همه چی شکم, هدف فقط خوردن وخوردن, درآشپزخانه هایی شیک با وسایل و کالاهای لوکس فرنگی ، درفضا هایی بزرگ وکا ملا مطابق با آخرین دیزان های اروپایی...
با نمایش آدم هایی که شبیه ما نیستند, چهره هایی اتو کشیده, اندام هایی بسان مانکن، همچون مدلینگ های آخرین مجلات ونشریات مد , با پوست هایی بسیار روشن وچشما نی آبی ...
در اکثر مواقع, نه مورد تبلیغ کالای ایرانی است و نه آدم های تبلیغش چهره ومرام ایرانی دارند.
چیزی که فرسنگها ازواقعیت اکثریت زندگی های مردم این مرزوبوم به دوراست.
یک زمانی درتبلیغات یا همان آگهی های تلویزیون شاهد تبلیغ چندین وچندنوع کالای ساخت وطن بودیم.
یک شرکت تبلیغ پلوپز وفرگازش را به نمایش می گذاشت وآن دیگری ، کیفیت وظاهر زیبا ومطابق با استاندارکولر و یخچالش را معرفی و تبلیغ می کرد.
چند صباحی بود سراسرتبلیغات تلویزیونی خلاصه شده بود از تبلیغ برای هرچه بیشترمصرف کردن پفک نمکی وچیتوز موتوری, سرکه نمکی و... آن هم باعلم به مضربودنشان برای سلامتی بچه ها .
بی توجه به هشدارهای متخصصان وکارشناسان بهداشت وتغذیه .
دربرنامه ای تلویزیونی ، متخصص ازتغذیه سالم حرف زده ،رهنمود وراهکار ارائه می داد، از مادران می خواست مواظب نوع غذا وترکیب غذای خانواده وبه ویژه کودکان باشند .از خطر استفاده از هله هوله هایی که در بازار موجود بوده وسلامتی کودکان را تهدید می کند با شور وحرارت داد سخن می راند ودلسوزانه هشدار می داد .
اما بلافاصله پس از اتمام برنامه ، تبلیغات وسیعی پیرامون همان هله هوله هایی که همه آن ها را می شناسیم ، راه می افتاد و چپ وراست تبلیغ شده به نمایش گذاشته می شد.
بله زمانی شاهد تبلیغات انواع واقسام پفک ها وتنقلات جورواجور بودیم و الان هم که سراسر تبلیغات تلویزیون شده تبلیغ پوشک بچه,
آن هم بچه هایی با چهره هایی اروپایی ومادرانی که انگار در سالن مد قدم می زنند ونه درخانه وکاشانه زندگی.
نمایشی از مدو ادا واطوارها وآرایش های آنچنانی درقالب تبلیغ کالا.
تبلیغ رنگ وارنگ خدمات بانک هایی که همچون قارچ یه شبه روییده اند وزرق و برق خودرااز بهره ها وسودهای تحمیلی بر گرده ی مردم دارند, تاکارت های جور واجور بانکی..
تبلیغ انواع آدامس ، روغن وسایرکالاهای مصرفی,خوراکی, که هرکدام وصل است به یک شرکت ویا برند خارجی..
بهره بری از جلوه های بصری ،از رنگ ولباس و مد زیبنده والبته که لازم است اما تا جایی که فرهنگ وآداب و هویت کشور عزیزمان با آن پیشینه ی غنی فرهنگی نادیده گرفته نشود وبه هیچ انگا شته نگردد. ودربست در خدمت جلوه ها وآداب و اخلاقیات غیر قرار نگیرد.
با وسعت تبلیغاتی این چنین آن هم در چارچوب معیارهای بیگانه با فرهنگ خودمان باید پرسید ، سهم تبلیغ و نمایش کاروتلاش و استقامت مادران دلسوز و پدران زحمت کش و اطفال پرجنب و جوش وکودکان بازیگوش وکارگران سخت کوش و جوانان پرخروش ومدیران با هوش..درتعالی بخشیدن به تولید وپیشرفت سرزمین مان، ونمایش آن درسیمای ما کجاست؟؟؟؟
آری این است حکایت آگهی های بازرگانی سیمای ما!!!!
توسط: مریم مفتوح
|