشمه جاری نای کش بخیر که بزرگان خاک دوست و میهن پرست در آن جمع ها با همدلی خواسته هایی از گاه از سر مهر و مهربانی و گاه از سر گلایه و انتقاد و بازگویی برخی کمبودها که می دیدند و با بیان خاص و شیرین خود درخواست پیگیری و شنیده شدن آنها را داشتند.
درود بر گذشتگان دهستان سراب نای کش که با همدلی و مهربانی در کنار هم زیست می کردند و با همت خود نام نای کش را بر بلندای سفیدکوه به اهتزاز درآورد بودند با جرآت می توان گفت که فقط ««یک چگنی بود و نای کش»»
یاد آنهایی بخیر که آرزوی دیدن روزهای زیبا و آینده روشن و پر از امکانات سراب نای کش خود را به زیر خاک بردند.
بی اهمیتی و سهل انگاری مردم حال حاضر سراب نای کش را فقط می توان با بغض در گلو و اشک های حلقه زده در چشم تفسیر کرد ولاغیر.
درد است امروزی که این مردم بی خیال پیش پا افتاده ترین خواسته قانونی خود را در سینه حبس کرده اند و هیچ منطقی هم برای بیان آنها ندارند و وظیفه خود را با صبر به دیگری و به امید دیگری رها کرده اند.
حزن انگیز است که ما ساکنین سراب باستانی نای کش نه در خواسته ها ومطالبات خود عرف را رعایت کردم و نه عادات نیاکان را به ارث برده ایم و به همین خاطر از نظر بقا و تکامل ایده آل پیشرفتی سریع داشته و داریم.
پیدایش مدنیت در نای کش بدون استمرار گفتن خواسته ها و فروپاشیدگی اجتماعی که در نبود عرف و عادات اجتماعی است به حکم طبیعت پریشانی و ابتذال را در پیش روی سراب نای کش قرار داده است.
به عقیده سپنسر آن قانون اخلاقی که با اصل تنازع برای بقاء و انتخاب طبیعی برای ماندن سازگار نباشد از همان ابتدا بیهوده است و راه به جایی نخواهد برد.
شوربختانه نسل قدرتمند و مطالبه گری در دهه کنونی سراب نای کش پرورش نیافته است که قدرت ایده پردازی و چاره جویی برای بیرون رفت از چاله ها و بحران ها را داشته باشند.
فاجعه اینجاست که در تفسیر اوضاع نابسامان کنونی سراب نای کش به جای عقلانیت و واقع بینی به لجاجت و بی اهمیت بودن اکتفا می کنیم.
ما باید با تشکیل جلسات همفکری و مشورتی اول از همه چیز توسعه را برای خود تعریف و معنا کنیم و برای همگان آگاه سازی کنیم که توسعه فرایندی از دیدن واقعیات است که با دیدگاه های محدود و ضد اجتماعی از بین می رود و راه رسیدن به آن دور و مشکل خواهد شد و
توسعه و پیشرفت سراب نای کش زمانی رو ریل خواهد افتاد و می توان به آن امیدوار بود که با حضور حداکثری تمام اهالی تمام موقعیت های مختلف این منطقه بررسی و برای استفاده معقول از آنها نقشه راه ترسیم کرد.
در مقابل یکی از وظایف اصلی دولت هم کمک به ایجاد شرایطی است که به رشد عقلانیت مردم و خود دولتمردان کمک کند چرا که بر اساس اصل عقلانیت افراد در شرایط مختلف متناسب با آن شرایط عمل می کنند.
باید بپذیریم که کم توجهی مسئولان به وضعیت موجود سراب نای کش ریشه در کم اهمیتی و نگاه خودم مردم دارد چرا که اجرای بعضی از قواعد رفتاری و مدیریتی مستلزم یک حرکت و واکنش متقابل و دو طرفانه است
برای اکثر افرادی که حتی گذرا به سراب نای کش ورود می کنند اینچنین وضعیتی با دارا بودن این همه سرمایه و منابع طبیعی و بهره مندی از جغرافیایی ممتاز جای سوال و تعجب دارد که همگی به اتفاق نظر خود مردم را سبب این وضعیت می خوانند.
مردم باید به جای اینکه اغلب وقت خود را صرف عوامل خودساخته ذهنی در به وجود آمدن این وضعیت صرف کنند به بررسی موضوعات اصلی حول محور اصلی کندن نای کش از این حالت کلید کنند و به فرعیات توجه نکنند.
کمرنگ بودن حضور مشهود مردم در بعضی از جلسات همفکری و طرح مشکلات که به خاطر مطالبه گری افرادی دلسوز انجام می شود بصورت متواتر در جلسات هماهنگی اهداف و رویکردهای مناسب برای این منطقه هیچ توجیهی عقلی ندارد و این را باید قهر مردم با سرنوشت و آینده خود تعریف کرد.
در طول تاریخ سکونت در سراب نای کش هیچ وقت مردم اینگونه مقهور بی خیالی و بی مسئولیتی خود نشده اند وضعیت امکانات این منطقه با همسایه های خود حتی شهر سراب دوره مرکز شهرستان چگنی گواه این مدعاست.
هر شخص می تواند بر افکار مجموعه اطراف خود اثرگذار باشد پس پیشنهاد این است هر نفر از افرادی که دغدغه سراب نای کش را دارند سعی در همراهی تمام مردم با خود را داشته باشند و فریاد بزنند که قهر کردن مردم با خود و محیط زندگی خود که چند سالی است ام را شروع کرده اند بزرگ ترین و ویران ترین نوع خشم حرکت حمله گونه به سراب نای کش که آن را به لبه پرتگاه کشانده است.
باید به فکر مهار کردن این خشم خود ساخته و جایگزینی مسئولیت پذیری با افکار مثبت به جای آن باشیم و تا فرصت باقیست از خواب غفلت و عامدانه بیدار شویم.
داشتن مهارت اجتماعی قوی و بالابردن سطح مطالبه گری باید آموزش داده شود اما آگاهی و مطالبه گری باید برای به دست آوردن جایگاه مورد نظر به کار برده شود و بر همین اساس می توان با معرفی ظرفیت های بالا و لازم در سراب نای کش مردم را از نوع و سطح مطالبه گری هوشیار و بیدار کرد.
به هیچ وجه تعلل جایز نیست و اهالی باید از همین الان پای خود را محکم روی سنت ها بگذارند و گزینه های بر کرسی شورای اسلامی روستا را مشخص کنند و از عجله و شتاب برای ورود به این پارلمان محلی که تا بحال کوچکترین قدم مثبتی برای نای کش برنداشته است اجتناب کنند.
هر شخصی که در سراب نای کش یا هر محیطی دیگر زندگی می کنند باید نقش اجتماعی خود را به درستی ایفا کند و برای ایجاد تغییرات و بهبود وضعیت به ارائه راه حل و نظرات خود در قالب جمع بپردازد.
نوشتار را اینگونه به پایان می رسانم.
مردم شریف دهستان سراب نای کش تا بیش از این دیر نشده است از خواب غفلت و بی توجهی بیدار شوید.
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگی است این خواب گران
|