من مردی ازسرزمین ایرانم،
وپیوندی عمیق بسته ام باپنج زن درزندگیم
آن که باشیره ی جانش ارزشهای دینی وانسانی رادرکامم ریخت،ومن درسایه ی محبت ونوازشش قدکشیدم وبالیدم،
دستوردارم که بعدازاطاعت ازخدامطیع اوباشم.
به اومحبت بورزم ودلسوزش باشم،وحتی براو« اُف»هم نگویم.
وآنکه خدااورامایه ی آرامش روح وروان من قرارداد، زندگیِ بی دغدغه وقدرت درمحیط کارم را ازمحبت هاوعشق ورزی های اودارم،خدارسیدگی به اورامایه ی بخشش گناهانم قرارداده است
و تأمین مخارجش را برعهده ام.
خدامهری دیگربرایم قرارداده است.
مهری که از خون وگوشت من است . جان من است ودوستدارمن . ریحانه ی خانه است و صفا و محبت با وجود او در خانه می چرخد ومی رقصد .خنده های شیرین ونمکینش تمام دردهای عالم را از من دور می کند وتوان ونیرویم را فزونتر.
وجود او مسولیت مرا دو چندان می کند . مسئولیتی که در قبالش نزد خدا مورد توجه هستم و قابل عنایت .
مایه ی افتخار من است وبا اوست که مقامم بالا می رود و حیثیت و آبرویم محفوظ می ماند .
محبت های او هر اندازه که بزرگتر می شود بیشتر و دلچسب تر می گردد . اوست که مددکار من در دوران کهولت وناتوانی است.
ونیز اویی که :
ازگوشت وخون هم هستیم، و زیریک سقف بزرگ شده ایم،
ودردامان پرمهریک خانواده درسِ دلسوزی ومحبت به همدیگر را آموخته ایم.
اوهمدم تنهایی ها،وشنونده ی دردهای من است.
وقتی یادِکودکی هادردلم می افتد،ودلتنگِ شادی های کودکانه ی خودمی شوم اوست که مراسرشارازعِطرخوش پیوندهای گذشته وامیدواربه آینده می کند.
اوجنس لودگی های دوران جوانیم،وبدجنسی ها واذیت وآزارهای گاه و بیگاه مراخوب می شناسد،
وبالبخندی نمکین با دیالوگِ کوتاهِ« تودیوونه ای» ازهمه ی آن ها مهربانانه می گذرد
چهره ی او یادآور چهره یمادرم ووفا وصممیت هایش برگرفتهازروحلطیف مادراست.
وپنجمینش: زنی که عقدِمحبت ومهرورزی واحترام وکرامت بااوبسته ام،
زنی که درتمامی سال ها،گاه بسیاربسیاردورازمن وگاه درنزدیکی من بدون اطلاع ازتقدیروسرنوشت, شیره ی جانش،شیرین زبانِخانه اش،ومایه ی دلخوشی هایش را،
هم اوراکه دردامان پرمهرخودپرورانده،وبالقمه ی حلال پرورشش داده است،
درعنفوان جوانی وبالندگی، باهزاران امید روانه ی خانه ام نموده ،تابعدازخداپناه ِجگرگوشه اش باشم.
آری من یک مردهستم که غیرتمندانه عهدبسته ام پاسدارحریم پنج زنِ جامعه ام باشم.
مادرم،همسرم،دخترم ، خواهرم ومادرِهمسرم
روز زن برمردان نیک سرشت وغیرتمندسرزمین نیکویم مبارک باد،
که مردان نیکویی خودرا ازتربیت شایسته مادران خوددارند.
اگر صاحب خُلق وسرشتی نیک اند،واگر دارای جایگاه اجتماعی بالایی هستند ،واگر صبوروپرطاقتند ،واگر حمایت گر و مسئولیت پذیرند واگر.........
که دردامن زنی نیک پرورش یافته به معراج رسیده اند.
جان وتن مردان وزنان مان به سلامت وروزوروزگارشان خوش وایام به کامشان باد.
مفتوح/96/12/17/دزفول
خوزنا
|