در گوشه گوشهی عراق بر سر هر اداره دولتی، مدرسه، میدان فوتبال یا مغازه و سیطرهای پرچم عراق به اهتزاز درآمده و شعارهایی نظیر: «عاش العراق؛ أنا حشدی؛ جیش العراق عز؛ کلنا فداک یا عراق؛ القانون فوق الکل؛ أحترم، تحترم؛ مصلحة الوطن و امنیته فوق کل اعتبار» بر دیوارها نقش بسته است. این شعارها حکایت از شعوری برای متحد کردن عراق و ایجاد دولت – ملت مدرن در این کشور دارد. این مهمترین نیاز و جدیترین حاجت عراق کنونی است.
عراق ازنظر اجتماعی دارای بافت موزاییکی و متشکل از گروههای قومی – فرقهای متعدد است. به عبارتی میتوان این کشور را مینیاتوری از خاورمیانه تلقی کرد. قومیت، ملیت، مدنیت و دیانت بهعنوان عناصر هویتساز در عراق مطرح هستند. اینکه کدامیک از این عناصر چهارگانه یا ترکیبی از آنها اساس هویتی عراق آینده شود، بر خاورمیانه و بر کشور ما تأثیر مستقیم خواهد گذاشت. در عراق کنونی مفهوم هویت ملی و شهروندی بهعنوان مشخصهی اصلی دولت – ملتهای مدرن هنوز تکوین نیافته است. شاید این مهمترین مسئلهی عراق و بزرگترین مانع رشد و توسعهی این کشور محسوب شود.
اتخاذ استراتژی بسیج جمعیتی و سیاست خیابانی که در داخل کشور در چارچوب راهپیماییها و تجمعات بزرگ در مناسبتهای خاص و نیز تجمعهای هفتگی در نماز جمعه برای اعلام مواضع مردمی در تائید، تعدیل یا نقد سیاستهای داخلی کشور، هرچند کارکرد حمایت و تائید آن بیشتر بوده و کمتر به تعدیل یا اصلاح سیاستهای جاری کشور انجامیده است؛ تجربه شناختهشدهای است که در جای خود قابل نقد و بررسی است. اما اتخاذ این سیاست برای ارتباط با کشور عراق در قالب گسیل جمعیتی در کاروانهای زیارتی، مجاز، غیرمجاز، انفرادی و اخیراً سفر با خودروهای وطنی پلاک ملی در طول سال و فارغ از ارزیابی ظرفیتهای امنیتی، اجتماعی، حقوقی و امکانات زیربنایی عراق، قابل نقد جدی است. اینکه دیپلماسی عمومی و ایدئولوژیک چقدر میتواند حسن همجواری و پایداری روابط مذهبی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی بین دو کشور را تحکیم و تضمین کند؟ نیاز به مطالعه دقیق و پژوهش میدانی دارد.
در این سفر برخی از افراد کاروان ما وقتی خودروهای وطنی با پلاک ملی را در شهرهای عراق در تردد دیدند و از قیلوقال کاروان خسته شده بودند، ذوقزده سفر بعدی خود و خانوادهشان را با خودروی شخص به عراق تنظیم کردند. در عراقی که وقتی تصادف بشود، پلیس فقط کروکی صحنه تصادف و مقصر را تعیین میکند و این شیوخ عشایر هستند که مبلغ دیه قتل و جرح را تعیین کرده و میستانند. اگر کسی را در جادههای غیراستاندارد عراق بکشی یا مجروح کنی یا کشته و یا مجروح بشوی با کدام قانون؟ با چه زبانی؟ با چه آگاهی از آدابورسوم و عرف عشایری، خودت و زن و بچهات را نجات میدهی؟ بهراستی این چه تصمیم نابخردانهای است که بیتوجه به این مشکلات، خانوادهی ایرانی را با خودروی وطنی پر از اشکال فنی را در جادهی فاقد علائم راهنمایی و پر از چالهوچوله و فاقد امنیت و رانندگی ویژه عراقی با ماشینهای آمریکایی، ژاپنی و اروپایی که از هیچ قاعدهای پیروی نمیکنند؛ به این کشور میفرستید! آیا کشتههای جادههای ایران با همهی استانداردهای وطنی بس نیست که حالا جادههای عراق هم از ما کشته بگیرد؟
در مورد دیگر که خصوصاً مردم ما در شهرهای آبادان، خرمشهر و اهواز را بهشدت نگران کرده و متأسفانه مسئولان انگارنهانگار که اتفاقی افتاده است. هجوم جوانان مجرد عراقی به بهانهی زیارت، سیاحت و طبابت به ایران است. من با چشمهای خود دیدم خادمان حرم حسینی و عباسی برخی جوانان و نوجوانان عراقی که با آرایش و پوشش خاصی قصد ورود به حرم داشته باشند، در گیت بازرسی از ورود آنها ممانعت به عمل میآورند. تشکیل خانههای فساد در برخی از شهرهای ایران و تهیه کلیپهای غیراخلاقی از اعمال منافی عفت عمومی و پخش آنها در عراق، غیرت مردم را جریحهدار کرده است. این وضعیت غیرقابلتحمل است.
برقراری و ایجاد محیط امن و باثبات ازجمله دغدغههای هر حکومتی تلقی میشود و امنیت ملی هر کشوری جدا از امنیت اجتماعی و فرهنگی آن نیست، ازاینرو داشتن یک جامعه باثبات از مهمترین وظایف دولت بوده است. به بهانهی امنیت مذهبی و ملی، امنیت اجتماعی و فرهنگی را خدشهدار نکنید.
اهواز – لفته منصوری
|