اینجا مسیر عشق است جای که کسی در آفتاب برای دیگری سایه می شود آن یکی پای زائران را از خاک میزادید و دیگری سقای کربلا می شود،فقط و فقط برای عشق ، عشق به سالار شهیدان حسین (ع) .
عشق اینجا معنا پیدا می کند وقتی از سراسر ایران بدون اینکه کسی از آنها خواسته باشد طبق یک قرار نانوشته هر سال روانه می شوند به سوی کربلا تا زنده نگهدارند دینی را که برایش خون های بی گناه ریخته شد .
نمیدانم کجای جهان می توان شکوه و عظمت عشق را اینچنین به تصویر کشید که میلیونها نفر برای رسیدن به معشوق پای پیاده روزها و ساعت ها بروند بدون هیچ شکایتی ،فقط برای رسیدن به معشوق و قدم گذاشتن در بین الحرمین و رسیدن به ضریح سالار شهیدان
اما عده ای که دعوت نامه هایشان از سوی سرور شهیدان مهر نشده خادم زائرین حسین می شوند تا آرام گیرد دلهایشان ،موکب به پا میدارند ، چای و طعام آماده می کنند ، قرآن بر سر زوار می گیرند تا به سلامت راهیشان کنند .
عشق اینجا معنا پیدا میکند وقتی خادمین حسینی ویلچر به دست فریاد میزنند کمی خستگی به در کنید و بارها و بارها مسیر مواکب رابالا و پایین میرند تا برای دقایقی خستگی را از تن زاور پیاده خارج کنند .
پای در و دلشان که بنشینی جز عشق به حسین چیزی نمی گویند خستگی برایشان معنا ندارد ، هر کاری از دستشان برآید انجام می دهند تا فقط ادای دین کرده باشند شاید دلهایشان آرام گیرد.
|